قدس آنلاین/مریم احمدی شیروان: در دوران قدیم انگار زندگی کردن راحت بود. آن زمان هنگامی که جوانی به سن تکلیف می رسید، پس از اتمام خدمت سربازی، پدر و مادر برایش زنی انتخاب می‌کردند و جوان ها با کمتر اعتراضی آماده ازدواج می‌شدند.به راحتی ازدواج سر می گرفت و عروس را با یک اسب، در حالیکه داماد نیز افسار اسب را گرفته بود به خانه پدر و مادر داماد می‌آوردند و یکی از اتاق ها را به عروس و داماد اختصاص می دادند.

مشکلات فرهنگی؛عامل اصلی بالا رفتن سن ازدواج دختران

آن زمان توقعات بسیار پایین بود و زندگی خیلی راحت و شیرین. اما اکنون توقعات بالا رفته است. دختر و بویژه خانواده‌اش، اصرار زیاد به داشتن خانه از جانب مرد دارند.خرید طلا و مهریه و جشن‌های آنچنانی... برای دختری که سالیان عمرش را در راه تحصیل دانش و کسب مدارک بالای دانشگاهی صرف کرده،حقی مسلم محسوب می‌شود. شاید به همین دلیل است که این روزها در خانواده‌ها دختران باسواد و تحصیل کرده اما مجرد بسیار دیده می‌شوند.

مریم معین‌الاسلام، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل زن و خانواده ، حرف‌هایی خواندنی درباره ازدواج و علل به تاخیر انداختن این سنت دارد که از نظر می‌گذرانید.

برای ترویج فرهنگ ازدواج چه کرده‌ایم و چه کارهایی باید انجام دهیم؟

در کشور از نظر وضع قوانین، قوانین خوبی داریم و در قوانین، راه ازدواج گسترش و افزایش آن به خوبی دیده و فراهم شده است. ولی متاسفانه با وجود اینکه هم در قانون اساسی و هم اسناد بالادستی در مورد ازدواج سهل و بی‌آلایش تاکید شده است، در عمل یکسری آداب و رسومی وجود دارد که مانعی برای ازدواج محسوب می‌شوند. این روزها سبک زندگی ما تغییر پیدا کرده و تبدیل به سبک زندگی غربی شده است. فرد گرایی و توجه به نیازها و لذت‌های فردی رهاورد سبک زندگی غربی است و تا زمانی که به سبک زندگی دینی دوباره برنگردد ما همچنان با مسایل و مشکلات مواجه هستیم. باید تغییر را در سبک زندگی مان ایجاد کنیم تا مشکل ازدواج، طلاق و مشکلات دیگری که درگیرش هستیم حل شود. همیشه در این مورد بیان شده است که جوان ها ازدواج نمی‌کنند چون موانع اقتصادی دارند. در حالی که موانع اقتصادی مخصوص زمان حال نبوده و در زمان رسول خدا(ص) هم موانع اقتصادی وجود داشته است. بارها در احادیث و قرآن هم آمده است که اگر شما ازدواج کنید، خدا شما را بی‌نیاز می‌کند. به نظر می‌رسد وجود یکسری از موانع فرهنگی، سبب بروز موانع اقتصادی می‌شوند. باید به موانع فرهنگی توجه کرد و آن ها را دست کم نگرفت. موانع فرهنگی مانند تفاخرها، چشم و هم چشمی و تجملات که در جامعه در حال زیاد شدن است، این روزها مانع جدی برای ازدواج شده است. افزایش توقعات مادی جوانان و خانواده‌ها و افزایش آداب و رسوم دست‌و پاگیر موانع جدی هستند.

به نظر می‌رسد نیاز به ازدواج در زندگی‌های امروزی کمرنگ شده است.دلیل آن را چه می‌دانید؟

آمارهایی که این روزها از طلاق منتشر می‌شود خود عامل اصلی کم شدن ازدواج است. گفته می‌شود از هر پنج ازدواج سه مورد، منجر به طلاق می‌شود. جوان وقتی افزایش طلاق را می‌بیند، طبیعی است که میل و رغبت آن ها به ازدواج کم شود. افراد در زندگی توقعات و خواسته‌هایشان بالا رفته و همه ایده‌آل به مسایل نگاه می‌کنند. چون نگاه مادی برگرفته از زندگی غیردینی است و به آن نمی‌رسند،کمتر از زندگی مشترکشان راضی هستند. کم شدن میزان رضایتمندی هم از دیگر عوامل است.گسترش فساد و ازدواج‌های غیررسمی هم از دیگر عوامل مهم این بی‌رغبتی است.

تا چند دهه پیش رسم بر این بود که مرد بزرگتر از زن باشد اما این روزها می‌بینیم که بعضی از زوج‌ها تقریباً هم سن هستند و در مواردی داماد کوچکتر از عروس است. این کار را تایید می‌کنید؟

سن یکی از فاکتورهای ازدواج سالم است. کارشناسان ازدواج، فاصله سنی بین 5 تا7 سال بین خانم و آقا را برای یک ازدواج مطلوب اعلام کرده‌اند. ولی این فقط یکی از فاکتورهای ازدواج موفق است. بسیاری بر این عقیده هستند که اگر موردی برای ازدواج بود و همه فاکتورها و آیتم‌های زندگی موفق را داشت، حتی اگر خانم و آقا همسن بودند یا یکسال آقا از خانم کوچکتر بود مشکل زیادی ایجاد نمی‌کند و مسئله ساز نمی‌شود. بخاطر اختلاف سنی نهایت یکی دو سال این ازدواج که تمام مولفه‌هایش مطلوب است را نباید از دست داد. اما اگر علاوه بر این چند مشکل، مشکل جدی دیگر هم وجود داشت، باید به شکل جدی این مساله هم مورد توجه قرار گیرد.

شاید بد نباشد به این مورد هم اشاره کنم که ضریب طلاق در بین زوج‌هایی که همسن هستند یا آقا یکسال کوچکتر از خانم است، در مقایسه با ضریب افزایش طلاق بسیار پایین‌ است. همین نشان دهنده این است که زمانی تمام معیارها همخوانی داشته باشد،اختلاف سنی معکوس و البته کم مشکلی در زندگی زوج‌ها ایجاد نمی‌کند.

معمولاً گفته می‌شود تحصیلات زنان بر افزایش سن ازدواج و نرخ طلاق، موثر بوده است. دلیل این افزایش تقاضا برای تحصیلات چیست و چرا زنان با افزایش تحصیلات، کمتر به سراغ ازدواج می‌روند؟

همانطور که اشاره کردم متاسفانه سبک زندگی ما تغییر کرده است و در کنار این تغییر، رویکرد و نگاه ما هم دستخوش تغییراتی شده و بسیاری از مراحل زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. این تغییرات سبب ایجاد تحولات بسیار در مراحل مختلف زندگی از جمله ازدواج دختران و زنان ما شده است. در سبک زندگی جدید فردیت و نگاه فردی افزایش پیدا کرده است. به‌خاطر طرز تفکر غربی، دختران تشویق می‌شوند که هر چه بیشتر به دنبال فردیت خود باشند.حالا یک دختر همه خواسته‌ها و تمایلات را حول محور خودش می‌بیند و به این باور رسیده است که خودش باید رشد کند، باید در جامعه به عنوان یک فرد موفق مطرح باشد، باید تحصیلات عالیه داشته باشد و... این میل به فردیت سبب می‌شود که تمایل به ارتقا و تعالی در او ایجاد شده و رسیدن به رفاه مادی، آرمان او شود. چرا که همه چیز حول نگاه مادی شکل می‌گیرد. این رفاه هم نیاز به زمینه‌هایی چون تحصیلات بالا، شغل بالا و بعد درآمد بالا و در نهایت دریافت منافع و عایدی بیشتر از زندگی دارد. پس طبیعی است که دختر به چیزی جز تحصیلات فکر نکند و همه نگاه و توجه‌اش متوجه تحصیلاتش شود و کم‌کم فرصت‌های ازدواج را از دست بدهد. لیسانس، فوق لیسانس و بعد دکترا و زمانی هم که تحصیلات تمام می‌شود، فرصت‌های ازدواج را از دست داده است.دختران چون سطح تحصیلات‌شان افزایش پیدا کرده به همین میزان توقعاتشان هم افزایش پیدا می‌کند و انتظار داشتن همسری همسطح و یا بالاتر از خودشان دارند و چون این موقعیت پیش نمی‌آید فرصت ازدواج را از دست می‌دهند و در پی آن مشکلات فراوانی برای فرد و جامعه به وجود می‌آید.

از طرف دیگر متاسفانه آمار های طلاق در جامعه ما رو به افزایش است.این بالا بودن آمار طلاق زنگ خطر را به صدا در آورده است.ارزیابی شما از این افزایش آمار طلاق چیست؟

طلاق واقعیت تلخی است که در جامعه ما وجود دارد و متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها درگیر این آسیب چه رسمی و چه غیررسمی آن شده‌اند. اگر عزم ملی و جدی از طرف متولیان فرهنگی کشور برای حل این مشکل ایجاد نشود، روز به روز شاهد افزایش این آمار و ارقام خواهیم بود. تا زمانی که ازدواج هایمان بد است، زندگی هایمان زندگی هایی بد است، باید منتظر افزایش آمار طلاق باشیم.

چرا به گفته شما این روزها ازدواج‌ها و زندگی‌هایمان بد شده است؟

یکی از دلایل اصلی و جدی این امر زاویه و فاصله گرفتن از قوانین اسلام است. یعنی ما مسلمان هستیم اما هیچکدام از قوانین و دستورات اسلام در زندگی ما حاکم نیست. فکر ما را تغییر داده اند. این مشکلات فرهنگی سبب شده که دچار مشکلات و مسایل زیادی از جمله طلاق شویم. افزایش اشتغال خانم‌ها، تحصیلات آنها، افزایش فساد و بی بند و باری و جایگزینی افکار مدرنیزه به جای  تفکر دینی سبب شده که زندگی و ازدواج خوبی نداشته باشیم. باید همه جامعه برای تغییر سبک زندگی بسیج شویم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.