۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۴
کد خبر: 822829

به گزارش قدس آنلاین، یک. پدری را تصور کنید که بعد از هفته‌ای پرمشغله، با همسر و فرزندش قرار گذاشته است که چهارشنبه عصر، دسته‌جمعی بروند حرم شاهچراغ و حالا دختر چندساله‌شان به ضرب گلوله تروریست‌ها به شهادت رسیده است. پدر و مادر، دخترشان را آورده‌اند و بدون دخترشان می‌روند. چند روز دیگر هم باید دخترشان را دفن کنند. یکی از کسبه نزدیک حرم هم همیشه مغازه‌اش را در وقت نماز تعطیل می‌کرده و در صف نماز جماعت حرم می‌ایستاده است. حالا خونش بر کف سنگ‌های حرم ریخته و دیگر به مغازه و خانه خود برنمی‌گردد. این شهدا نه یک نفر و دو نفر، بلکه تا لحظه نگارش این یادداشت، ۱۵ نفرند و البته مجروحین بیشتر از این است.

دو. فرض کنیم در تجمعات طی چهل روز گذشته، علاوه بر شهادت نیروهای پلیس و بسیج، چند جوان و دختر و پسر هم به‌ناحق آسیب دیده باشند که صد البته جفاست؛ حال این ۱۵ نفری که یک جا و در یک شهر، در یک محیط کاملا غیرسیاسی و آرام کشته شده‌اند، پاسخ و واکنشی به کدام جریان و داستان‌اند؟ این‌ها خانواده ندارند؟ ایرانی نیستند؟ شاید حتی بعضی‌هایشان از میان افرادی بوده باشند که اصطلاحا معترض خوانده می‌شوند. ریشه این جنایت کجاست؟

سه. سال ۸۸ را یادتان هست؟ چندماه پس از آن غائله عظیم، دکتر علیمحمدی و دکتر شهریاری و مهندس رضایی‌نژاد و مهندس احمدی روشن شهید شدند. دو ماه پس از آبان ۹۸، سردار سلیمانی به شهادت رسید و یک ماه پس از ناآرامی اخیر، خون ۱۵ انسان مظلوم بر زمین ریخته شده است.

چهار. ما همه مقصریم. روی این سخن با دشمنان و اغتشاشگران حرفه‌ای نیست که آنها تکلیفشان مشخص است. روی سخن با مردم است. مایی که تاب دیدن گریه یک دختربچه را نداریم و سریع در آغوشش می‌کشیم تا گریه نکند. مایی که حتی لحظه جان دادن گوسفند را نمی‌توانیم تحمل کنیم و رو برمی‌گردانیم‌. بیشتر ما در این ماجرا مقصریم. آن گروهی که یک ماه است نیروی امنیتی کشور را مشغول شعار و شلوغی خود کرده و خلایی ساخته که تروریست‌ها از آن بهره‌برداری کنند، مقصر است.

مسئولی که تمام توان خود را برای خدمت به مردم به کار نمی‌گیرد، نویسنده و روزنامه‌نگاری که قلمش بر مدار همدل‌کردن مردم نمی‌چرخد، مدرسه‌ای که بیش از حد به دانش‌آموزان سخت می‌گیرد، مدیری که اولویت نمی‌شناسد، هنرمند و ورزشکاری که بی‌اطلاع و بدون سواد رسانه، هر روز و هر هفته موضع‌گیری می‌کند، کاسبی که گران می‌فروشد و خلاصه هر کسی که بهترین تلاش خود را برای اعتلای ایران نمی‌کند. همه باعث شده‌ایم که از فضای نارضایتی ایجاد شده، دنباله‌ای وحشتناک در شیراز ساخته شود که دست دشمن در آن روشن است. ممکن است آن دانشجوی دانشگاه شریف، باور نکند که ادامه موجی که ساخته، خون شهدای شیراز است.

پنج. همه باید خط درست را بشناسیم. تجمع برلین را دیدید؟ فستیوال تمام دشمنان ذاتی ایران و نه جمهوری اسلامی را دیدید؟ پرچم‌های تجزیه‌طلبان عرب و کرد و ترک را دیدید؟ همه ما دوستان و بستگانی داریم که در شهرهای دیگر زندگی می‌کنند. آیا حتی تصور این مطلب، وحشتناک نیست که چند سال بعد، آن پسرعمو یا دوستی که ساکن اهواز یا سنندج است، شهروند کشوری دیگر باشد؟

شش. غیر از اغتشاشگران حرفه‌ای که حسابشان جداست، اعتراض مردم نه‌تنها شنیدنی بلکه در مواردی بجاست. اما باید حتی از کلام حقی که اراده باطل از آن می‌شود، پرهیز کرد. تو آزادی می‌خواهی و تجزیه‌طلبی تفسیر می‌شود؛ تو زندگی می‌خواهی و ویرانی به پایت نوشته می‌شود؛ تو دنبال کرامت زنی و آخرت آن تباهی است. روزهای سختی است اما از آن عبور خواهیم کرد!

نویسنده: مسعود پیرهادی

منبع: رسالت

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.