گروه «هنر» قدس آنلاین/ آی‎سان نوروزی: لوریس‌ هایکازی چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر، متولد ۲۱ مهر ۱۳۱۶ در بروجرد است. به‎راستی او «یک آهنگساز خوب، رهبر باتجربه و موسیقیدانی واقعی» است. چکناواریان چند سالی است که یکی از تماشاگران همیشگی تئاترهای تهران است. به همین انگیزه، گفت‎و‎گویی با وی انجام دادیم که حاصل آن را می‌خوانید.

دوست دارم برای تئاتر هم آهنگسازی کنم

آقای چکناواریان از زماني كه به صورت حرفه ای شروع به آهنگسازي كردید، در زمينه تئاتر هم كاری انجام داده اید؟

زمانی که در آمريكا استاد دانشگاه بودم، آنجا يك تئاتري بود كه من براي آن موسیقی نوشتم. ولي بيشتر من برای فیلم موسیقی نوشته ام. مثلاً زمانی که در وزارت فرهنگ و هنر بودم، برای بيش از 30 فيلم مستند و حدود 3 فيلم سينمايي موسیقی نوشتم. اما بعد از انقلاب ديگر برای فیلم یا تئاتر موسیقی ننوشتم زیرا دوست داشتم بيشتر به كارهاي خودم برسم.

مگر نوشتن موسیقی برای تئاتر یا فیلم جزو کارهای مورد علاقه شما نبود؟

واقعیت این است که نه. آن موقع نیز براي من يك چيز آموزشي بود و گاهی تنها براي ياد گرفتن اين كار را انجام می‌دادم. یعنی این کار را می‌کردم تا بتوانم به اپرا و سمفوني‌ها برسم. اتفاقاً آن کارها برای من تجربه‌های خيلي خيلي خوبی بودند ولي هیچگاه زندگي و کار من نوشتن موزيك براي تئاتر یا سينما نبود. از همان ابتدا به اپرا، سمفوني و كارهاي بزرگتر فکر می‌کردم.

موسيقي تئاتر با ساير حوزه‌های موسیقی چه تفاوتي دارد؟

در اصل، موسيقي موسيقي است و هيچ تفاوتي با هم ندارند. فقط كسي كه مي خواهد برای تئاتر موسیقی بنويسد بايد حس آن نمايشنامه را پيدا كند، آن را بخواند، با كارگردان صحبت كند و در کل با كار همراه باشد تا بتواند براي آن اثر هنری موسيقي بسازد. البته توجه داشته باشید موسيقي براي تئاتر خيلي مهم است و تا کنون آثار خيلي مهمي هم براي تئاتر نوشته شده و ساخته شده است. حتی خيلي از آهنگسازان بزرگ براي تئاتر موسيقي نوشته و كارهاي بزرگي انجام داده‌اند.

اگر موسیقی موسیقی است و گونههای مختلفش با هم فرقي ندارند پس چرا اين تفكيك را براي آن در نظر می‏گیرند و از موسیقی سینما یا موسیقی تئاتر بهصورت انواع مختلف نام می‌برند و برای هر یک ویژگی‌های خاصی قایل می‌شوند؟

به خاطر اينكه در دنيايي كه ما زندگي مي‏كنيم، ميخواهيم همه چیز را دسته‏بندی كنيم و تمام چيزها را در اين دسته‏بندی‌ها قرار بدهيم. در صورتي كه موسيقي چنين چيزي ندارد. اگر يك نفر موزيسين و آهنگساز خوبي است، مي‏تواند در هر حوزه‌اي كار كند. فقط به این بستگي دارد كه به آن حوزه علاقه داشته باشد يا نه. وگرنه چه فرقي دارد که براي تئاتر موسيقي بسازد يا سينما؟

فرموديد كار من نوشتن موسيقي تئاتر و سينما نبود و تنها براي کسب تجربه گاهی این کار را انجام می‌دادم تا براي مراحل بزرگ‏تر و بالاتر مانند اپرا آماده شوم. ولي همچنان ارتباط خود را با تئاتر حفظ كرده‌ايد. این ارتباط صرفاً براي كسب تجربه است یا تصمیم دارید برای تئاتر هم آهنگسازی کنید؟

دوست دارم برای تئاتر هم آهنگسازی کنم اما به نظرم اينجا انجام چنین كاری فايده ندارد زیرا اركستر پولي ندارد. بودجه لازم برای چنین کاری فراهم نيست. در واقع تئاترها آنقدر بودجه ندارند كه بخواهند براي اركستر هزينه كنند و در این زمینه كاری جدي انجام بدهند. از همین رو، به نظر من بهتر است كه با جوان‌تر‌ها و سازهاي كمتر کار کنند؛ چنانکه تاکنون اینگونه کار کرده و كلي هم موفق بوده‌اند.

وقتی تئاتر می‌بینید حتماً به موسیقی آن نیز توجه می‌کنید. با توجه به تخصص و تجربه‌ای که در این زمینه دارید، فکر می‌کنید اینها آن چیزی هستند که انتظارش را دارید؟

بله، به اعتقاد من اگر از موسیقی‌های مخصوص تئاتر  گلچيني درست كنند حتماً مي‌توانند يك اثر قشنگ براي كنسرت درست کنند.

به نظر شما چرا اين روزها اغلب گروه‌های تئاتری برای موسیقی کار خود بيشتر به موسيقي‌هاي انتخابي رو مي‌آورند و براي يك تئاتر، كمتر موسيقي ساخته مي‌شود؟

قطعاً هزار و یک دلیل برای این مسأله وجود دارد که به اعتقاد من، مهم‏ترین آن کافی‏نبودن بودجه است.

فكر مي‌كنيد اغلب انتخاب‌ها در موسیقی برای یک تئاتر، درست صورت می‌گیرد؟

خوشبختانه اغلب كارگردان‌هاي ما اطلاع كافي از موسيقي دارند و به‏خوبی می‌توانند برای آثارشان موسیقی انتخاب کنند. به نظر من كارگردان خوب بايد با هنرهاي ديگر اعم از نقاشي، مجسمهسازي، فيلم، اپرا و... آشنا باشد تا بتواند در موقع لزوم از آنها استفاده کند. زیرا همه هنرها يك خانواده هستند. تا آنجا که من دیده‏ام، کمتر پیش آمده است که از موسیقی در تئاتر‌ها به درستی استفاده نشده باشد. البته باید توجه داشته باشید که تمام اینها یعنی انتخاب یا ساخت موسیقی، به شرایط و نوع کاری که کارگردان انجام می‌دهد بستگی دارد.

کمی ‌از اپرای «رستم و سهراب» بگویید

 قصه ساخت اپرای رستم و سهراب به سال‌های خیلی د‌‌‌ور و کود‌‌‌کی من باز مي‌گرد‌‌‌د‌‌‌. من از همان سال‌ها که «شیرخد‌ا» را د‌‌‌ر راد‌‌‌یو گوش مي‌کرد‌‌‌م، به موسیقی زورخانه‌اي علاقه‌مند ‌‌‌شد‌‌م. شاید‌‌‌ 10 یا 12 ساله بود‌‌‌م که تصمیم گرفتم وقتی بزرگ شد‌‌‌م اپرای رستم و سهراب را بنویسم. وقتی برای اد‌‌‌امه تحصیل به اتریش رفتم، تمام فکرم ‌اين بود‌‌‌که بتوانم ‌اين اپرا را بسازم. بلافاصله بعد ‌‌‌از فارغالتحصیلی شروع به ساخت اپرای رستم و سهراب کرد‌‌‌م. ‌اما از آنجا که اپرایی سخت و کاری بسیار بزرگ بود،‌‌ زمان زیاد‌‌‌ی صرف نوشتن آن شد‌‌‌. د‌‌‌ر شروع کار و اوایل نوشتن تصور چند‌‌‌انی از حجم و سختی کار ند‌‌‌اشتم ‌اما بهقد‌‌‌ری ‌اين اپرا سخت بود‌‌‌که نوشتن آن قریب به 25 سال زمان برد‌‌‌.

همکاری با بهروز غریبپور برای اجرای اپرای عروسکی رستم و سهراب چگونه شکل گرفت؟

من برای ‌ايشان موسیقی ننوشتم. ‌ايشان یک مقد‌‌‌ار از موسیقی من را برد‌‌‌اشتند‌‌‌ و برای اپرای عروسکی رستم و سهراب استفاد‌‌‌ه کرد‌‌‌ند.‌‌‌‌ اما ‌اين یک اپرای معمولی محسوب میشود و اپرای عروسکی نیست. بعضی ‌اين تصور را د‌‌‌ارند‌‌‌که ‌اين کار، یک اپرای عروسکی است‌ اما‌ اين تصور کاملاً اشتباه است‌‌‌. در واقع، زمانی که آقای مسجد‌‌‌جامعی وزیر ارشاد ‌‌بود‌‌‌ند، ‌‌‌بسیار علاقه داشتند که ‌اين اپرا اجرا شود. ‌‌‌‌اما اجرای اپرا اصلاً کار ساد‌‌‌ه و راحتی نیست، حد‌‌‌اقل نزد‌‌‌یک به 300 نفر نوازند‌‌‌ه و گروه كر کاملی مي‌خواهد‌‌‌ که ما متأسفانه د‌‌‌ر ‌ايران ند‌‌‌اریم. ‌اما وقتی که گروه اپرای عروسکی اتریش برای اجرای اپرای «موتزارت» به ‌ايران آمد‌‌‌ند،‌‌‌آقای مسجد‌‌‌جامعی گفت حالا که گروه اپرای کاملی د‌‌‌ر ‌ايران حضور د‌‌‌ارند‌‌‌ از فرصت استفاد‌‌‌ه کنیم و حد‌‌‌اقل بخشی از آن را بهصورت اپرای عروسکی اجرا کنیم. به همین خاطر اپرای رستم و سهراب برای اجرا بهصورت عروسکی د‌‌‌رآمد‌‌‌.

در سال‌هاي اخير، بيشتر شاهد حضور شما و هنرمنداني مانند شما در سالن‌هاي تئاتر هستيم. با توجه به فاصلهاي كه این روزها میان هنرها و هنرمندان در حوزه‌های گوناگون هنری وجود دارد و كمتر از حال و كار هم خبر دارند، این اتفاق باعث خوشحالی ماست. اما تئاترديدن شما به خاطر خودتان است یعنی خودتان مي خواهيد تئاتر ببينيد يا به دعوت گروه‌ها و آدم‌هايي است كه به اين واسطه ميخواهند براي كار خود تبليغ كنند؟

نه، من خودم به دلیل علاقهای که به همه هنرها دارم و تمام آنها را يك خانواده مي بينم، برای دیدن تئاترهم می‌روم. به نظر من، فردی که نسبت به هنرهاي ديگر بي‏تفاوت است، هيچوقت نمی‌تواند موزيسين خوبي شود. من تئاتر می‌بینم برای اینکه از آن ياد ميگيرم و برای من لذت‏بخش است. وقتی تئاتر مي‏بينم متوجه می‌شوم که بچه‌ها با چه شرايط سختي كار مي‏كنند و چگونه عاشق كارشان هستند. اينها براي من الهام‏بخش و مهم است. وقتي من اين كارها را ميبينم، بيشتر در كارهاي خودم عميق ميشوم. البته ناگفته نماند که من فقط تئاتر نميبينم و برای بازدید از گالري‌هاي نقاشي و عكاسي هم می‌روم.

اغلب چه نوع کارهایی را می‌بینید؟

معمولاً هر کاری را مي‏بينم و برايم مهم نيست كارگردان آن حتماً معروف باشد. يعني يكدفعه تصميم ميگيرم به تئاتر شهر يا ايرانشهر بروم و تئاتر ببینم. به نظر من زندگي قمار است. بچه‌هايي كه این روزها تئاتر كار ميكنند، هميشه يك ذوق و عشق فوق‏العاده‌اي نسبت به کارشان دارند. همان عشق آنها به روي صحنه براي من مهم است؛ ميبينم که عمرشان را ميگذارند برای اینکه تئاتر كار كنند و از دل و جان هم برای تئاتر زحمت مي‌كشند و به هنر کشور خدمت مي‌كنند.

ضمن اینکه زحمات بچه‌ها را برای تولید تئاتر ناديده نمی‌گيريد، كيفيت آثاری را که می‌بینید چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من کاملاً موفق هستند. با توجه به شرايط سختي كه در آن قرار دارند، خوب كار مي كنند. مخاطب‌ها هم خوب با آنها ارتباط برقرار مي‏نمایند. من اغلب نمایش‌هایی را که دیده‌ام، دوست داشته‌ام. البته غالباً نمایش‌های كمدي و عاشقانه را دوست دارم. اما آن چيزي را كه در بعضي از تئاترها دوست ندارم، فرياد كشيدن‌هاي بي‏جا است. من بارها در لندن یا کشورهای دیگر تئاتر دیده‌ام. مثلاً شكسپير را دیده‏ام. آنها از انرژي‌ها و احساس‌هاي مختلف، بهجا و به‏هنگام استفاده مي‌كنند.

ممكن است یک روزی دلتان بخواهد براي تئاتر هم آهنگسازي كنيد؟

چرا كه نه. اگر يك روز همه چيز فراهم شود، حتماً اين كار را ميكنم. ولي فعلاً آنقدر خودم درگيري دارم كه فكر نمي‏كنم به اين زودي‌ها اتفاق بيفتد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهزاد IR ۱۵:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۳۱
    0 0
    هم گام با مسیولین همگام با مردم