یادآوری آن حکایتِ جان بخشیدن و جان یافتن که در برنامهای تلویزیونی نقل شد، زنده کننده روح ایثار و بزرگواری است. شاهرخ بدیعی، پدر شادروان بدیعی از اهدای اعضای فرزندش در فرودین ۱۳۹۲ میگوید و بعد رضا داوودنژاد، بازیگر صمیمی و داماد خانواده، از پیوند شدن چند باره کبدش!
* در انتظار زندگی
آمار جهانی درباره اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی ٢٠ نفر در یک میلیون نفر است که این رقم در کشور اسپانیا که بیشترین آمار اهدای اعضای بیماران مرگ مغزی را داراست، رقمی نزدیک به 3/34 نفر در یک میلیون است. این رقم در آلمان 8/15 نفر است و در برزیل و لوکزامبورگ، به ترتیب با ۹/۹ و ۶ نفر به ازای هر یک میلیون نفر برآورد میشود.
دکتر فرحناز صادق بیگی، رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره وضعیت اهدای عضو در کشور به خبرنگار ما میگوید: در حال حاضر ۲۵هزار نفر در فهرست پیوند عضو هستند و روزانه ۱۰ نفر به دلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکنند. در مقابل، هر ساله چهار هزار نفر به فهرست انتظار پیوند اضافه میشود، بنابراین برای جلوگیری از مرگ بیماران در فهرست انتظار، نیاز به حدود ۳۲۰۰ عضو در سال داریم.
* آمار اهدای عضو رو به افزایش است
وی با تأکید بر بهبود فرهنگ اهدای عضو میافزاید: از حدود ۱۵ سال پیش که اهدای عضو از مرگ مغزی شروع شد، این کار خیر، رو به افزایش داشته، چنانکه سالهای ابتدایی، سالیانه حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ مورد اهدای عضو از مرگ مغزی انجام میشد که در سال گذشته به ۸۰۰ مورد اهدای عضو رسیده است. البته این در حالی است که سالیانه حدود ۶۰۰تا۸۰۰ نفر در کشور دچار مرگ مغزی میشوند که نیمی از آنها، یعنی ۳۰۰تا۴۰۰ نفر قابلیت اهدای عضو دارند، اما همان طور که گفته شد، در سال گذشته فقط یک چهارم موارد به اهدای عضو رسید که البته در مواردی از یک نفر، چند عضو اهدا شده است.
دکتر ابراهیم خالقی، مسؤول واحد فراهمآوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز میگوید: در سال 1379 قانون اهدای عضو از مرگ مغزی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و در سال۱۳۸۰ آیین نامه اجرایی آن به تصویب هیأت وزیران رسید و به مراکز درمانی ابلاغ شد.همان زمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد فعالیت خود را آغاز کرد، به این ترتیب تا امروز۵۷۵ مورد مرگ مغزی منتهی به پیوند داشتهایم که از این میزان به دو هزار و ۹۹نفر اهدای عضو صورت گرفته و ۱۰۵۲ عضو پیوند شده است. همچنین از ابتدای سال جاری ۱۶ مورد اهدای عضو از مرگ مغزی انجام شده که شامل ۲۴ نفر کلیه، ۱۶ نفر کبد، ۲۰ نفر قرنیه، هشت نفر پوست و سه نفر قلب است. به این ترتیب به طور متوسط در ماه بین ۵تا ۶ مورد اهدای عضو داریم، در حالی که شاهد وقوع ۱۰ مرگ مغزی در ماه هستیم، به این ترتیب آمار رضایت از بازماندگان به ۶۰ درصد میرسد.
* صف طولانی برای دریافت عضو
وی ادامه میدهد: امروزه افراد بسیاری به پیوند عضو نیازمندند، چنانکه در حال حاضر ۳۰۰ نفر در انتظار کلیه، ۵۰ نفر در نوبت کبد و۲۰ نفر متقاضی پیوند قلب هستند. بنابراین گرچه میزان مرگ مغزی به دلیل تصادفات ترافیکی بالاست، اما افرادی که در نوبت پیوند هستند نیز جان میدهند. به طوری که طی سه سال اخیر که مسأله پیوند کبد در دانشگاه علوم پزشکی مشهد جدیتر شده ۹۵ مورد اهدای کبد صورت گرفته است. حال آنکه در مقابل ۱۰۰ مورد مرگ مغزی واقع شده و طی این مدت نیز ۷۰بیمار به دلیل دسترسی نداشتن به کبد پیوندی جان باختهاند.
* ضرورت حمایتهای قانونی
وضعیت اهدای عضو در کشور ما در مقایسه با دیگر کشورها نشان از فاصله معناداری در این زمینه دارد. قوانین در این مسأله تا چه حد مؤثرند؟
دکتر ایرج فاضل، از پیشکسوتان تلاش برای گسترش فرهنگ اهدای عضو میگوید: دلیل آنکه در اروپا بیشترین بهره برداری از اهدای عضو انجام میگیرد، قوانین آنهاست، چنانکه در اسپانیا که رکوردار اهدای عضو است، بنابر قانون هر جسدی متعلق به دولت است، در حالی که در کشور ما تا امروز اجرای این گونه قوانین میسر نبوده است. البته در کنار این محدودیت، ما سرمایه ارزشمندی به نام ایثارگری و عاطفه مردم را داریم که میتواند به گسترش این اقدام پسندیده کمک کند.
دکتر صادق بیگی نیز در این باره معتقد است: به طور قطع تصویب قوانینی که اهدای عضو از موارد مرگ مغزی را تسهیل کند و چالشهای مرتبط با رضایت گیری از خانوادههای اهدا کننده را حذف کند، مشکلات را کاهش خواهد داد. چون در حال حاضر در کل کشور رضایت خانوادهها برای اهدای عضو ۵۰ درصد است که اگر اهدای عضو از موارد مرگ مغزی به منظور نجات جان بیماران نیازمند به عنوان امری واجب تصویب شود، به طور قطع آمار مرگ و میر بیماران نیازمند به پیوند عضو را کاهش میدهد.
* یک ورق از درس ایثارگری
طیبه حسینی، همسر شادروان سید اکبر نبوی که اعضایش به نیازمندان هدیه شده، به «قدس» میگوید: همسرم ۱۶ سال پیش دچار تومور مغزی شده بود که پس از چند سال مداوا، دوباره بیماریاش عود کرد و در سن ۳۵ سالگی در ۱۸ تیر سال گذشته به رحمت خدا رفت. وی ادامه میدهد: همسرم فرم اهدای عضو را امضا نکرده بود، اما پس از فوت به توصیه پزشکان بیمارستان پذیرفتیم اعضای ایشان پیوند زده شود. همسرم بسیار اهل انفاق و بخشندگی بود، از این رو یقین داشتیم که از اهدای عضو، خودش هم خشنود است.
حسینی با تأکید بر اینکه اهدای عضو، انفاقی ارزشمند است، میافزاید: باید در این زمینه اطلاع رسانی کرد و به مردم یادآور شد، زمانی که عمر عزیز ما سپری شده، باید برای بیمار دیگری که هنوز فرصت زندگی دارد، این فرصت را فراهم کنیم. به هرحال اعضای بدن ما پس از مرگ متلاشی شده و از بین میرود. در حالی که مردم اصرار دارند پس از فوت عزیزشان جسدش دست نخورده و سالم باشد، به نظرم این بخشندگی موجب آرامش بیشتر عزیزمان میشود.
* تلاشهای مستمر برای فرهنگ اهدای عضو
در سالهای اخیر شاهد تلاشهای بسیاری برای گسترش فرهنگ اهدای عضو حتی در فضاهای مجازی هستیم که در این زمینه بیتأثیر نبوده است، چنانکه درحال حاضر کشور ما از نظر اهدای عضو در جهان در جایگاه سی و دوم قرار دارد، حال آنکه در سال ۸۴ در رتبه ۶۷ جهان قرار داشتیم.
دکتر خالقی نیز در این باره میگوید: گرچه تغییرات چشمگیری در این زمینه اتفاق افتاده، چنانکه در سال ۱۳۸۰ میزان رضایت بازماندگان برای اهدای عضو به کمتر از ۲۰ درصد میرسید و اکنون بیش از ۵۰ درصد شده است، اما هنوز هم فرهنگ سازی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
دکتر فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران با اشاره به اثرگذاری این برنامهها به «قدس» میگوید: براساس میزان کارتهای داوطلبان اهدای عضو نمیتوان معتقد به گسترش این فرهنگ خداپسندانه بود. مثلاً در آمریکا که صدها نفر متقاضی اهدای عضو هستند، میزان اهدا چندان قابل توجه نیست. به نظرم با افزایش دانش و اطلاعات باید به افزایش داوطلبان تأکید کرد. ما باید از بسترهای متعددی همانند رسانه ملی، نشریات، منبرها و تریبونهای نماز جمعه که میتواند فرصت مناسبی برای آگاهی دهی در این زمینه باشد، بخوبی استفاده کنیم.
این فوق تخصص جراحی قلب و عروق میافزاید: بعد از انقلاب گامهای بسیار عالی در زمینه پیوند اعضا برداشته شده، چنانکه پیش از این، بیماران باید برای پیوند کلیه به انگلیس اعزام میشدند که امروزه تمام پیوندها در کشور انجام میگیرد، اما هنوز هم ضعفهایی در این زمینه وجود دارد. به هرحال باید پذیرفت جراحی پیوند عضو، کار دشواری است و با جراحیهای متعارف فرق میکند. این در حالی است که از تیم پزشکی و درمانی که در این زمینه فعال هستند، حمایت چندانی نمیشود. در واقع این عشق و تعهد تیم یاد شده است که موجب پیشرفت مقوله اهدای عضو در کشور ما شده است.
نظر شما