تحولات منطقه

شرایط اقتصادی و اجتماعی از سال‌ها پیش وضعیتی را رقم زده تا کارشناسان امور اجتماعی از کاهش انگیزه برخی دانش‌آموزان برای تحصیل بگویند.

شور و شوق را به کلاس‌ها برگردانیم / از بی‌انگیزگی دانش‌آموزان دیروز تا بی‌حوصلگی نسل «زِد»
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

این روزها اما دغدغه خیلی از خانواده‌ها و دست‌اندرکاران نظام آموزشی این است که چرا دانش‌آموزان امروزی حال و حوصله درس خواندن را ندارند؟ بچه‌های امروزی یا همان نسل «زد» را ابداً نمی‌توان با روش‌های قدیمی، عاشق درس و مدرسه کرد.

مسیر پیشرفت یا سد موفقیت؟

نمی‌گوییم همه، اما اغلب نوجوان‌های امروزی دنیای پرهیجان گوشی، بازی‌ها، هوش مصنوعی و... را به آموزش رسمی و کلاس‌های درس ترجیح می‌دهند. آن هم وقتی بیشتر متون و کتاب‌های درسی، پر از تئوری‌هایی هستند که بیشترشان حتی یک بار هم در زندگی واقعی به کار نمی‌آیند! دراین صورت نشستن پشت میز و نیمکت‌هایی که زمانی پر از شوق یادگیری بودند، چه حاصلی دارد؟ آن طرف ماجرا والدینی هستند که با هزار زحمت امکانات تحصیل را فراهم می‌کنند، اما فاصله و گسل بین‌نسلی و درک نکردن روحیات فرزندانشان سبب می شود تلاش‌هایشان برای ادامه تحصیل و موفقیت تحصیلی فرزندان چندان به ثمر ننشیند. نوجوانان امروز با تجربه‌ها، ابزارها و علایقی بزرگ می‌شوند که والدین حتی تصورش را هم نمی‌کنند. برای والدین، مدرسه نماد «پیشرفت» است؛ جایی که فکر می‌کنند بچه‌ها باید مهارت و دانش جمع کنند و برای زندگی آماده شوند. اما برای نوجوانان، مدرسه دارد به مرحله‌ای اجباری در زندگی تبدیل می‌شود که کم از دوره سربازی ندارد و کمکی به پیشرفت آن‌ها در زندگی نمی‌کند!
البته در ماجرای نسل امروزی و تلقی‌هایش از درس و مدرسه، داشتن امکانات و فرصت‌های برابر—که ریشه اقتصادی دارد—قطعاً مهم است، اما مهم‌تر از این، حس دیده شدن است. وقتی این حس با امکان درآمدزایی ترکیب شود، طبیعی است نوجوان‌ها ساعت‌ها در فضای مجازی غرق شوند؛ جایی که هم دیده می‌شوند و هم می‌توانند پول دربیاورند و کلی دنبال‌کننده جمع کنند. بنابراین اگر قرار است فکری برای این وضعیت بکنیم، باید روی نقش مهم خانواده حساب باز کنیم. والدین باید به فرزندانشان نشان دهند حرف آن‌ها را می‌شنوند و درک می‌کنند. یادمان باشد تهدید و دستورها و روش‌های تربیتی قدیمی دیگر جواب نمی‌دهد؛ نسل امروز دوست دارد سهم خودش را در تصمیم‌گیری‌ها داشته باشد و جایگاهش را حس کند. اگر به این مسئله توجه نکنیم، بسیاری از نوجوانان احساس می‌کنند، عضو سربار و یا دیدن نشده خانواده هستند. بنابراین با پیوستن به گروه‌ها و جمع‌ها، به دنبال هویت خودشان می‌گردند. بهترین کار این است حس تعلق به خانواده را در آن‌ها تقویت کنیم تا جایی که امنیت و حمایت واقعی را حس کنند. مثلاً وقتی نوجوان تصمیم می‌گیرد درس را کنار بگذارد و سراغ یک حرفه پردرآمد برود، خانواده‌ها نباید خیلی سختگیرانه و سرکوبگرانه وارد عمل شوند. گفت‌وگو و پرسش‌های کلیدی مثل «پس از ترک تحصیل چه برنامه‌ای داری؟» یا «راه برگشتی هم داری؟» می‌تواند نوجوان را وادار کند کمی بیشتر فکر کند و بعد اگر ممکن بود، مسیری جدید را انتخاب کند. این روش، به جای دعوا و کشمکش، فرصتی است برای انتخاب بهتر و خوداندیشی.

چند راه حل دیگر

«عصر ایران» در یادداشتی به قلم یکی از مشاوران کسب‌وکارهای آموزشی، راه‌حل‌های خوبی را برای کمرنگ کردن این مشکل مطرح کرده است.
اول اینکه نشستن سرکلاس‌ها را به یک ماجراجویی تبدیل کنیم؛ هر درس را با یک مسئله واقعی، پروژه کوچک یا حتی یک نمایشگاه یادگیری آغاز کنیم. مثلاً وقتی درس ریاضی نسبت‌هاست، اجازه دهید بچه‌ها بروشور قیمت‌گذاری یک غرفه خیریه را طراحی کنند. حتی تکالیف را می‌توان به یک فهرست جذاب تبدیل کرد؛ هر دانش‌آموز از سه مسیر همسطح، یکی را انتخاب کند: مثلاً یک پادکست سه دقیقه‌ای، یک پوستر داده‌نما یا حل تمرین تشریحی.
دوم اینکه امتحان و ارزشیابی دیگر نباید مثل پتک باشد. با آزمونک‌های کوتاه، بازخورد دوخطی و فرصت «بازآزمایی پس از تمرین» می‌توان انگیزه را زنده نگه داشت. کلاس‌ها کوتاه و متنوع باشند؛ ۱۰ دقیقه توضیح، هشت دقیقه فعالیت گروهی، پنج دقیقه جمع‌بندی و... و مهم‌تر از همه، بچه‌ها را با سواد رسانه‌ای و «مدیریت توجه» مسلح کنیم. یعنی درباره فواید زمان‌های بدون گوشی، تکنیک‌های مدیریت زمان و خاموش کردن نوتیفیکیشن‌های اضافی... با آن‌ها حرف بزنیم. این‌ها حس تعلق به کلاس درس و امنیت روانی را به همراه می‌آورد و کمک ‌کند دانش‌آموز برای نشستن در کلاس درس، انگیزه و علاقه داشته باشد.
پس از مدرسه، خانواده‌ها هم نقش مهمی دارند. در خانه باید قوانین روشن و مهربانانه‌ای مثل تعیین اهمیت و جایگاه مطالعه، ساعت مطالعه مشخص و محدودیت استفاده از گوشی داشته باشیم. سعی کنیم کنترل سختگیرانه را کنار بگذاریم و مربیگری کنیم؛ مثلاً با پرسش‌هایی مثل «امروز چه یاد گرفتی؟»، «کجا گیر کردی؟» و «قدم بعدی‌ات چیست؟» درس را هرجور هست به علایق بچه‌ها وصل کنیم و در ضمن به خواب، تغذیه، ورزش و سرگرمی مفید آن‌ها توجه داشته باشیم تا حس نکنند برای پدر و مادرشان فقط یک پروژه موفقیت‌اند.
نظام آموزشی هم باید مسیر تحصیل و یادگیری را جذاب‌تر کند، چرا که اقداماتی مانند کاستن از امتحان‌های متعدد، راه‌اندازی پروژه‌های دانش‌آموزی و توانمندسازی معلمان در نهایت می‌تواند می‌تواند مشارکت دانش‌آموز و والدینش را افزایش دهد. بنابراین و در آخر مطلب می‌توانیم از خودمان بپرسیم آیا مشکل نسل امروز واقعاً بی‌میلی به تحصیل است یا نظام آموزشی، شیوه‌های آموزش، خانواده و... طی این سال‌ها نسل امروزی را بی‌میل و بی‌انگیزه بارآورده‌اند؟ آیا نمی‌توان با بازنگری در نظام آموزشی، به‌روزرسانی شیوه‌های یادگیری و هماهنگ‌سازی آن با روحیات کودکان و نوجوانان امروزی، دوباره شور و شوق را به کلاس‌های درس و نیمکت‌هایش برگرداند؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha