عقبنشینیهای تازه ارتش افغانستان مربوط به پایگاههای مرزی در مرکز ولایت جنوبی اوروزگان است. این نیروها چندی پیش نیز از مناطقی مانند موسی قلعه و نوزاد در ولایت هلمند خارج شده بودند. مقامات نظامی افغانستان کمبود نیرو، افزایش تعداد فراریها و میزان بالای حوادث در این کشور، که نیروهای ارتش را به ستوه آورده، از دلایل اصلی این عقبنشینیها میدانند، اما برخی تحلیلگران معتقدند، عقبنشینیها معنادار است و میتواند به توافقهای پشتپرده طرفهای درگیر با یکدیگر مربوط باشد.
محمد اسماعیل، یکی از بزرگان قبیلهای در منطقه موسی قلعه معتقد است: خروج نیروهای افغانی و عقبنشینی از مناطق جنگزده آشکارا به معنای اعتراف به شکست در مقابل پیروزی نیروهای طالبان است. وی مدعی شده این اقدام خیانت به کسانی است که در طول 15 سال گذشته جان خود را در این راه فدا کردهاند.
شرط و شروط طالبان برای ادامه مذاکرات
خروج آرام و بدون درگیری ارتش افغانستان از جنوب این کشور در حالی صورت گرفته است که طالبان اعلام کرده است: تا زمانی که نیروهای خارجی افغانستان را ترک نکرده و حملات خود را علیه مواضع گروه متوقف نکنند، در مذاکرات صلح شرکت نخواهند کرد.
خیز طالبان برای تصرف مناطق مرکزی افغانستان
وحید مژده روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ما از کابل با بیان اینکه عقبنشینی نیروهای افغانستان از مناطق جنوبی از یک ماه قبل آغاز شده گفت: سخنگوی دولت افغانستان مدعی است این عقبنشینی در مناطقی رخ داده که دفاع از آنها مشکل بوده و ارزش استراتژیک نداشتهاند. وی وجود نوعی توافق میان دولت افغانستان و طالبان به منظور آغاز مذاکرات صلح را رد کرده و اظهار داشت: اگر چنین توافقی وجود داشت طالبان اعلامیه اخیر خود را صادر نمیکردند که در آن هر نوع مذاکره با طرف افغان را مشروط به تحقق پیششرطهای خود کردهاند. این کارشناس مسائل افغانستان تصریح کرد: نیروهای ارتش در برخی مناطق مثل ولسوالیهای همانند موسیقلعه و نوزاد در ولایت هلمند و منطقه شهدید حساس و چارچنو که یکی از فرمانداریهای مهم ولایت اورزگان عقبنشینی کرده اند و طالبان میکوشد از این مناطق راه خود را به ولایت هلمند باز کنند. وی افزود: هدف طالبان در وهله اول تصرف ولسوالی کجکی در ولایت هلمند است و در این منطقه بزرگترین سد افغانستان قرار دارد که بخش اعظم برق کشور را تولید میکند و اگر طالبان این منطقه را تصرف کنند به یک پیروزی استراتژیک دست یافتهاند.
وحید مژده تأکید کرد: این اتفاق به لحاظ استراتژیک بسیار اهمیت دارد زیرا اگر طالبان بتوانند این مناطق را تصرف کنند و خود را به مرکز افغانستان برسانند میتوانند فشار زیادی را بر مذاکرات صلح وارد کنند. وی با اشاره به دست به دست شدن مکرر این منطقه از سال2007 تاکنون میان طالبان و نیروهای افغانستان اظهار داشت: واقعیت این است که توانایی نیروهای افغانستان برای حفظ مناطق جنوبی بسیار کم است و بدلیل تلفات زیاد آنها ناگزیر از عقبنشینی شدهاند.
وی ادعای دولت افغانستان درباره بیاهمیت بودن مناطق واگذارشده را غیرواقعی دانسته و افزود: هماکنون جاده اوروزگان به «دیرآئود» در کنترل طالبان است که مسیر استراتژیک برای تصرف منطقه کجکی است.
وی درباره چشمانداز مذاکرات چهارجانبه به خبرنگار ما گفت: در گفتوگویی که من روز گذشته با برخی مقامات طالبان داشتم، استدلال آنها این بود که آمریکاییها در بحث مذاکره صلح همان کاری را میکنند که روسها در زمان خروج از افغانستان انجام دادند، یعنی در حالی که خود طرف جنگ با ما هستند در نقش یک میانجی ظاهر شدهاند و ما هرگز چنین موقعیتی را برای آنها به رسمیت نمیشناسیم.
پیچیدگی مذاکرات صلح با طالبان
محمدصالح ریگستانی نماینده پیشین مجلس افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ما در اینباره اظهار داشت: تا مشکلات ما با دولت پاکستان حل نشود، مشکل بزرگی بهنام طالبان قابل مهار نیست.
وی افزود: مداخله خارجی در منطقه این بهانه را بدست طالبان میدهد که به جنگ خود ادامه دهند، زیرا آنها تأکید دارند تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان هستند، در عمل افغانستان در اشغال است و آنها به جهاد ادامه خواهند داد. این موضوع در بیانیه اخیر دفتر طالبان در قطر نیز تکرار شده است و آنها اعلام کردهاند که هیچ اطلاعی از مذاکرات مقدماتی در پاکستان درباره شروع گفتوگو های صلح ندارند و در آن شرکت نخواهند کرد.
وی تأکید کرد: موضوع مذاکرهصلح با طالبان امری بسیار پیچیده است و عوامل و بازیگران مختلفی در آن تأثیرگذار هستند و اعضای اجلاس چهارجانبه نمیتوانند بدون در نظر گرفتن نقش و تأثیر دیگر کشورهای منطقه این پروسه را به پیش ببرند.
وی گفت: البته ممکن است با فشار چین و آمریکا بر پاکستان، اسلام آباد تا حدی مجبور شود تا در سیاستهای خود تجدیدنظر کرده و فضا را برای ترغیب طالبان به مذاکره باز کند، اما این اتفاق بیشک موقتی و کوتاهمدت خواهد بود زیرا استراتژی بلندمدت پاکستان حفظ نفوذ و مداخله خود در افغانستان است تا از این مسیر امتیازهای دیگری را بویژه در مورد مناقشه مرزی خود با افغانستان بدست آورد. ریگستانی تصریح کرد: باید توجه داشت که طالبان در افغانستان در چند سال اخیر و بویژه بعد از افشا شدن مرگ ملامحمد عمر رهبر این گروه چند پاره شدهاند و رهبری این گروه دیگر متمرکز نیست و رهبری سنتی این گروه نیز تحتتأثیر پاکستان و سیاستهایی که از اسلام آباد به آنها دیکته میشود قراردارد، ولی همه گروههای طالب لزوماً از این رهبری پیروی نمیکنند.
نظر شما