تحولات منطقه

۳۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
کد خبر: ۱۰۹۷۴۴۰

در کوران آتش و خون، ارزش‌هایی چون ایثار، فداکاری و غیرت، معنایی دوباره یافت. دفاع مقدس، تابلویی بود از رشادت‌های ملتی که با خون خود، سند آزادی و استقلال خود را امضا کرد.

سبک زندگی مجاهدان و شهدای  دفاع مقدس
زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

سبک رفتار با سربازان
کنسروی که حاج همت به آن لب نزد

شهید عبادیان، مسئول تدارکات لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) روایت می‌کند: شام اون شب سبزی پلو با تن ماهی بود، حاجی مشغول قاطی کردن پلو با تن بود که یهو رو کرد به عبادیان و گفت: شام بچه‌ها چیه؟ و جواب گرفت: همین. اما چون عبادیان به صورت حاجی نگاه نکرد، شک کرد و گفت: واقعا همین؟! بازم بدون اینکه به حاجی نگاه کنه، آروم گفت: تن رو گذاشتیم فردا ظهر بدیم. حاجی قاشق رو زمین گذاشت و از سفره عقب رفت. عبادیان گفت: به خدا حاجی فردا ظهر بهشون تن می‌دیم. حاجی هم گفت: به خدا منم فردا ظهر می‌خورم.
شهدا در زندگی خود دارای خصوصیات منحصر به فردی هستند که باعث تمایز آنها از دیگران شده است. این خصوصیات را آنها نیز با الگو برداری از سبک زندگی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) کسب کرده اند.

فرصت ها را دریابید و زندگی شهدا را الگوی خود قرار دهید تا زندگی بهتری داشته باشید چون زندگی غربی در نهایت به پوچی و تباهی ختم می‌شود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین راستا فرمودند: «خاطرات والدین و همسران شهدای دفاع مقدّس، مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه بسیاری از والدین شهدا از دنیا رفته‌اند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شده‌اند.» بیانات، 8/7/1398

هر کسی می‌تواند مسیر خودش را همانگونه که دوست دارد انتخاب کند و هیچ اجبار و تحمیلی در کار نیست. اما دشمن با برنامه ریزی دقیق در پی تغییر دادن افکار مردم است و دوست دارد که دیدگاه خودش را حاکم در سبک زندگی دیگران کند. کشورهای دیگر بخاطر نداشتن الگوهای درست، زود تحت تاثیر قرار می‌گیرند و فرهنگ منحوس را می‌پذیرند. اما در کشور ما بخاطر وجود شهدا، کار سختی در پیش دارند چون زندگی شهدا یک سبک خاصی را در پیش روی مردم قرار داده و هر کسی این سبک را انتخاب کند در دنیا و آخرت بهره های بسیاری می‌برد.


ساده و بی آلایش
زندگی لاکچیری، ماشین آخرین سیستم، مارک لباس و مدل گوشی…. کشورهای غربی می‌خواهند با ترویج این سبک زندگی، یک اختلاف طبقاتی و غرور کاذب در بین مردم ایجاد کنند و می‌خواهند این افکار را ترویج دهند که هر کسی این مدل از زندگی را نداشته باشد جزء افراد ضعیف است. و مردم هم برای اینکه از قافله جا نمانند سعی می‌کنند طبق ایده های آنها زندگی کنند و تمام تلاش خود را برای بدست آوردن مادیات می‌کنند و عمر ارزشمند خود را صرف یک بازی پوچ می‌کنند. اما مدل دیگری از افراد بودند که در بین ما زندگی می‌کردند اما تحت تاثیر افکار دیگران قرار نمی‌گرفتند و زندگی ساده ای داشتند اما بسیار محبوب بودند و ماندگار شدند.
شهید زین الدین، مردی خاکی و بی غرور بود. همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛ با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید!

شهید ابراهیم هادی همیشه نوعی رفتار می‌کرد تا کمتر مطرح بشه مثلا به لباس نظامی توجهی نداشت، پیراهن بلند و شلوار کردی می‌پوشید تا هم شبیه مردم آنجا شود هم جلوی نفس خود را بگیرد. ساده و بی آلایش بود. ابراهیم به نوعی ساختار شکن بود، به جای توجه به ظاهر و قیافه، بیشتر به فکر باطن بود.) سلام بر ابراهیم، پدید آورنده؛ گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، تهران: شهید ابراهیم هادی، جلد 1، چاپ صد و پنجم، 1396، صفحه 100)
احترام به همسر و کمک در کارهای خانه

همسر شهید زین الدین می گفت: ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه. وقتی می رفتم آنها را بشویم، می دیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من می گفت: «انتخاب کن، یا بشور یا آب بکش». به او می گفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب می گفت: هر چه هست، با هم می شوییم. یک روز خانواده مهدی همه منزل ما مهمان بودند. با پدر، مادر، خواهر و برادر مهدی همه با هم سر سفره نشسته بودیم. من بلند شدم و رفتم از آشپزخانه چیزی بیاورم. وقتی آمدم، دیدم همه تقریباً نصف غذایشان را خورده اند، ولی مهدی دست به غذایش نزده تا من برگردم.(گلبرگ - اردیبهشت 1388 - شماره 109)
مبارزه تا مرز شهادت
همسر شهید زین الدین می گفت: برخورد اولی که با ایشان داشتم، تمام مسائل را برای من گفته بود. او می گفت: «انتهای راه من شهادت است. اگر جنگ هم تمام شود و من شهید نشوم هرکجا که جنگ حق علیه باطل باشد، آنجا می روم تا شهید شوم.» مشکلات نبودن در خانه را چون قبلا برایم گفته بود، پذیرش و تحمل آن برای من راحت بود. برای این که سراپا محبت بود. دوست داشت همه از دستش راضی باشند. با این وجود هیچ گونه وابستگی به خانه نداشت.» (دیدار آشنا - آذر 1380، شماره 18)


خدمت به محرومین
شهید بابایی همواره به دنبال آن بود که راهی برای خدمت به مردم بیابد. همیشه در پی سرکشی به روستاهای اطراف اصفهان بود تا با مشکلات مردم آشنا شود و خدمتی انجام دهد. در یکی از این رفت و آمدها، به روستایی رفتیم که هیچ گونه امکانات بهداشتی نداشت. بابایی از مردم آن روستا نیازهایشان را پرسید و در فاصله ای کم و با هزینه شخصی دست به کار ساختن حمامی برایشان شد. (ماهنامه شاهد یاران، شماره ۳۳، شهریور ۱۳۸۷، ص۷۳.)
شهید بابایی زمانی که با هواپیما پرواز می کرد، در حین عملیات و آموزش هوایی، از آن بالا روستاهای دورافتاده را در میان شیارها و دره ها شناسایی و موقعیت جغرافیایی این روستاها را ثبت می کرد. آن گاه پس از اتمام ماموریت، وقتی که در پایگاه استقرار می یافت، با ماشین قدیمی که داشت، سوار می شدیم و مقداری غذا، آذوقه و وسایل زندگی مانند قند و چایی برای روستاها بر می داشتیم و از میان کوه ها و دره ها با چه مشکلاتی رد می شدیم تا برسیم به روستایی که از هوا شناسایی کرده بود. می رفتیم آن جا و مردم روستاها من را با لباس روحانی و شهید را با لباس خلبانی می دیدند. این در صورتی بود که شاید آن ها سال به سال با هیچ فرد روحانی و غریبه ای برخورد نمی کردند. خیلی برای روستاها جالب بود و شهید بابایی بعد از این که وسایلی را که آورده بودیم به روستایی ها می داد از آن ها می پرسید که چه امکاناتی کم دارند. مثلا روستایی ها می گفتند حمام نداریم و ایشان با پول خودش شروع می کرد برای آن ها حمام می ساخت و من به چشم خودم دیدم که بابایی برای ساختن حمام با پای خودش گل لگد مال می کرد، حمام را می ساخت و برای برق آن، به علت این که روستا برق نداشت از پول شخصی خودش موتور برق سیار می خرید و روشنایی آن ها را هم تامین می کرد که این پروژه حدود دو ماه طول می کشید.( ماهنامه شاهد یاران، شماره محمدی گلپایگانی، «سرشار از اخلاق»، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۳۳، شهریور ۱۳۸۷، صص۷-۶.)
فرزند شهید صیاد شیرازی می گفت: بعد از شهادت پدر ، نامه های زیادی به منزل ما سرازیر شد. این نامه ها در زمان حیات پدر هم به منزل ما می آمد . ما فکر می کردیم که نامه ها اداری است و در مورد آنها کنجکاوی نمی کردیم. اما بعد از شهادت پدرمان متوجه شدیم که این نامه ها از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند. مادر بعد از سالها تازه متوجه شدند که پدر ، دو سوم حقوقشان را صرف این خانواده ها می کردند.ایشان تنها یک سوم از حقوق ماهیانه‌ ی خود را صرف معیشت زندگی خانوادگی می ‌کرد و دو سوم دیگر آن صرف امور خیریه و صندوق قرض‌الحسنه شخصی ایشان می‌شد، خانواده و حتی همسر ایشان، پس از شهادتشان متوجه شدند که میزان واقعی حقوق آن شهید چقدر بوده است.

تواضع و فروتنی
شهید صیاد شیرازی در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد
سردار محمدرضا نقدی گوید: او امیری بود با مرتبه ای رفیع،اما با سربازان و درجه داران و کارمندان جزءبه سادگی می جوشید،با آنان حشرو نشر می کرد و در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد. (ویژه نامه صیاد سپهدار)
ارادت به اهل بیت(علیهم السلام)
شهید بابایی در آن زمانی هم که فرمانده پایگاه بود، در روزهای عاشورا و ایام سوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف های عزاداران حسینی حرکت می کرد و به نوحه خوانی و مرثیه سرایی می پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شاگردان بسیار خوبی تربیت و به جامعه نیروهای هوایی کشور تقدیم کند.( عباس براتی پور، سال روز شهادت سرلشگر عباس بابایی، مجله گلبرگ، شماره۴۱، مرداد ۱۳۸۲، ص۴۵.)
توجه به تربیت دینی فرزندان
شهید سلیمانی به فرزندان خود عشق می ورزید و آن ها را ولایی و دوستدار اهل بیت تربیت کرد، نسبت به مسائل و اوضاع روز بسیار حساس بود و مراقبت می کرد که خدای نکرده آسیبی به بچه ها نرسد، حتی در زمان تحصیل از دبستان تا اتمام دانشگاه سعی می کرد حداقل سالی دوبار شخصاً به محل تحصیل بچه ها برود و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندانش قرار گیرد. حتی به یاد دارم چند ماه قبل از شهادت، سر زده به مهد کودکی که نوه های دوقلویش حضور داشتند مراجعه کرد و از مربیان مهد احوال بچه ها را جویا شد و از آنجایی که همه ایشان را می شناسند، این اقدام باعث تعجب مربیان آن مهد شد.»

توجه به صله ارحام
برادر حاج قاسم در ادامه از توجه ویژه حاج قاسم به صله رحم می گوید: «حاج قاسم سعی می کرد در هر فرصتی که پیش می آمد بچه ها را دور هم جمع کند و چند ساعت فراغت را با بچه ها سپری کند و معمولاً جمعه ها اگر منزل بود، همه اقوام نزدیک که در تهران ساکن هستند در منزل ایشان جمع می شدند تا ناهار را با هم صرف کنند.


احترام ویژه به والدین
برادر شهید سلیمانی در ادامه از ویژگی های اخلاقی حاج قاسم صحبت می کند: «برادرم از همان دوران نوجوانی از شجاعت و بی باکی خاصی برخوردار بود که باعث می شد از دیگر هم سن و سالهایش متمایز شود، حاجی به لحاظ حل مشکلات اقتصادی مجبور به مهاجرت به کرمان شد اما نسبت به پدر و مادر عشق می ورزید و سعی می کرد علی رغم مشغله های کار از اوضاع و احوال اقوام و پدر و مادر غافل نشود.
همیشه در اولین فرصتی که به دست می آورد به پدر و مادر سر می زد و احترام خاصی برای آنها قائل بود و معتقد بود یکی از دلائل اینکه خداوند روزی اش را خدمت به اسلام و مسلمین و مظلومان جهان قرار داده دعای پدر ومادر، لقمه حلال و دینداری آنها بوده است.

تشویق به نماز اول وقت
برادر این ژنرال ایرانی با اشاره به اینکه حاج قاسم به نماز اول وقت اهمیت می داد و همه را به نماز اول وقت سفارش می کرد، به خاطره ای جالب اشاره می کند: «من سال ۵۵ از روستا به کرمان آمدم و نزد ایشان سال تحصیلی اول راهنمایی را شروع کردم و تا پایان دوره دبیرستان با حاج قاسم زندگی می کردم.
در تمام این سال ها که تحت تعلیم و تربیت ایشان و پسرخاله شهیدم احمد سلیمانی قرار گرفتم، مهم ترین سفارش حاجی انجام واجبات به خصوص نماز اول وقت از آن سن برای من بود، به خاطر همین هم یک ساعت وستن واچ برایم خرید و می گفت که ساعت را باید برای ۵ صبح کوک کنم وگرنه ساعت خراب می شود، من هم به عشق ساعت آن را کوک می کردم و برای نماز بیدار می شدم.


توجه به تربیت جوانان
سهراب سلیمانی از توجه ویژه حاج قاسم به جوانان به اصطلاح نابهنجار چنین می گوید: «حاجی در ایام فاطمیه هر عصر دو ساعت قبل از روضه در بیت الزهرا حضور پیدا می کرد تا افراد مختلف بتوانند مشکلات خود را عنوان کنند، حتی مقرر شده بود در ایام فاطمیه ۹۸ افرادی که معمولاً جامعه آنها را نابهنجار می شناسند جمع کند و یک جلسه برای آنها داشته باشد.
حاجی معتقد بود اینها فرزندان ما هستند اگر به ناهنجاری کشیده شده اند شاید کوتاهی ما بوده، در ملاقات ها احترام خاصی برای جوانان قائل بود و اگر کسی مانع ملاقات آنها می شد حاج قاسم به شدت ناراحت می شد و اعتراض می کرد چون معتقد بود اینها ولی نعمت ما هستند، نباید فکر کنند که دسترسی به ما برایشان ممکن نیست. در یک کلام شجاعت و مردمی بودن ایشان الگوی خیلی از نوجوانان و جوانان ما شده بود.


رعایت بیت المال
حساسیت حاج قاسم به بیت المال و حق الناس موضوعی است که برادرش درباره آن چنین می گوید: «حاجی نسبت به بیت المال بسیار حساس بود، تمام تلاش خود را می کرد که خدای ناکرده مدیون بیت المال نشود، در وسایل بیت المال که در اختیار داشت به شدت سختگیر بود و هرگز یادم نمی‌آید که اجازه استفاده را به نزدیکان بدهد.
در ایام مختلف که در یکی از مکان های مربوط به سپاه بود حضور پیدا می کردیم تمامی هزینه های استفاده شده حتی هزینه های آب وبرق استفاده شده مربوط به خانواده را بلافاصله پرداخت می کرد، شاید باور این حرف ها برای مردم سنگین باشد اما خدا می داند اینهایی که می گویم عین واقعیت زندگی ایشان در استفاده از بیت المال بود.


عشق شهادت
حاجی عاشق شهادت بود و برای رسیدن به این آرزو ضجه می زد. خدا می داند که چقدر عاشق اربا اربا شدن بود و دوست داشت در آتش کینه دشمنان دین خدا بسوزد، اینها در دل نوشته هایش برای دوستان و فرزندانش موجود است(خبرگزاری فارس 4/10/1399).

چشم پوشی از لذات دنیایی
شهید چمران در وصیت نامه اش آمده است: از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بوده‌ام، متأسف نیستم. از اینکه آمریکا را ترک گفتم، از اینکه دنیای لذات و راحت طلبی را پشت سر گذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیبائی‌ها و خاطره زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشته‌ام، متأسف نیستم …
از آن دنیای مادی و راحت طلبی گذشتم و به دنیای درد، محرومیت، رنج، شکست، اتهام، فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومیت همنشین شدم. با دردمندان و شکسته دلان هم آواز گشتم. از دنیای سرمایه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم. با تمام این احوال متأسف نیستم.

منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha