یک منتقد سینما گفت: همه در کم کاری سینمای آخرالزمانی از علما و کارشناسان این حوزه گرفته تا سینماگران مقصر هستند.

یوسف زاده: فیلمسازان در عدم ساخت فیلم های آخر الزمانی مقصر نیستند

در صنعت فیلم سازی جهان موضوع آخرالزمان و پایان دنیا همیشه موضوع داغی بوده و طرفداران بی شماری دارد. کارگردانان و فیلمنامه نویسان متعددی با داستان‌های خلاقانه و زیرکانه به سراغ ساخت فیلم های آخر زمانی رفته‌اند. اما به موضوع در ایران، علی رغم تاکیدهای فراوان بر موضوع مهدویت و نیاز به پرداختن آن، توجه زیادی نشده است و تقریبا ایران در سینمای آخرالزمان هیچ سهمی ندارد. در گفت و گویی با مصطفی یوسف زاده، منتقد سینما به سینمای آخرالزمان در جهان و ایران پرداختیم.

۱.سینمای جهان از چه سالی و چطور به سمت فیلم های آخر الزمانی رفت؟

اولین فیلم آخر الزمانی به نام «پایان دنیا» محصول دانمارک، در سال ۱۹۱۶ شد. اگرچه فیلم های آن دوران دقیقا مثل فیلم های آخرالزمانی الان نیست اما حال و هوای آخر الزمانی را دارد.

فیلم «فینچ» با بازی تام هنکس حال و هوای آخر الزمانی دارد و جدیدترین فیلم در این حوزه محسوب می شود. اساسا اندیشه منجی موعود در همه ادیان وجود دارد و فقط در اسلام نیست. فیلم های بسیار زیادی درباره منجی موعود با توجه به آموزه های مسیحی یهودی و حتی صهیونیستی در سینمای آمریکا ساخته شده و روال تولیدشان متوقف نشده، البته ممکن است در بعضی سال ها کمتر ساخته شود اما معمولا بخشی از سبد سینمای هالیوود متعلق به فیلم های آخرالزمانی است.

۲.تفاوت فیلم های آخرالزمان و پساآخرالزمان چیست؟

در مطالعات فیلم آخر الزمانی معمولا اشتباهی صورت می گیرد و تفکیکی بین فیلم های آخر الزمان و پسا آخر الزمان قائل نمی شوند. فیلم های آخرالزمانی به مقدمات و عوامل وقوع فاجعه نهایی یا خود واقعه یا هردو می پردازد ولی فیلم های پسا آخر الزمانی به دنیای پس از آخر الزمان می پردازد یعنی پسا فاجعه را روایت می کند.

۳. آیا در اکثر این فیلم ها عامل مشترکی به عنوان پایان دهنده دنیا معرفی می شود؟

در ۲۰ سال اخیر در فیلم های آخر الزمانی و پسا آخر الزمانی نوع بشر به شکل مستقیم عامل این اتفاق معرفی می شود و به این نتیجه می رسد که خود انسان مبدا این حادثه می شود. نکته دیگر این که در سینما ما آخرالزمان انسانی، پزشکی، زامبی و ... داریم مثلا در فیلم «اطلس ابر» محصول ۲۰۱۲ انحراف در مسیر پیشرفت های تکنولوژی عامل آخرالزمان می شود، در فیلم «سرایت» محصول ۲۰۱۱ خطای پزشکی و در فیلم «۲۸ روز بعد» اهمال انسان در پخش شدن یک ویروس مرگبار و در «مدمکس» بحران انرژی جهان را به سمت نابودی می برد. نکته مهم این است که معمولا در فیلم هایی از این دست منجی یک انسان آمریکایی است! طبیعتا محل وقوع داستان هم یا یکی از شهرهای آمریکا یا یکی از شهرهایی که زیر سلطه آمریکا است.

۴.اساسا علت اصلی پرداختن سینمای هالیوود به مسائل آخرالزمان در فیلم ها چیست؟

هرساله هالیوود بخشی از تولیداتش را به آثار آخرالزمانی اختصاص می دهد، با توجه به آموزه های ادیان به نظر می رسد سینما حالا حالاها درگیر این موضوع هست چون این موضوع به شدت ابعاد دراماتیک دارد. به طور کلی ابعاد هستی شناسی بشر، تنهایی انسان، مسئله وجود و نجات انسان باعث می شود سینما به این موضوع بپردازد. اما به طور خاص وقتی از هالیوود می گوییم از یک پهنه گسترده تولیدمحتوا تصویری صحبت می کنیم، از نظر ایدئولوژیک و فارغ از مسائل سیاسی که وجود دارد، در وهله اول مباحث تجاری برای هالیوود مهم است. سینما آخرالزمان خیلی دراماتیک و پرطرفدار است. به همین علت آورده اقتصادی خوبی برای هالیوود دارد. در وهله بعدی بحث سیاسی شدت می گیرد، طبیعی است که وقتی شما داری خودت را کدخدا یک دهکده معرفی می کنی، باید منجی دهکده هم خودت باشی و منجی نباید از آن طرف مرزها بیاید، به علت اینکه خودشان را ناجی معرفی کنند شروع به ساخت فیلم های این چنینی می کنند. باز هم تاکید می کنم هیچ توقفی ندارند و دائم این چنین فیلم ها را می سازند.

۵. با توجه به تاکید اسلام به مسئله مهدویت و آخرالزمان چرا صنعت سینمای ایران سهمی در تبین این مسئله ندارد؟

ما در کشورمان مشکل ساختاری داریم، چه در حوزه کودک چه سینمای آخر الزمان و .... صنعت سینما نداریم. وقتی از صنعت سینما صحبت می کنیم یعنی یک نظام تولید و عرضه دارد، ما در ایران اساسا صنعت سینما نداریم، صرفا هنر سینما داریم. از نظر تجاری همین شکل نگرفتن صنعت باعث عدم هزینه کرد در سینمای آخرالزمان می شود و از نظر کارگردانان توجیه منطقی ندارد. یک پایه ای که در هالیوود باعث تولید چنین فیلم هایی می شود تامین مالی کارگردان ها از سمت کمپانی های فیلم سازی مثل نتفلیکس است ولی در ایران این فقدان حس می شود. به هر حال من خیلی فیلم سازان را متهم نمی کنم. کار فیلم ساز پرداختن به کارهای مطالعاتی نیست، این به قشر اندیشمند و صاحب نظر در حوزه های مطالعاتی آخرالزمان بر می گردد. متون خام و منبع بسیاری هست، پس ما مشکل منبع نداریم، بحث سر این است که داده های خام و اسناد معتبر آخرالزمانی را چه کسی باید تبدیل به متون قابل دسترس برای کشف ابعاد دراماتیک کند؟ من قبل از اینکه فیلم ساز را متهم کنم مدعیان صاحب نظر در حوزه آخرالزمان و مهدویت را متهم می کنم. آیا واقعا نباید نهادی باشد که این خوراک را به کارگردان تحویل دهد و اصلا بگوید منظور ما از آخرالزمان چیست؟ این کار فیلم ساز نیست چون تخصصش را ندارد. این کار کارشناسان خبره این حوزه است. باید تبدیل ها انجام شود تا وقتی فیلم سازی اعلام امادگی کرد متن را به او برسانند.

یوسف زاده: چرا نمی توانیم فیلم آخرالزمانی بسازیم؟/فیلمسازان در عدم ساخت فیلم های آخر الزمانی مقصر نیستند

۶.نقش نهادهای دولتی سینمایی و سیاست گذاران کشور در این حوزه چیست؟

بعد از صاحب نظران حوزه مهدویت و آخرالزمان ما باید سراغ سیاست گذاران و ریل گذاران سینما ایران برویم. بنیادها و سازمان های دولتی که به اسم سینما کار می کنند اما با گذشت ۴۴ سال از انقلاب فقط ۲ یا ۳ فیلم در حوزه مهدویت داریم. باید پاسخ بدهند با تمام تاکیدها در این ریل گذاری مهدویت، کدوک و زنان چرا سهمی ندارند. این ضعف ماست و نقطه قوت هالیوود، آنها ابتدا در ریل گذاریشان مشخص می کنند چند فیلم کودک می خواهند، چند فیلم در حوزه زنان، مهدویت و ....

ولی ما یک سال سبد کودکمان پر و پیمان است یک سال اصلا فیلمی برای سینمای کودک نداریم.

۷.تا به امروز نمونه ایرانی قابل قبولی در حوزه سینمای مهدویت و آخرالزمان داشتیم؟

تک ستاره های آسمان بی فروغ مهدویت در سینمای ایران انیمیشن شاهزاده روم بود که خوش درخشید، اما باید قبول کنیم جریان سازی زمان بر است. ما در قدم اخر به فیلم ساز می رسیم. فیلم ساز حوزه آخرالزمانی اول از همه باید به موضوع باور داشته باشد، اگر اعتقاد و باور نداشت همان بهتر سراغ این موضوع نرود چون به مشکل بیشتری می خوریم. دقیقا مثل معضل چند سال پیش در سریال های ماه رمضان، فیلم ساز ها فکر می کردند در سریال های ماه رمضان باید یک روحانی و مسجد و یک افکت صوتی افطار نشان بدهند و تمام! در صورتی که مسئله سریال سازی ماه رمضان اصلا این نبود. گاهی با کمدی که حال و هوایش تداعی ارزش های انسانی باشد هم می شود مفاهیم رمضان را رساند. حالا مباحث آخر الزمانی هم همین طور، باید ببینیم فیلم ساز چقدر به این موضوع باور دارد. بخش اعظمی از فیلمسازان ما متدین هستند و فقط حمایت نهادها و ارگان های فعال در این حوزه نیاز است.

۸.در نهایت مهم ترین عوامل عدم فیلم با موضوع آخرالزمان در ایران چیست؟

دراماتیک نکردن متون و اسناد معتبر در این حوزه، هزینه بالای ساخت، ریل گذاری غلط سیاست مداران و نهادهای دولتی سینمایی از مهم ترین عوامل خلا این نوع فیلم در ایران است. باز هم تاکید می کنم ابعاد دراماتیک ماجرا باید برای فیلمسازان فاش شود. همه در کم کاری سینمای آخرالزمانی از علما و کارشناسان این حوزه گرفته تا سینماگران مقصرند.

خبرنگار: لیلانوعی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.