پیچیدگی‌های موضوعات مرتبط با حجاب سبب شده بسیاری از صاحبنظران بر این باور باشند که این مقوله را نمی‌توان با آنچه در دوران صدراسلام بوده صورت‌بندی کرد و با انگاره‌های آن دوران به شبهات امروزی آن پاسخ داد.

به گزارش قدس آنلاین، دکتر سجاد مهدی‌زاده عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌وگو با نشریه رویش اندیشه به پاسخ پرسش‌هایی در خصوص رابطه هنجار حجاب و بحث هدایت و کنترل لذت جنسی پرداخته است که خواندنش خالی از لطف نیست.

این مفهوم کنترل که به آن در سؤال اشاره شد، اگرچه مفهوم درستی است اما کامل نیست. شاید در اینجا تعبیر هدایت غریزه و امر جنسی تعبیر صحیح‌تری باشد. ما مسئله‌ای با ‌عنوان مسئله نگاه ایجابی یا سلبی‌داشتن به مقوله امر جنسی داریم. شما وقتی وارد آیات و روایات می‌شوید، می‌بینید به امر جنسی بسیار تأکید می‌شود. تمام تغذیه‌ها، تمام پوشش‌ها و تمام رفتارهایی که امر جنسی را تضعیف می‌کند، روایات از آن‌ها نهی می‌شود؛ مثلاً در روایات می‌بینید وقتی از غذایی مدح می‌شود، به این خاطر از آن تعریف می‌شود که قوه باه را تقویت می‌کند. گاهی اوقات حتی از کفش سیاه و پوشیدن آن نهی شده به این دلیل که امر جنسی را تضعیف می‌کند.

بنابراین در روایات، همه‌جا اصل این است که امر جنسی یک غریزه است و باید تقویت و از آن استفاده شود. در عین حال از اینکه بخواهد هرجایی باشد، نهی می‌شود. در اینجا ممکن است بگویید ازدواج و ارضای امر جنسی بُعد ایجابی مسئله مواجهه با امر جنسی است و حجاب هم بُعد کنترلی و سلبی آن است. من این را نمی‌پذیرم و قائلم هر دو به هم کمک می‌کنند؛ همان‌طور که کسی که ازدواج می‌کند و امکان دسترسی به ارضای جنسی را دارد، توانمندتر است برای اینکه بتواند خودش را کنترل کند و نیاز کمتری به تبرج یا رفتارهای اینچنینی داشته باشد.

خود امر حجاب هم فارغ از اینکه می‌تواند امر جنسی را کنترل کند، می‌تواند آن را تقویت نماید؛ یعنی امر حجاب نه‌تنها کنترل‌کننده التذاذ در امر جنسی است بلکه وظیفه هدایت امر جنسی را بر عهده دارد؛ یعنی با یک تیر، دو نشان می‌زند. از جهتی از اینکه امر جنسی، اجتماعی و همه‌جایی شود اجتناب می‌کند و آن را به امر خصوصی و خانه ارجاع می‌دهد و البته آنجایی که آن را هدایت می‌کند، موردتقویت هم قرار می‌دهد. بنابراین حجاب علاوه بر کنترل امر جنسی، به ایجاد نشاط جنسی هم دست می‌زند؛ چراکه وقتی امر جنسی همه‌جایی شد، از جذابیتش کاسته می‌شود.

دکتر مهدی‌زاده در پاسخ به پرسشی درباره نسبت حجاب و امر جنسی می‌گوید: مسئله حجاب در اینجا غیر از مسئله کنترل امر جنسی، تقویت‌کننده کیفیت امر جنسی است. به‌عبارت دیگر امر جنسی چند پایه و محور دارد. یک محور آن مسئله قوای جنسی انسان است. یک محور دیگر بحث بُعد عواطف و احساسات و بُعد مهم‌تر آن بحث خیال است. حجاب کمک می‌کند امر جنسی در بُعد خیال کنترل شود؛ یعنی کمک می‌کند این قوه خیال در جامعه پراکندگی و گستردگی خود را از دست بدهد و در حقیقت دارد مدیریت توجه در جامعه اعمال می‌کند. فرد می‌تواند به هر چیزی نگاه جنسی داشته باشد و حجاب در اینجا می‌تواند توجه افراد را مدیریت کند. حال ممکن است عده‌ای اعتراض کنند ثمره چنین مدیریتی چیست و بعد هم دچار مغالطه‌ای شوند که جامعه غرب این‌ها را نداشت و پیشرفت کرد. مسئله این است پیشرفت و توانمندی‌هایی که در جامعه غربی است، ربطی به این مسئله ندارد و چه بسا اگر آن جامعه هم بخواهد این مدیریت توجه را داشته باشد، به پیشرفت بیشتر خود هم کمک کند.

مدیریت توجه به این معناست وقتی شما به مخاطب خود اطلاعات زیادی می‌دهید، کم‌کم این اطلاعات برای او عادی می‌شود؛ یعنی وقتی مسئله‌ای بیش از حد به مخاطب عرضه شد، دیگر برای آن جلب‌توجه نمی‌کند و تنها چیزی می‌تواند توجه او را جلب کند که آن شخص تمایلی به آن داشته باشد. اتفاقی که در جامعه ما افتاده، این است که آدم‌های مختلف به‌خاطر توانمندی‌هایی که ندارند و همچنین برای جلب‌توجه به امر جنسی رو می‌آورند.

وقتی می‌خواهند محصولات خود را تبلیغ کنند به امر جنسی رو می‌آورند. بنابراین امر جنسی چنان فراگیر است که همه سعی می‌کنند در جامعه از آن استفاده کرده و جلوه‌نمایی جنسی داشته‌ باشند. وقتی این مسئله بیش از حد اتفاق افتاد، ضمن اینکه توجه جامعه را پراکنده می‌کند، منجر به یک رقابتی هم شده که این خود، رقابتی کاذب برای توجه به امر جنسی است و این مسئله را سخت‌تر از قبل می‌کند؛ یعنی توجه مردم از مسائل اصلی به این مسئله معطوف شده است. به‌طور کلی ما در زندگی نیازهای مادی و معنوی مختلفی داریم و وقتی یک مسئله بیش از حد برجسته و عرضه شد یا کاملاً عادی شده و کنار گذاشته می‌شود و یا اینکه مردم در آن به رقابت می‌افتند. وقتی مسئله جنسی همه‌جایی شد، رقابت شدیدی درمی‌گیرد و افراد به آرایش‌کردن رو می‌آورند.

طبیعتاً این آرایش‌کردن در طول تاریخ بشر بوده و زن‌ها معمولاً برای زیبایی خود آرایش می‌کردند. اما دیگر این مسئله به سطح بسیار پایینی رسیده و افراد به‌سمت دستکاری بدن خود می‌روند و هزینه زیادی برای این مسئله و جراحی‌های زیبایی صرف می‌کنند و هم آقایان و هم خانم‌ها به چنین کارهایی رو می‌آورند. بنابراین مسئله این است پوشش ضمن هدایت و کنترل امر جنسی، دست به مدیریت توجه در جامعه می‌زند و افراد را از یک وسواس ذهنی و توجه بیش از حد به امر جنسی بازمی‌دارد؛ یعنی امر جنسی بخشی از زندگی می‌شود و همه‌جایی نمی‌شود.

کارکرد دیگر حجاب تکریم است؛ در اینجا منظور تکریم زنانه است. حجاب کارکردی اجتماعی دارد که آن را در آیه ۳۱ سوره نور نیز می‌توان پیدا کرد. شأن نزول این آیه هم به این شکل است که مردم لاابالی بودند و مزاحم زن‌ها می‌شدند و بعد هم که به آن‌ها اعتراض می‌شد، می‌گفتند ما فکر می‌کردیم این‌ها زنان مؤمنه‌ای نیستند. در اینجا آیه نازل شد که زنان جلباب را استفاده کنند برای اینکه میان زنان مؤمن و غیرمؤمن تفکیک قرار داده شود. در حقیقت اینجا حجاب کارکردی برای یک طبقه اجتماعی دارد.

در اینجا حجاب کارکرد یک نماد و پرچم را ایفا می‌کند که شخص با استفاده از آن بیان کند من متعلق به این طبقه اجتماعی ایمانی هستم. به زبان امروز مثل یک لباس محلی است که نشان می‌دهد من متعلق به این فکر و این جریان هستم. این سطح از حجاب می‌تواند یک نماد و یک پرچم باشد. همان‌طور که در غرب هم خوب به این نکته پی برده شده و مقابله با حجاب برای همین مسئله است. در فرانسه با حجاب مبارزه می‌شود، چون حجاب نماد و پرچمی برای ترویج اسلام است و آنان با این امر مشکل دارند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.