۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹
کد خبر: 381009

قدس انلاین / رقیه توسلی : به چند روز گذشته که نگاه می کنم می بینم هنوز حولِ محور یک خبر ، سلول های خاکستری ام توقف کرده اند. مابین چراهای بی شمار.

حولِ یک خبر متوقف شده ام

بحث شِکوه و گلایه نیست اما دلم برای بعضی از روایت ها خیلی بیشتر می سوزد. مثل روایت همین فتحی که خواندم و بی اندازه خوشحال و متفکرم کرد.

این چندروز ایمیل هایم را که چک می کنم، ایشان هست. پرده را که می کشم نور بتابد توی اتاق ها. وقتی ظرف می شورم و کفش هایم را می پوشم که بروم خانه ی مادرم. حتی وقتی روبروی تلویزیون نشسته ام و دارم به حرف های آقای همسر گوش می کنم. اصلا همه جا هست.

انگار داستان اولین کوهنورد زن دنیا که دو قله مرتفع جهان را باهم صعود کرد، داستان پروانه کاظمی، بانوی هیمالیانورد ایرانی نمی خواهد از سرم دست بردارد.

مدام با خودم کلنجار می روم بانوی ورزشکاری که چهارمین و پنجمین قله های بلندبالای زمین را برای نخستین بار با هم فتح می کند، وقتی آنقدر می جنگد و می جنگد تا پرچم کشورش را 8 هزارمتری آسمان - تو گویی بر فراز ابرها- ببرد و برافراشته کند، نباید دستِ تنها باشد.

نباید برای هزینه های صعودش برود قرض بگیرد و فروختنی هایش را بفروشد. نباید بی حامی بزند به دلِ خطر و عشق و صعود.

می روم کلمه ی قله را تایپ می کنم و معنایش را بلند بلند می خوانم برای آقای همسر. می گویم: سر، رأس، نوک، اوج، ستیغ و فرقِ کوه. خواندنش هم با اُبهت و افتخاربرانگیز است، چه برسد به پیمایشش! چه برسد به پروانه کاظمی شدنش!

چندروزیست که ناخودآگاه با هر کسی که حرف می زنم می گویم خبرِ رکورد صعود مستقل ایران را شنیده اید؟ اسم "لوتسه" و "ماکالو" را چطور...؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.