چالشهای حکمرانی کوتاهمدت
حکمرانی مبتنی بر نگاه کوتاهمدت به عنوان یک روش مدیریتی که به دنبال رسیدن به پیامدهای سریع و ظاهری است، معمولاً با موارد زیر همراه است:
۱. ناپایداری نظامها: تصمیمهایی که تنها به منظور رفع سریع مشکلات کنونی اتخاذ میشوند، ممکن است در آینده پیامدهای منفی داشته باشند. این گونه تصمیمها به دلیل غفلت از جوانب ژرف مسائل و اثرات بلندمدت میتوانند به ناپایداری در نظامهای اجتماعی و سیاسی منجر شوند. به عبارت دیگر، اقدامهای شتابزده و غیرموجه میتوانند بنیانهای اساسی جامعه را تضعیف کنند.
۲. کاهش اعتماد عمومی: یکی دیگر از پیامدهای حکمرانی کوتاهمدت، کاهش اعتماد مردم به سیاستمداران و نهادهای حاکم است. وقتی تصمیماتی بدون توجه به نیازهای واقعی جامعه گرفته میشود و پیامدهای آنها منفی یا نادرست است، مردم به سیاستمداران و نهادهای حاکم بیاعتماد میشوند. این وضعیت میتواند به تشدید اختلافات اجتماعی و کاهش همبستگی میان دولت و مردم منجر شود.
۳. تضعیف نهادهای اجتماعی: نهادهای اجتماعی از جمله خانواده، مدرسه و جامعه مدنی بهعنوان پیوندهای اصلی جوامع عمل میکنند و نقش مهمی در شکلدهی به هویت و ارزشهای فرهنگی دارند. حکمرانی کوتاهمدت که اغلب به سیاستهای اقتصادی یا سیاسی محدود میشود، ممکن است به این نهادها توجه کافی نداشته باشد. این بیتوجهی میتواند منجر به ضعف و تجزیه این نهادها شود و در نتیجه، همبستگی اجتماعی کاهش یابد.
ضرورت حکمرانی فرهنگی
در مقابل حکمرانی کوتاهمدت، حکمرانی فرهنگی به عنوان یک رویکرد بلندمدت و راهبردی مطرح است. این نوع حکمرانی بر اساس ارزشها، باورها و هویت اجتماعی عمل میکند و تأکید خود را بر توسعه پایدار و ایجاد محیطی متراکم و همدل قرار میدهد. مزایای حکمرانی فرهنگی شامل موارد زیر است:
۱. تعیین پایههای استوار: حکمرانی فرهنگی با تأکید بر ارزشهای اجتماعی و فرهنگی نقش برجستهای در تعیین پایههای استوار و مقاوم جوامع ایفا میکند که حتی در برابر تغییرات گسترده و چالشهای زمانی نیز قابل اعتماد بوده و به ایجاد ثبات در ساختارهای اجتماعی و سیاسی کمک میکند. این رویکرد با تقویت هویت مشترک، انسجام داخلی جامعه و ترویج ارزشهای دائمی، بنیانهایی استوار را برای توسعه پایدار و مقاومت در برابر شرایط بحرانی فراهم میکند، زیرا برخلاف حکمرانی کوتاهمدت که به دنبال راه حلهای سریع و موقت است، حکمرانی فرهنگی به آیندهنگری و برنامهریزی بلندمدت تأکید دارد.
۲. افزایش اعتماد عمومی: حکمرانی فرهنگی با توجه به اینکه بر نیازهای واقعی جامعه و ارزشهای مشترک آن استوار است، میتواند به طور مؤثر اعتماد مردم به نهادهای حاکم را افزایش دهد زیرا این نوع حکمرانی با تعامل مستقیم با ارزشها و اولویتهای عمومی، پیوندی قوی و محکم میان دولت و شهروندان برقرار میکند. این اعتماد بستر مناسبی برای ایجاد یک محیط همکارانه و همبسته فراهم میآورد که در آن، دولت و مردم با یکدیگر هماهنگتر عمل کرده و به ساختارهایی پایدار و مؤثر در مدیریت امور جمعی میپردازند.
۳. قویسازی نهادهای اجتماعی: حکمرانی فرهنگی به تقویت نهادهای اجتماعی میپردازد که بهعنوان پیوندهای اصلی در سازوکار جوامع عمل میکنند. این نهادها از جمله خانواده، نظام آموزشی و جامعه مدنی با ترویج ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، زمینهساز توسعه اجتماعی میشوند. خانواده به عنوان نخستین محیط تربیتی، نقش بنیادینی در شکلدهی شخصیت و هویت افراد دارد. مدرسه نیز با گسترش دانش و آگاهی، به تربیت شهروندانی مسئول و آگاه کمک میکند. همچنین جامعه مدنی با ایجاد فضایی برای تعاملات عمومی و مشارکت شهروندان، به تقویت انسجام اجتماعی و تشکیل هویت مشترک کمک میکند. حکمرانی فرهنگی با تأکید بر نقش این نهادها، بستر مناسبی برای ایجاد یک جامعه متراکم، همدل و پایدار فراهم میآورد.
۴. ترویج هویت و همبستگی: حکمرانی فرهنگی با تأکید بر اندیشه ملی و ارزشهای مشترک که از عناصری همچون زبان، هنر، تاریخ و آداب و رسوم ریشه میگیرد، به ایجاد حس ارتباط و همدلی میان اعضای جامعه کمک میکند. این اندیشه مشترک، بستر مناسبی برای شکلگیری محیطی آرام و هماهنگ فراهم میآورد که در آن افراد با الهام از ریشههای مشترک خود، به تعاملات صلحآمیز و همسوتر میپردازند و در نتیجه به تقویت انسجام اجتماعی کمک میکنند.
از این رو میتوان گفت حکمرانی فرهنگی بهعنوان یک رویکرد مدیریتی پایدار و بلندمدت از ارزش ویژهای در جوامع امروزین برخوردار است. در حالی که حکمرانی کوتاهمدت میتواند به ناپایداری، کاهش اعتماد عمومی و تضعیف نهادهای اجتماعی منجر شود، حکمرانی فرهنگی با تأکید بر ارزشها، هویت و انسجام اجتماعی، پایههایی استوار برای توسعه و پیشرفت جوامع فراهم میآورد. بنابراین، بازنگری در رویکردهای فعلی و تأکید بر حکمرانی فرهنگی، یک بایسته اساسی برای جوامعی است که به دنبال پایداری و توسعه و نیز تعالی هستند.
۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۹
کد خبر: ۱۰۵۵۴۶۹
در دنیای امروزین، رهبری و مدیریت جوامع به صورت کارساز نیازمند رویکردی استوار و پایدار است اما در بسیاری از هنگام، سیاستمداران و تصمیمگیرندگان به نوعی مدیریت مبتنی بر نگاه کوتاهمدت روی آوردهاند
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
نظر شما