حدود ۱۵۰ سال پس از شهادت امام رضا(ع)، اوضاع خراسان به دلیل ضعف حکومت سامانیان و قدرت گرفتن غلامان تُرک‌نژاد، دچار نابسامانی شد. غزنویان قدرتی مضاعف پیدا کردند و به تدریج مناطق وسیعی از خراسان را به چنگ آوردند که منطقه طوس و مشهد مقدس نیز بخشی از آن بود. در همین زمان بود که سبکتگین، پدر سلطان محمود غزنوی تصمیم گرفت به طوس و مشهد حمله کند.

اسرار قرآن وقفی «موسی خادم»

مشهد در معرض هجوم

اطلاعات ما درباره حمله سبکتگین به مشهد چندان زیاد نیست. برخی مورخان معاصر مانند مهدی سیّدی اصولاً ویرانی مشهد به دست سبکتگین و حتی هجوم وی به این شهر و کشتار زائران و مجاوران حرم رضوی را نمی‌پذیرند. با این حال، مورخانی مانند ابن‌اثیر جزری در کتاب «الکامل فی التاریخ»، ضمن گزارشی از فعالیت‌های عمرانی محمود غزنوی در مشهد، به این مسئله اشاره می‌کند که خانه‌های اطراف و احتمالاً بخش‌هایی از بنای حرم رضوی در هجوم سبکتگین به شهر ویران شده ‌بود و زائران حرم رضوی پیش از این بازسازی، برای زیارت حرم مطهر و رسیدن به مشهد باید دردسرها و آزارهای بسیاری را تحمل می‌کردند. مرحوم عزیزالله عطاردی، خراسان‌شناس و محقق نامی معاصر این موضوع را تأیید می‌کند. به این ترتیب، هجوم ترکان غزنوی به مشهد چه با بهانه تعصبات مذهبی و چه با بهانه توسعه قلمرو سیاسی، عرصه را بر زائران و مجاوران حرم رضوی تنگ کرد و این وضعیت احتمالاً تا سال ۳۸۰ش یعنی حدود پنج سال پس از شروع سلطنت محمود غزنوی ادامه داشت. این دوره همزمان با دوران زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی در طوس و نگارش شاهنامه است و طبعاً او نیز از این حملات و سخت‌گیری‌ها ایمن و آسوده نمانده.

دل‌نگرانی‌های موسی خادم
یکی از اسناد مهمی که می‌توان آن را به عنوان مستندی از وقایع مورد اشاره ارائه کرد، قرآنی است که توسط «موسی خادم» بر حرم رضوی وقف شده. در وقف‌نامه قرآن موسی خادم که ظاهراً چند ورقی بیشتر از آن باقی نمانده ‌است، واقف شرط کرده اگر کسی برای تلاوت قرآن در روضه منوره نبود، آن را به یک مسجد منتقل کنند تا مسلمانان از فیض تلاوت قرآن برخوردار باشند. می‌دانیم که معمولاً واقفان قرآن شرط می‌کردند که کسی آن را از حرم رضوی بیرون نبرد یا برای بیرون بردن آن، تعداد روز مشخصی را تعیین می‌کردند؛ پس چرا موسی خادم که باید از نخستین خادمان حرم رضوی و آشنا به شرایط و وضعیت آن روزگارِ این مکان مقدس باشد، چنین شرطی را قرار ‌دهد؟ آیا وضعیت چنان آشفته بوده ‌است که موسی خادم احتمال می‌داده کسی نتواند برای زیارت خودش را به مشهد برساند؟ آیا اوضاع آن ‌قدر پرخطر و اختناق شده ‌بود که حتی ساکنان آبادی‌های اطراف مشهد مانند نوغان و سناباد نمی‌توانستند خودشان را برای زیارت به مشهد برسانند؟ به نظر می‌رسد وضع چنین بوده ‌است.
علی مؤتمن در کتاب «راهنما یا تاریخ آستان قدس رضوی» به موضوع شرط موسی خادم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «پیداست که مرقد مطهر در آن زمان از امنیت برخوردار نبوده که واقف شرط کرده‌ است قرآن را در صورت عدم استفاده در حرم به مسجد انتقال دهند». به نظر می‌رسد ابومحمد موسی خادم در دوران حیات خود شاهد اتفاقی ناگوار در مشهد بوده ‌است؛ همان اتفاقی که موجب شد زائران و مردم اطراف مشهد را از زیارت حرم رضوی منع کنند و با خشونت مانع حرکت آن‌ها به سوی مشهدالرضا(ع) شوند. عزیزالله عطاردی در این باره می‌نویسد: «ابومحمد موسی خادم نگران اوضاع و احوال بوده و احتمال می‌داده مخالفان و معاندان به روضه مبارکه رضویه حمله و زائران را از زیارت منع کنند و با کمک سلاطین و امیران خراسان درِ روضه منوره را ببندند. همان ‌گونه که در زمان سبکتگین این کار را کردند و چند سال مانع زیارت شدند». این بخش از تاریخ مشهد را باید بخش ناخوانده و ناشنیده آن بدانیم؛ دورانی که ناامنی بر سر ساکنان این خطه سایه انداخته‌ و هجوم‌های پیاپی، جنگ‌های مداوم و شعله‌ور شدن آتش تعصبات مذهبی کورکورانه، مسلمانان را از فیض زیارت محروم کرده‌ بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.