روزنامه اعتماد درمورد تاثیر تایید خبر مذاکره با آمریکا در بازار نوشت: با انتشار اخبار رسمی و تأییدات ضمنی مقامات عالیرتبه در ۲ سوی مذاکرات، مبنی بر آغاز گفتوگوهای مستقیم یا غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، بار دیگر تحرکاتی جدی در سطوح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پدید آمده است. از سرگیری این مذاکرات، که به نظر میرسد با هدف مهار بحرانهای همزمان در حوزه هستهای، امنیت منطقهای و معیشت داخلی آغاز شده، در وهله نخست امیدهایی را برانگیخته، اما این امیدها همچنان در چارچوبی شکننده و ناپایدار تعریف میشوند. بیاعتمادی ساختاری میان ۲ کشور، که ریشه در سابقهای چند دههای دارد، هنوز بزرگترین مانع در مسیر تحولات راهبردی بهشمار میرود. در این چارچوب، هرچند نشانههایی مثبت از کاهش موقت تنشها دیده میشود، اما پایداری آنها در گروی حصول توافقات عملی و تعهدات متقابل موثر است.
نخستین شاخصی که به سرعت تحت تأثیر آغاز مذاکرات قرار گرفته، بازار ارز و بهویژه نرخ برابری ریال در برابر دلار امریکا است. نرخ ارز که بهصورت سنتی تحت تأثیر تحولات سیاسی، بهویژه روابط خارجی، نوسان میکند، طی روزهای اخیر روندی نزولی هرچند محدود اما معنادار را تجربه کرده است. این واکنش سریع، ناشی از انتظارات فعالان بازار نسبت به کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی و احتمال تسهیل مسیر ورود ارز به کشور است. با این حال، تجربههای گذشته، بهویژه وقایع پس از خروج امریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، همچنان در حافظه فعالان اقتصادی حضور پررنگ دارد. کاهش نرخ ارز در کوتاهمدت را باید بیش از آنکه برآمده از تغییر بنیادین در مولفههای اقتصادی بدانیم، حاصل تزریق یک امید روانی تلقی کرد. این وضعیت در بازار طلا نیز کموبیش منعکس شده است.
تحولات بورس تهران نیز نشاندهنده نوعی خوشبینی اولیه و افزایش تقاضا در نمادهای وابسته به نرخ ارز و صنایع صادراتمحور است. این رشد اما بیشتر از آنکه بر پایه تغییرات واقعی باشد، ناشی از گمانهزنی نسبت به آینده روابط خارجی است. بسیاری از مسائل ساختاری بازار سرمایه ایران همچنان برقرار است. بنابراین، هرگونه صعود شاخصها در این فضا، بدون تقویت زیرساختها، در معرض اصلاح و نوسان جدی قرار دارد.
در سطح روابط منطقهای، بازیگرانی مانند رژیم صهیونیستی، عربستان، امارات و حتی اتحادیه اروپا، روند تحولات را بهدقت زیرنظر دارند. موضع این بازیگران نه الزاما مخالفت مستقیم، بلکه نوعی موازنهسازی تاکتیکی است. ایالات متحده نیز در این مرحله، شروع مذاکرات را بیشتر بهعنوان ابزاری برای مدیریت تنشها میبیند.
در فضای اجتماعی ایران، آغاز مذاکرات با بازگشت نسبی امید همراه شده، اما تجربههای تاریخی موجب شده این امید با تردید و بدبینی همراه باشد. افکار عمومی بیش از آنکه با شور سیاسی به مذاکرات نگاه کند، با متر و معیار نتایج ملموس اقتصادی آن را ارزیابی میکند.
مهمترین مساله در این میان «مدیریت انتظارات» است. اگر این مرحله، همچون موارد پیشین، به تعویق یا فرسایش بدل شود، به تشدید بیاعتمادی عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام منجر خواهد شد.
نظر شما