مجموعه ۱۱۰ جلدی «لاله‌های نوجوان» اثری به قلم محمدحسین صلواتیان است که در هر جلد از آن زندگی یکی از شهیدان هشت سال دفاع‌مقدس که در سنین نوجوانی و در دوران دانش‌آموزی به شهادت رسیده‌اند، روایت می‌شود.

قلمی وقف «لاله های نوجوان»

قدس آنلاین: مجموعه ۱۱۰ جلدی «لاله‌های نوجوان» اثری به قلم محمدحسین صلواتیان است که در هر جلد از آن زندگی یکی از شهیدان هشت سال دفاع‌مقدس که در سنین نوجوانی و در دوران دانش‌آموزی به شهادت رسیده‌اند، روایت می‌شود.

کتاب‌هایی مانند «من فانسقه محمدحسین هستم» که به زندگی شهید حسین فهمیده اختصاص دارد، «من شگرد بهنام هستم»، «من سوت خمپاره‌ای امیرعباس هستم»، «من پیشانی بلند محمودرضا هستم»، «من اوکازای محمد هستم»، «من قناصه محمدحسین هستم»، «من قندان قند مهرداد هستم»، «من کارنامه محمود هستم» و «من موهای طلایی حسن هستم» از دیگر کتاب‌های این مجموعه است که زندگی نوجوانان شهید را روایت می‌کند و توسط انتشارات به‌نشر به زیور طبع آراسته شده است.

 محمدحسین صلواتیان، تصویرگر، کاریکاتوریست و نویسنده کتاب و نشریات کودک و نوجوان است. وی متولد ۱۲ تیر ۱۳۴۰  همدان است.   

انتشار بیش از ۷۳۰ عنوان کتاب داخل کشور و بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب خارج از کشور و نزدیک به  یک‌هزارو۵۰۰شماره مجله داخلی و خارجی، از فعالیت‌های تألیف و روزنامه‌نگاری این هنرمند است.

از فعالیت‌های تصویرگری این نویسنده و تصویرگر می‌توان به تصویرگری مجموعه کتاب‌های قصه‌ ما مثل شد، روزی بود روزی نبود، یک قل دو قل، داستان‌های مثنوی و قصه‌های قرآنی، اشاره کرد.

به سراغ محمدحسین صلواتیان، نویسنده این کتاب‌ها و مدیر مسئول نشریه «کیهان بچه‌ها» رفتیم و از حس و حالش برای نوشتن از شهدای عزیز نوجوان پرسیدیم.

* چه شد  سراغ نوشتن مجموعه داستان‌های «لاله‌های نوجوان» رفتید و هدفتان از نوشتن این کتاب‌ها چیست؟

شهیدان سرمایه‌های پایان‌ناپذیر ما هستند، چه در عالم ماده و چه در عالم ملکوت. از جمله این خیل نورانی شهیدان نوجوانان هستند. کسانی که به سن تکلیف نرسیده بودند ولی به تکلیف عمل کرده و تکلیف همه را نیز مشخص کردند. پرداختن به شهیدان نوجوان که بیشتر آن‌ها گمنام و در عالم دنیا شناخته نشده‌اند، ضرورتی است که باید انجام شود. «لاله‌های نوجوان» بهترین الگو برای نسل نوجوان در هر دوره‌ای است. این در حالی است که از مظلومیت‌های مضاعف شهیدان نوجوان، غفلت از آنان است. در میان آثار فرهنگی-هنری تولید شده در موضوع دفاع‌مقدس سهم آثار تولیدی درباره شهیدان نوجوان بسیار اندک است. در حالی که شرح زندگی این خیل نورانی آثار و برکات بی‌نظیری دارد. جلب عنایت و نگاه باکرامت شهیدان نوجوان انگیزه‌ای شد تا با قلم شکسته و ناقصم از شهیدان نوجوان بنویسم.

تا به حال چند جلد آن منتشر شده و چند جلد در دست نوشتن دارید؟

ابتدا قرار بود ۱۱۰ داستان درباره ۱۱۰ شهید نوجوان بنویسم تا در قالب کتاب منتشر شود، اما تعداد شهیدان نوجوانی که شناسایی کرده‌ام بیش از  ۳۰۰ نفر بودند. هر چند شناسایی بسیاری از شهیدان نوجوان دشوار و گاهی ناممکن است و این از مظلومیت‌های دیگر این عزیزان است، ولی به لطف خداوند توفیق یافتم ۱۱۰ داستان را که نیت کرده بودم  به انجام برسانم. تعداد ۳۰ عنوان از این نوشته‌ها در ۳۰ جلد توسط انتشارات آستان قدس رضوی (به‌نشر) چاپ شد، ولی ادامه طبع آثار صورت نگرفت. خوشبختانه موفق شدیم داستان‌ها را در مجله «کیهان‌بچه‌ها» چاپ و این نوجوانان شهید را معرفی کنیم. انتشار داستان‌های «لاله‌های نوجوان» در کیهان‌بچه‌ها همچنان ادامه دارد و اگر عمری باشد قصد معرفی مستمر شهیدان نوجوان را دارم.

کل این داستان‌ها براساس واقعیت است و آیا نوجوان دختر هم در بین این شهدا هستند؟

لاله‌های نوجوان حکایت نوجوانانی است که به شهادت رسیده‌اند و شهید قتال هستند. بیشتر آن‌ها در جبهه جنگ شهید شده و تعدادی از آنان در حمله‌های کور تروریستی به خیل شهیدان پیوسته‌اند. در این ۱۱۰ داستان بیش از ۲۰ شهید نوجوان دختر وجود دارد که ناجوانمردانه و مظلومانه شهید شده‌اند. حکایت آنان جگر را می‌سوزاند و اشک انسان را درمی‌آورد.

ایجاد شناخت از شهدای نوجوان هشت سال دفاع مقدس برای نوجوانان امروزی را تا چه حد لازم می‌دانید؟

بچه‌های امروزی همان بچه‌های دیروز جنگ و جبهه هستند. این ادعا اغراق نیست. من هم در بین نوجوانان دفاع‌مقدس بوده‌ام و با کودکان و نوجوانان امروزی سروکار دارم. تعدادی از رفقای نوجوانم در کنارم در غربت بیابان‌ها و کوهستان‌های جنوب و شمال‌غرب کشور جان دادند و من شاهد لحظه شهادت آن‌ها بودم و بدون اغراق اکنون که در جمع نوجوانان عزیز قرار می‌گیرم همان بچه‌ها را با همان روحیه می‌بینم. ما هر چقدر از شهیدان بگوییم به همان اندازه میوه‌های نورانی‌اش را در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی می‌چینیم. شهید یعنی برکت، نور، هدایت و بصیرت. این‌ها نیاز مستمر یک جامعه زنده تأثیرگذار هستند.

در وضعیت فعلی که مدیاهای زیادی برای سرگرم کردن نوجوانان وجود دارد، کتاب‌هایی از این دست چگونه می‌توانند جای خود را باز کنند؟

در اینکه باید ما از ظرفیت‌ها و امکانات روز بهره ببریم، شکی وجود ندارد. ابزارها توان ما را وسعت می‌دهد، اما در مورد محتوا، شهادت موضوعی فطری‌ است و بر فطرت‌های پاک منطبق است. هر جا سخن از شهید باشد، راهش باز است. شهیدان برای همه مقدس و محترم هستند. این به هنر ما بستگی دارد که چطور این پیام پاک فطری را به ذائقه مخاطب بچشانیم و به جان و دلش بنشانیم. اگر در کنار کتاب، پیوست‌های متعددی تولید شود، تأثیر پیام تعمیق  و اثربخش‌تر می‌شود.

با توجه به اینکه از زمان جنگ ۴۰ سال گذشته، ترسیم فضای آن زمان جنگ را از منظر نوجوان برای نوجوان امروزی چگونه انجام دادید و چگونه توانستید این حساسیت‌ها را لحاظ کنید؟

به قول شهید بزرگوار، سردار حاج قاسم سلیمانی، ما ملت امام‌ حسینیم. ملت ما ملت مجاهدت و شهادت است. همین الان هم در جنگیم، جنگی سخت‌تر، پیچیده‌تر و تخصصی‌تر. توجه دادن نوجوان به این امر کار سختی نیست. بچه‌ها این موضوع‌ها را خوب می‌فهمند. وقتی ببینند همسن و سال‌های خودشان در جنگ نظامی چه کردند به تکلیفشان واقف‌تر می‌شوند و انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند.

نظرتان در مورد کتاب‌های ترجمه شده برای مقطع سنی نوجوان چیست و  نویسندگان داخلی چه سهمی در بازار کتاب نوجوان دارند؟ چه باید کرد تا این سهم بیشتر شود؟

بستگی به کتاب دارد. بسیاری از کتاب‌های ترجمه در بستر فرهنگی دنیای غرب که برگرفته از فرهنگ مدرنیته است، تولید شده و این یک حقیقت است که مکتب و اندیشه مدرنیزم، ابتر است. این نوع آثار نمی‌تواند آورده‌ای برای کودکان و نوجوانان ما داشته باشد.

اندک آثاری هم هستند که از فطرت پاک انسان سرچشمه گرفته و قابل استفاده‌اند که استفاده از این آثار بد نیست، اما چون ناشران ایرانی قانون کپی‌رایت را رعایت نمی‌کنند به ازای آثار ترجمه نازل‌ترین هزینه را می‌پردازند و این موضوع رقابت مؤلفان کتاب را در این میدان، یکسویه و آسیب‌پذیر کرده است. حمایت نهادها، متولیان و مسئولان فرهنگی از کتاب ایرانی، یکی از راه‌حل‌های مشکل است.

حس و حال خودتان در نوشتن این کتاب‌ها چگونه است؟

وقتی زندگی شهید نوجوانی را می‌نویسم، حسرت، ندامت و احساس‌حقارت در برابر شهید را با تمام وجود احساس می‌کنم. برای بسیاری از این شهیدان گریه کرده‌ام؛ چرا که همانند سالارشان حضرت اباعبدالله(ع) واقعاً مظلوم هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.