دومین همایش بینالمللی امام رضا(ع) و گفتوگوی ادیان به میزبانی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی از امروز آغاز شده است. هدف از برگزاری این همایش، احیای آموزه گفتوگوی دینی و بیناادیانی از منظر امام رضا(ع) است. امام رضا(ع) علاوه بر اینکه منشأ الهامات فرهنگی و هنری بود، سنت گفتوگو با ادیان مختلف و بزرگان ادیان زمان خود را پایهگذاری فرمود و در شرایط خاص آن دوران، مرجعیت علمی اهلبیت(ع) با شیوه گفتوگوی امام رضا(ع) طنین دوبارهای پیدا کرد.
این همایش درصدد است با تأکید بر معنویت، عقلانیت و تجربههای بینافرهنگی که سالهای مختلف در فضایاندیشهای تفکر شیعی بر اساس میراث شیعه صورت گرفته، سنت گفتوگوی ادیان را در شرایط کنونی دنیای اسلام و ایران اسلامی احیا کند.
در پنلهای مختلف این همایش، میهمانان بینالمللی و متفکران و رهبران ادیان مختلف حضور داشته و در چندین نشست به بحث و تبادل نظر خواهند پرداخت.
دکتر جعفر مروارید، استادیار فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد، یکی از پژوهشگران برجستهای است که در مورد توجیه زیباییشناسی هستی و رویکرد تطبیقی برای گفتوگوی ادیان، پژوهشهای مفصلی دارند.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از گفتوگوی ما با ایشان درباره «توجیه زیباییشناسی هستی با رویکرد تطبیقی برای گفتوگوی ادیان» است. با ما همراه باشید.
معنای زندگی، یکی از کارکردهای اصلی دین
مقصود بنده از عنوان توجیه زیباییشناسی هستی با رویکرد تطبیقی برای گفتوگوی ادیان، اشاره به تفسیری خاص در نسبت با هستی است. این مفهوم در فضای پس از مدرنیته و در فضای پست مدرنیسم و عمدتاً در کتاب زایش تراژدی، توسط فیلسوف فرهنگ، نیچه مطرح شده است.
اینایده اشاره میکند در مواجهه با رنجهای آدم و عالم (شرور اخلاقی و شرور متافیزیکی) تاکنون راه حلهای متداول و سنتی (راهحلهای فیزیکی، اخلاقی و... ) ارائه شده است. ایدهای که در این پژوهش پیگیری شده، نگاه متفاوت زیباییشناسانه است که در آن با تمسک به توجیه زیباییشناختی هستی (به عنوان معنای زندگی) رنج به امر فراشادی تبدیل میشود و معنایی اصیل برای زندگی در مخاطرات دوران مدرن فراهم میکند.
در نظر نیچه، ما در دوران مدرن دچار نهیلیسم یا هیچانگاری شدهایم که ریشه در تفسیر پساسقراطی از هستی دارد و دوباره نیازمند «باز ارزشگذاری ارزشها» از نوع انقلابی کوپرنیکی، در سلسله طولی ارزشها هستیم. نهیلیسم یکی از چالش برانگیزترین موضوعات زمانه ماست. این مسئله، ریشه در گذشته نیز دارد، یونانیها بهعنوان مردمانی حکمتجو با این مسئله روبهرو بودند و راه حلهایی را بهعنوان تجربه تراژیک مطرح کردند. این راه حلها به انسان کمک میکرد در میانه رنج و اضطراب و هیمنه «چرخه تکرار و ملال در هستی» بتواند معنایی برای زندگی خود فراهم کند. نیچه معتقد است چنین راه حلی فراموش شده و پس از مخاطرات دوران مدرن، نیازمند از نو مطرح شدن «پرسش از وجود» هستیم.
نکته مهم این است معنای زندگی یکی از کارکردهای اصلی دین به شمار میرود. نیچه در فلسفه خود سعی میکند این کارکرد را با تفسیر فلسفی که از جهان ارائه میدهد، حل کند. پاسخ به مسئله رنج و تبیین معنای زندگی، از بنیادیترین رویکردهای دینی است؛ آموزههای دینی، معناداری برای زندگی معاصر را از طریق آموزه «خود باش» فراهم میکند.
یکی از منشأهای نهیلیسم، علمگرایی است که همراه با اقتضائات زندگی تکنولوژیک، اضطراب وجودی را تشدید میکند. چنین وضعیتی، فیلسوفانی مانند نیچه را به فکر صورتبندی معنای زندگی انداخت و تفسیر زیباییشناسانه را برای غلبه بر سهمگینی هستی، احیا میکند.
سنتهای زیباییشناسانه در تجربه زیستی شیعیان، توجیه زیباییشناسانه از هستی
رنجاندیشی و غلبه بر رنج در حوزه تفکر پست مدرن، یکی از دالهای مرکزی در نگاه ادیان ابراهیمی است. بر همین اساس، سنتهای گسترده زیباییشناسانه در تجربه زیستی شیعیان بهطور خاص و در تجربه زیستی ادیان ابراهیمی بهطور عام، وجود دارد که توجیه زیباییشناسانه از هستی، جهت و معنای زندگی را محقق میکند.
یکی از میراث گرانقدری که در سنت و سیره اصیل امام رضا(ع) به آن توجه شده، اهمیت دادن به محاسن کلام اهلبیت(ع) است. ایشان فرموده است: یتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا یعنی کسی که میخواهد امر ما را زنده نگه دارد شایسته است علوم ما را بیاموزد و سپس آن را به مردم بیاموزاند، چرا که مردم اگر با «زیباییهای کلام ما» آشنا شوند، از ما پیروی میکنند.
اینجا بر محاسن کلام تأکید شده و عنصر زیبایی شناختی پررنگ میشود. انسان خطاب قرار گرفته و جنبههای دیگری که در مورد عقلانیت و نکات اخلاقی میگوییم، همه در دل تعبیر محاسن جمع شده و به همین دلیل، مبنایی تطبیقی ارائه میکند که درخصوص مباحث زیباییشناسی و زیباییشناختی هستی، تأملی دوباره داشته باشیم.
پرسش از معنای زندگی، با توجه به این آموزه امام رضا(ع) «یتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا» نیازمند نگاه زیباییشناسانه به دین است و سپس «تئودیسه زیباییشناسی» به عنوان شیوهای برای مواجهه با شر به کار میرود.
با این توضیح، نگاه زیباییشناسانه، اقتضائاتی مانند وحدتانگاری تجربه، اعمال اراده اصیل، خوداتکایی و تبیینی زیباییشناسانه از هستی دارد. نیچه، هارمونی هستی را مطرح میکند که در دل نظم عالم، بینظمیها ضروری است و برای پیوستگی اثر هنری، گریزی از آن نداریم. اگر این نگاه یکپارچه را داشته باشیم و انسان را مطابق نگاه دینی، یعنی یک کل یکپارچه ببینیم و انسان را آفریده زیباییشناسی خداوند و مخاطب محاسن زیباییهای کلام بدانیم، میتوانیم طبق آموزه ادیان ابراهیمی، توجیهی زیباییشناسانه داشته باشیم که اصیلترین پاسخ به نیهیلیسم و چگونه «سر کردن در چرخه ملال رنج» خواهد بود.
تراث اهل بیتی، زمینه گفتوگوی زیباییشناسانه
با بررسی آسیبشناسی که نیچه در زیباییشناسی خود انجام داده، معنای «محاسن کلام اهل بیت(ع)» و کارکردهای اصیل ادیان، طنین خودش را در جهان معاصر پیدا میکند.
در دنیای کنونی و در فضایاندیشهای حاکم بر آن، از دستگاهاندیشهای منتسب به امام رضا(ع) که دستگاه تأملی و تفکری آستان قدس رضوی است، انتظار میرود در گفتوگوهای جهانی و بینافرهنگی و بینادیانی دست برتر را داشته باشد و مرجعیت علمی اهلبیت(ع) و حضور گفتوگویی امام رضا(ع) را در دوران معاصر صورتبندی کند.
با توجه به اقتضائات کنونی میتوان تراث اهل بیتی و رضوی در زمینه گفتوگوی زیباییشناسانه را به عنوان میراث اصیل برای مواجهه با دنیای غرب در نظر گرفت، تجربههای مشترک را مطرح کرد و تجربه زیباییشناسانه زائران شیعی یا متعلق به سایر مذاهب یا ادیان که هنگام مواجهه با هنر محیرالعقول حرم برایشان پدید میآید را در فضای گفتوگو، صورتبندی نظری کرده و برای طراحیهای آینده زیباییشناسی دینی در اماکن زیارتی مورد استفاده قرار داد.
نظر شما