جاوید الاثر
-
گفتوگو با خانواده شهید جاویدالاثر «علیرضا مرتضوی»
انتظار ۳۲ ساله شهربانو
حاجیه خانم میگوید: چون هیچ خبری از پسرم برایمان نیامد، پذیرش شهادتش برایم قابل قبول نبود. آخر دوستانش میگفتند در ماووت همه با هم در سنگر بودیم که عراقیها حمله کردند و تیری به پای علیرضا اصابت کرد و پس از آن همه ۶ نفرمان اسیر شدیم.
-
گفتگو با خانواده "شهید تاج الدین" که ۳۵ سال چشم براهند
در انتظار «مردِ جزیره مجنون»
مازندران- در قلبمان سی و پنج سال است که روز و شب دویده ایم تا ساک آمدنت را از دست هایت برداریم و از شانه های خاکی ات، خستگی های نبودن را بتکانیم. سی و پنج سال است با درِ خانه رفیق شده ایم تا تو را زودتر از همه، به ما خبر بدهد.
-
پای صحبت والدین شهید «ابراهیم قائمی» در سی و هفتمین سالروز جاویدالاثریاش
تمام دغدغه «ابراهیم» دفاع از دین و کشورش بود
ابراهیم از مرخصی نیامد؛ تماس گرفت و گفت، نزدیک عملیات است مامان، نمیام، بعد ازعملیات اگر عمری بود، میبینمتان.
-
ساعتی با والدین جاویدالاثر «حسن جنتی منظری» در سالروز ۳۱ سال فراق
فقط یک کارت عروسی از پسرم به یادگار مانده است
حاج آقا میگوید ۳۰ سال است مجاور شدهام فقط به عشق امام غریب نواز. حاجیه خانم هم تأکید میکند: اصالتم تهرانیست و همه اقواممان در تهران ساکن هستند.