بر همین اساس، ورود ایرانخودرو به خراسان رضوی در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۸۰، امیدهای زیادی را برای تحول صنعتی این استان زنده کرد. این پروژه که به گفته فعالان اقتصادی در رقابتی نزدیک با اصفهان به خراسان رضوی رسید، نخستین گام جدی برای حضور یک صنعت مادر در شرق کشور بهشمار میرفت. ابتدا تصور میشد چنین پروژهای میتواند زمینهساز شکوفایی اقتصادی، رشد زنجیرههای تأمین، اشتغال گسترده و بالا رفتن درآمد سرانه در استان شود؛ اما اکنون و پس از گذشت بیش از دو دهه، شواهد گویای چه واقعیتی است؟
سرمایهگذاری اولیه، بازدهی نامتوازن
در این زمینه رئیس کانون کارآفرینان توسعهگرای خراسان بزرگ در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار میکند: برای آوردن ایرانخودرو به مشهد، امتیازات مهمی از جمله واگذاری بیش از 100هکتار زمین و ارائه زیرساختهای اساسی برای راهاندازی این صنعت در استان صورت گرفت تا آمادگی برای استقرار یک پروژه ملی بیش از پیش به وجود بیاید و طبیعی بود که به ازای این حمایتها، انتظار بازدهی قابلتوجهی وجود داشته باشد؛ اما این صنعت برای خراسان رضوی با میزان امتیازات اعطا شده تناسبی نداشته است.
محسن شرکا میگوید: این صنعت در ظاهر حضور دارد؛ اما در عمل، منافع واقعیاش به استان بازنمیگردد. اشتغالزایی برای بیش از 3 تا 4هزار نفر، یکی از دستاوردهای ملموس این پروژه است در حالی که انتظار میرفت گردش مالی، عواید مالیاتی، ارزش افزوده و اثرات ثانویه اقتصادی آن نیز به استان تزریق شود.
مدل کارمزدی؛ ساختاری به زیان استان
به گفته وی یکی از دلایل اصلی وجود شکاف میان حضور فیزیکی صنعت و نبود منافع اقتصادی، در نوع قرارداد و ساختار مالی ایرانخودرو خراسان نهفته است. رئیس کانون کارآفرینان توسعهگرای خراسان بزرگ توضیح میدهد: این کارخانه در مشهد بهصورت کارمزدی برای شرکت مرکزی در تهران کار میکند؛ یعنی تمام تولید در استان انجام میشود؛ اما سود حاصل از فروش، مالیات و تمام منافع اقتصادی آن به مرکز کشور انتقال مییابد. چنین ساختاری سبب شده خراسان رضوی تنها نقش «میزبانی برای تولید» را داشته باشد بدون اینکه از منافع واقعی خودروسازی کشور سهمی ببرد.
چرخه تکرارشونده بیعدالتی اقتصادی
شرکا میافزاید: این وضعیت در نگاه نخست ممکن است طبیعی بهنظر برسد؛ اما در بستر توسعه منطقهای بهشدت ناعادلانه و ناپایدار است؛ چرا که فشار اقتصادی ناشی از بازگشت نداشتن مالیات، بر دوش سایر فعالان اقتصادی استان خواهد افتاد و منابعی که میتوانست صرف زیرساخت، توسعه شهری یا تقویت صنایع کوچک شود، عملاً در جای دیگری مصرف میشود.
الگوی دیدهشده در عملکرد ایرانخودرو خراسان، تنها محدود به این صنعت نیست و با بررسی سایر صنایع از جمله صنایع معدنی میتوان به نمونههایی از این الگو رسید که منافع این صنایع به خراسان رضوی برنمیگردد. رئیس کانون کارآفرینان توسعهگرای خراسان بزرگ با اشاره به این موضوع ادامه میدهد: در معادن، صنایع فولادی و منابع طبیعی استان نیز چنین وضعیتی قابل مشاهده است. بیش از ۳۰ درصد مواد اولیه صنعت فولاد کشور از خراسان تأمین میشود؛ اما سهم این استان از ارزش افزوده و منافع حاصل، بسیار اندک است. این چرخه موجب شده درآمد سرانه استان حدود ۳۰درصد پایینتر از میانگین کشوری باشد و باید تأکید کرد خراسان رضوی در تأمین منابع برای کشور، نقشی کلیدی دارد؛ اما در تخصیص منافع، در حاشیه است.
خلأ مطالبهگری منسجم
وی در پاسخ به پرسشی در مورد پیگیری بازگشت منافع ایرانخودرو خراسان به استان عنوان میکند: یکی دیگر از عوامل مهمی که مانع بهرهبرداری کامل استان از ظرفیتهای صنعتی خود شده، ضعف در انسجام مدیریتی و مطالبهگری مؤثر در سطح ملی است. توسعه، بدون وفاق و همصدایی میان ارکان حکمرانی، فعالان اقتصادی، نهادهای نظارتی و نمایندگان مجلس ممکن نیست. استان نتوانسته با صدایی واحد، مطالبات خود را در سطوح ملی مطرح و از ابزارهای قانونی برای بازتعریف قراردادها یا انتقال منابع دفاع کند. این خلأ سبب شده پروژههایی مانند ایرانخودرو، بهجای موتور محرک توسعه، به نمادی از توسعه ناتمام و فرصتسوزی بدل شوند.
شرکا با اشاره به جایگاه مشهد میگوید: شهری که سالانه بیش از ۳۰ میلیون زائر دارد و جمعیتش از 22 استان دیگر بیشتر است، نباید درآمد سرانهاش پایینتر از میانگین کشوری باشد. اگر انسجام و مطالبهگری مؤثر وجود داشت، شرایط به گونهای دیگر رقم میخورد.
رئیس کانون کارآفرینان توسعهگرای خراسان بزرگ به بازنگری جدی در ساختار قراردادها، ثبت سود و مالیات در خراسان، الزام شرکتهای بزرگ به ایفای مسئولیت اجتماعی و اقتصادی در محل فعالیتشان و هماهنگی کامل میان نمایندگان مجلس، مدیران استانی و نهادهای بخش خصوصی تأکید و بیان میکند: تنها در این صورت است که میتوان مسیر توسعهای عادلانه و پایدار را برای استان هموار کرد. اگرچه ایرانخودرو در استان حضور فیزیکی دارد؛ اما به دلیل مدل کارمزدی، تمرکز مالیاتی در مرکز و نبود پیگیری حقوق استان، عملاً نتوانسته نقش یک صنعت پیشران را ایفا کند.
صنعتی که میتوانست لکوموتیو توسعه باشد؛ اما نیست
در مجموع ایرانخودرو خراسان میتواند نقش بسیار بزرگتری در اقتصاد خراسان رضوی داشته باشد؛ اما لازمه این نقشآفرینی، عبور از الگوهای ناقص فعلی و استقرار مدلهایی است که سود، اشتغال و مالیات به همان جایی که تولید در آن انجام میشود، بازگردد تا از این طریق منافع صنعتی مانند خودروسازی که از زیرساختهای استان از جمله انرژی، نیروی کار و منابع طبیعی استفاده میکند، در استان جدیتر دیده شود.
توسعه نیازمند نگاه عادلانه است و ایرانخودرو اگرچه در خراسان رضوی حضور دارد؛ اما همچنان در صف طولانی صنایع بزرگی ایستاده که در استان تولید انجام میدهند؛ ولی به پایتخت سود میرسانند و تغییر این معادله، وظیفه امروز ما در راستای توسعه اقتصادی برای آینده خراسان رضوی است؛ زیرا پیامد چنین شرایطی علاوه بر کاهش توان اقتصادی استان، حس بیعدالتی و کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری و مشارکت بخش خصوصی در پروژههای کلان را ایجاد میکند. همچنین نباید از سهم مالیاتی که همه ساله برای خراسان رضوی تعیین میشود و در نهایت به بخش خصوصی استان که 90درصد اقتصاد را در دست دارد و از صنایع خرد محسوب شده و فشار میآورد، غافل شد. کاش مسئولان استانی، نمایندگان مجلس و همه متولیان بخشهای دولتی و خصوصی روزی به این درک برسند که یکصدایی و پیگیری مستمر، تنها راه بازگشت منافع خراسان رضوی به استان است و گرههای بسیاری را از زندگی مردم باز میکند.





نظر شما