۱۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۵
کد خبر: 962460

- دموکراسی، مردم‌سالاری یا هر چیز دیگری که می‌خواهیم اسمش را بگذاریم، یک رکن اساسی‌اش انتخابات است؛ البته پایه‌های دیگری هم دارد که بماند.

از هر زاویه یا با هر پس‌زمینه‌ای هم که به ماجرا نگاه کنیم؛ هر شکل و شمایلی هم که داشته باشد، اصل صندوق رأی را همه قبول دارند، ان‌شاءالله. اما - اگر چه که مهم است - فعلاً با این حرف‌های مسئولانه کاری نداریم؛ می‌خواهیم کمی حساب و کتاب کنیم. بالاخره ۲۵روز بیشتر تا انتخابات باقی نمانده؛ نمی‌بینید گروه‌های سیاسی، تشکل‌ها، پدرخوانده‌ها، قیم‌مآب‌ها و... مشغول کارند!

۲- بر پایه آمار سامانه شفافیت آرا (https://shafanama.ir) جدولی تهیه شده از میزان حضور نمایندگان در جلسات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که در فضای مجازی در دسترس است؛ همین مجلسی که رو به پایان است و فصل حسابرسی‌اش رسیده. این آمار به زبان ساده می‌گوید هر نماینده اصلاً چقدر سر کارش حاضر بوده تا بعد بررسی کنیم و ببینیم در این چهار سال چه گلی به سر ملت زده است. جزئیات آمار با یک جست‌وجوی ساده بدست می‌آید، اما خیلی گذرا بدانیم ۱۱نفر از نمایندگان، نیمی از زمان کاری خود را در مجلس حضور نداشته‌اند؛ حتی نماینده‌ای داریم که بیش از ۸۵درصد اوقات غایب بوده! این آمار درباره ۵۵نفر از نمایندگان، بین ۳۰ تا ۵۰درصد است و تنها حدود ۵۰ درصد نمایندگان بیش از ۷۰درصد زمان کاری خود را در مجلس حاضر بوده‌اند. البته نمایندگانی هم داشته‌ایم که کمتر از ۱۰درصد غیبت داشته‌اند و حتی برای انگشت‌شماری، این آمار نزدیک به صفر است.

۳- بی‌تردید یکی از مهم‌ترین فصل‌های کاری مجلس، زمان بررسی لایحه بودجه است؛ دخل و خرج یک سال کشور. بر اساس آمار، ۶۸نفر از نمایندگان در جلسه تصویب کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۳ غایب بوده‌اند. در جلسات بررسی جزئیات، این آمار به ۹۰غایب هم رسیده! مشابه همین آمار درباره برخی دیگر از جلسات مهم تصمیم‌گیری مجلس نیز وجود دارد؛ مانند تصویب کلیات برنامه هفتم، تصویب افزایش سن بازنشستگی، کلیات طرح شفافیت آرا، لایحه رتبه‌بندی معلمان، تصویب اجرای آزمایشی لایحه عفاف و حجاب و... . ماجرا وقتی عجیب‌تر می‌شود که نماینده‌ای در صحن حضور دارد و رأی نمی‌دهد یا رأی ممتنع می‌دهد؛ یعنی نظری ندارد؟!

۴- نمی‌توان کتمان کرد جهت‌گیری عمومی در کشور، خدمت است و هدف از بررسی چنین آمارهایی، شناخت است، نه تخریب مجلس و نمایندگان؛ انگار که بخواهیم به نماینده خودمان نمره بدهیم و تعهدش را بسنجیم. چرا؟ برای اینکه ببینیم یک دوره دیگر هم می‌توانیم به او وکالت بدهیم یا نه؟ انتخابات بزنگاه است؛ اگر دستمان نمی‌رسد در طول دوره چهارساله مجلس، از نماینده خود مطالبه کنیم یا اگر حق مردم را ادا نکرد، او را بازخواست کنیم، حداقل در انتخابات بعدی تکلیفمان را با او روشن کنیم و این ارزشیابی، به آمار حضور و غیاب محدود نمی‌شود؛ مهم‌تر از آن کیفیت عملکرد نماینده است؛ اینکه موضع او درباره مسائل مهم کشور چیست؟ اینکه آیا برای بهبود زندگی مردم گامی برداشته است یا نه؟ اینکه رأی او در راستای تصمیم‌های سرنوشت‌ساز اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... سازنده بوده است یا مخرب؟ اینکه آیا اساساً صاحب فکر  و نظر هست یا نه؟ و... 

۵- اصل را بر مشارکت در انتخابات می‌گذاریم نه اینکه فقط دشمن‌شاد نشویم؛ اصلاً راه اصلاح امور همین است. اگر چه شاید دلخوری‌هایی داشته باشیم که داریم، کج‌روی‌ها و کم‌کاری‌هایی دیده باشیم که دیده‌ایم، کم‌لطفی‌ها و قدرنشناسی‌هایی باشد که هست، عافیت‌طلبی‌ها و سودجویی‌هایی وجود داشته باشد که دارد و... . برای همین اصل را بر انتخاب درست می‌گذاریم. شاید خیلی‌ها به فهرست‌هایی که همین الان در مسیر شکل‌گیری هستند، اعتماد نداشته باشند؛ پس راهش این است که خودمان آستین بالا بزنیم. هر کس می‌خواهد انتخاب کند باید عمیق‌تر بررسی کند، رفتار و عملکرد نامزدها را رصد کند، وابستگی‌های فکری و جریانی آن‌ها را بشناسد و مراقب باشد در روزهای پرهیاهوی تبلیغات، کلاه سرش نرود! و خلاصه اینکه دلسوزی نوشته بود: «کسی که زحمت انتخاب را نمی‌کشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.