به باور آسیبشناسان اجتماعی، زمانی که فرد سرپرست خانوار با رأی دادگاه محکوم به زندان میشود، خانوادهاش با انبوهی از مشکلات مواجه میشود که خود در ایجاد آن نقشی نداشته و این موضوع میتواند در نبود چتر حمایتی از سوی جامعه و دولت، آسیبهای متعدد حقوقی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و اقتصادی را برای همسر و فرزندانش رقم بزند که دامنه آن در بسیاری از مواقع از جرم اصلی گستردهتر میشود.
اینجاست که گاهی همسر میماند با دو سه بچه قد و نیم قد که باید گلیمشان را به تنهایی از آب بیرون بکشد، خرج خورد و خوراکشان را جور کند، اجارهخانه و هزینههای تحصیل آنها را بپردازد، نگاه و کنایههای سنگین آشنایان و همسایهها را تحمل کند و مهمتر از همه برای رهایی همسر از حبس سراغ شاکی یا شاکیان پرونده برود تا رضایت آنها را جلب کند که در این میان چه بسا ممکن است به ناچار با مناطق جرمخیز و افراد بزهکار مرتبط شود و اینگونه زندگی او و فرزندانش در معرض خطر قرار گیرد.
این حکایتِ بیشتر خانوادههایی است که سرپرستشان به صورت دائم و یا موقت در زندان بهسر میبرند؛ فقط به قول معروف جزئیاتشان کمی با هم متفاوت است.
بنابراین در همه کشورها اقدامات و تمهیدات قانونی و اجرایی در حمایت از خانواده زندانیان از سوی دولت، خیران و مردم در نظر گرفته میشود تا آنها دچار مشکلات و آسیبهای بیشتر نشوند. در کشور ما نیز به این موضوع توجه شده و در سال ۱۳۲۰ از سوی وزارت دادگستری نخستین انجمن حمایت از خانواده زندانیان مرکز شکل گرفته است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز سازمان زندانها به منظور تحقق اهداف خود در بازپروری و بازاجتماعیسازی مددجویان در بند و حمایت از خانوادههای آنها، در کنار تأسیس بنیاد تعاون که بیشتر در ایجاد اشتغال زندانیان، مهارت و حرفهآموزی آنان تلاش میکند، اقدام به توسعه انجمن حمایت از خانواده زندانیان کرده تا از زمانی که فردی وارد زندان میشود به سراغ خانوادهاش برود و در زمینههای مختلف معیشتی، تحصیلی و... کمکرسانی و از آن دستگیری کند.
با وجود این و درحالی که به گفته غلامعلی محمدی، رئیس سازمان زندانها تعداد انجمنهای یاد شده در کشور در حال حاضر به ۲۳۰ انجمن رسیده و ۵۲هزار خانواده زندانی تحت حمایت این انجمنها هستند، پرسش این است در مجموع روند حمایت از خانواده زندانیان چگونه است و مهمتر اینکه این انجمنها و سازمان زندانها برای حمایت بهتر از خانواده زندانیان با چه عمده چالشهایی مواجه هستند؟
ضرورت پیشبینی ردیف بودجه برای حمایت از خانواده زندانیان
محسن نصیری، مدیرعامل اسبق انجمن حمایت از زندانیان مرکز و از مدیران بازنشسته سازمان زندانها در پاسخ به قدس میگوید: زندانی شدن یک فرد بهویژه اگر سرپرست خانواده باشد بیتردید پیامدهای منفی برای خانوادهاش دارد که احساس شرم، انزوای اجتماعی، مشکلات مالی و فشارهای روحی فقط بخشی از آنهاست، از این رو برای کاهش چنین پیامدهایی، حمایت از خانواده زندانیان الزامی است.
وی با اشاره به اینکه بدون حمایت مادی و معنوی از خانواده زندانیان، بازپروری و بازاجتماعی کردن زندانیان به عنوان یکی از اهداف قانونگذار در مجازات حبس بهخوبی محقق نمیشود، میافزاید: خانواده زندانیان از اقشار آسیبپذیر جامعه هستند؛ بهطوری که براساس بررسیهای میدانی که هشت سال پیش انجام داده بودیم حدود ۷۰درصد از این خانوادهها واقعاً از لحاظ مالی فقیر و به نان شبشان محتاج هستند. درواقع فقر مالی اصلیترین عامل رو آوردن بیشتر آنها به بزهکاری است.
نصیری با بیان اینکه حمایت از خانوادههای زندانیان تا یک دهه پیش چندان بد نبود، اظهار میکند: بهطوری که میزان مستمری پرداختی از سوی انجمن حمایت از خانواده زندانیان به خانوادههای زیرپوشش بیشتر از میزان مستمری مددجویان زیرپوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) بود. البته در چند سال اخیر دولت میزان مستمری مشمولان زیرپوشش سازمان بهزیستی و همچنین کمیته امداد را خیلی افزایش داده اما انجمن حمایت از خانواده زندانیان هیچ بودجه دولتی ندارد و فقط متکی به کمکهای خیران است.
وی در همین زمینه میافزاید: انجمن حمایت از زندانیان در حد بضاعتش به این نوع خانوادهها ارائه خدمات میکند، درواقع حمایتهای این انجمن از طریق خیران انجام میگیرد و میزان کمکها هم بستگی به علاقه، پیگیری و توانمندی مدیر انجمن در هر شهرستان دارد که تا چه اندازه بتواند خیران و افراد نیکوکار را بسیج کند تا از اینگونه خانوادهها حمایت کنند.
نصیری با بیان اینکه در قانون، ردیف بودجهای برای حمایت از خانواده زندانیان پیشبینی نشده است، میگوید: فقط در سالهای گذشته توافقی صورت گرفت که براساس آن، خانوادههای نیازمند زندانیان از سوی انجمن یاد شده به کمیته امداد معرفی شوند و از این طریق زیرپوشش و حمایت قرار بگیرند که البته این توافقنامه هم الان بهخوبی اجرا نمیشود. ضمن اینکه مسئولان کمیته امداد نیز در ابتدای قضیه چندان توجیه نبودند و سقف مستمری خانواده زندانیان را از سقف مددجویان خود جدا میکردند که این موضوع نیز پیامدهایی بسیار منفی داشت.
مدیر عامل اسبق انجمن حمایت از زندانیان مرکز ادامه میدهد: به هرحال خانوادههای زندانیان از سوی این انجمن به کمیته امداد معرفی میشوند و این نهاد نیز براساس شاخصهای خود، خانوادههای مورد نظر را انتخاب و آنها را زیرپوشش قرار میدهد که البته آن موقع همه خانوادههای زندانیان نیازمند زیرپوشش قرار نمیگرفتند.
نصیری روش یادشده را برای حمایت از خانواده زندانیان درست نمیداند و میگوید: چون این نوع خانوادهها بهشدت در معرض خطر بوده و خاص هستند، همان موقع هم بهصراحت گفتیم این روش درستی برای حمایت از خانوادههای زندانیان نیست.
وی درخصوص عمده چالشهای حمایت بهتر از خانوادههای زندانیان هم بیان میکند: شاید از نظر حقوقی و قانونی مشکل خاصی وجود نداشته باشد اما دولت در لایحه بودجه سالانه باید ردیف بودجه مشخصی را برای حمایت از خانوادههای زندانیان تعیین کند. چنین کاری واقعاً لازم است تا هم برای تأمین معیشت و هم برای آموزش و مهارتآموزی اعضای این نوع خانوارها کار و هزینه شود. درواقع خانوادههای زندانیان نیازمند تا پیش از اینکه به لحاظ اقتصادی توانمند شوند باید تحت حمایت دولتی قرار گیرند و برای این منظور صرفاً حمایتهای خیران پاسخگوی نیازها نیست، وگرنه بیتوجهی و نبود حمایت لازم از این خانوادهها منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه میشود، چرا که خود اینها میتوانند زمینهسازآسیبهای اجتماعی دیگر مثل سرقت شوند.
نصیری بودجه مورد نیاز برای حمایت از خانوادههای زندانیان را یک تا دو همت ارزیابی میکند و میگوید: این رقم باید به صورت ردیف در لایحه بودجه سالیانه پیشبینی شود.
وی با اشاره به ضرورت ورود رسانهها به بحث اختصاص ردیف بودجه برای حمایت از خانوادههای زندانیان ادامه میدهد: خانوادههای زندانیان هم بخش کوچکی از این جامعه هستند و تافته جدا بافتهای نیستند، بنابراین نهادها و سازمانهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باید خود را در قبال این خانوادهها مسئول بدانند و تا جایی که وظایف سازمانیشان ایجاب میکند از این قشر در زمینههایی مثل تأمین معیشت، اشتغال، بهداشت و درمان و... حمایت کنند.
کمبود بودجه، چالش اصلی حمایت از خانواده زندانیان
محمدرضا حیدرهایی، سرپرست سابق دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز میگوید: اگر سرپرست خانواری به هر جرمی زندانی شود و خانوادهاش سرپرست مؤثری برای تأمین هزینههایش نداشته باشد حتماً اعضای آن دچار مشکل میشوند.
خانوادهای که از لحاظ اقتصادی دچار مشکل شود از لحاظ اجتماعی نیز همین اتفاق برایش میافتد، بنابراین چنین خانوادهای در اصطلاح، خانواده در معرض آسیب تلقی میشود، بهطوری که اگر از سوی نهادهای حمایتی و همچنین سازمانهای مردمنهاد حمایت نشوند بهزودی در دسته خانوادههای آسیبدیده قرار میگیرد. بنابراین نهادهای حمایتی و سازمانهای مردمنهاد و مردم باید از این نوع خانوادهها حمایت کنند. البته منابع مالی دولت با توجه به شرایط اقتصادی کشور محدود است، در نتیجه، مردم و تشکلهای مردمی باید بیشتر پای کار بیایند، چون فقط در چنین شرایطی است که میتوان از آسیبهایی که در انتظار بسیاری از خانوادههایی که سرپرستشان در زندان است جلوگیری کرد. مثلاً براساس بررسیهای چند روز پیش داشتهایم نزدیک به یکمیلیون کودک بازمانده از تحصیل در کشور داریم که هرچند تعداد زیادی از آنها دارای معلولیت و یا دچار بیماری شدید هستند و امکان ادامه تحصیل را ندارند اما بخش قابل توجهی از آنها هم چون فاقد سرپرست مناسب بوده و خانوادهشان دچار فقر شدید مالی بودهاند از ادامه تحصیل بازماندهاند.
حیدرهایی اگرچه معتقد است حمایت از خانواده زندانیان از سوی نهادهای مختلف مثل سازمان زندانها و انجمن حمایت از زندانیان، کمیته امداد و تشکلهای مردمنهاد انجام میگیرد، اما بیان میکند: مشکل اینجاست که شرایط اقتصادی جامعه بهقدری سخت شده که گاهی با کار کردن دو عضو خانواده هم امور زندگیشان بهخوبی پیش نمیرود، بنابراین حمایتهایی که از خانواده زندانیان نیازمند میشود شاید به اندازه لازم نباشد، اما در جریان هستم که همه نهادهای حمایتی پای کارند و علاوه بر مستمری، در حال ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و درمانی و... به این قشر هستند.
سرپرست سابق دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه حمایت بهتر از خانواده زندانیان با موانع و چالشهای زیادی روبهرو است، میگوید: مهمترین آنها کمبود بودجه است. با وجود این در چند سال اخیر اتفاقات خوبی در زمینه مجازاتها و زندانیان رخ داده که اجرای سیاست جرمزدایی، سیاست زندان باز و استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس از جمله آنهاست.
انجمن حمایت از خانواده زندانیان استقلال ندارد
یک مسئول انجمن حمایت از خانواده زندانیان که نخواست نامش فاش شود نیز به قدس میگوید: اگرچه براساس برنامه پنج ساله سوم پیشرفت کشور، سازمان زندانها و در پی آن، انجمن حمایت از زندانیان متعهد به پرداخت مستمری به خانواده زندانیان نیازمند است اما در لایحه بودجه سالیانه کشور ردیفی برای این منظور پیشبینی نشده، در نتیجه این انجمن به لحاظ مالی با توجه به کمکهای خیران فقط به مدت سه ماه خانوادههای زندانیان را زیر پوشش قرار میدهد و به آنها مستمری میپردازد که رقمش به هیچ وجه پاسخگوی نیازها نیست و پس از مدت یاد شده، آنها را به کمیته امداد امام خمینی(ره) معرفی میکند که اگر شرایط مورد نظر این نهاد را داشته باشند، زیرپوشش آن قرار میگیرند.
وی استقلال نداشتن انجمن حمایت از زندانیان را یکی از مهمترین چالشهای حمایت بهتر از این نوع خانوادهها عنوان میکند و میافزاید: این انجمن تحت نظارت سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور فعالیت میکند، در نتیجه استقلال لازم را ندارد و نمیتواند آنگونه که باید به اهداف موردنظرش بپردازد. بنابراین مجلس، دولت و دستگاه قضایی باید فکری برای رفع این مشکل کنند.
نظر شما