«مقاومت پروژهای سازمانی نیست که بتوان آن را برونسپاری کرده و به این و آن واسپرد. مقاومت پروژه مکلفان است نه موظفان که بتوان با رویههای کارمندی و مزدوری آن را جلو برد. مقاومت سبکی از زندگی و روشی از زیستن است که تنها از عهده جامعه مقاوم برمیآید. حزبالله و جامعه مقاوم آن، محصول نگرش و تربیتی قرآنی است که امر امت را مقدم بر هر چیز میداند. برخاسته از همین تربیت است که حزبالله برای دفاع از جامعهای غیرشیعه، دهها جوان نخبهاش را تقدیم کرده است». این جملات از پژوهشگری که سالها جامعه لبنان و جنبشهای شیعی مانند امل و حزبالله را مطالعه کرده، نشاندهنده راهبردی است که حزبالله از زمان تأسیسش در ۱۹۸۵ در پیش گرفت. این راهبرد، حزبالله را از یک تشکل نظامی به جامعهای که مقاومت در تاروپودش تنیده شده، تبدیل کرد و «جمهور مقاومت» را در لبنان شکل داد. بررسی اوضاع لبنان پس از شهادت سیدحسن نصرالله در سپتامبر ۲۰۲۴ نشان میدهد با وجود جراحتهای وارد شده بر حزبالله، دشمن نتوانسته سناریو مدنظرش را محقق کند. بخش عمده این موفقیت مرهون راهبریهای نصرالله در بیش از سه دهه دبیرکلی است که حزبالله را به نیرویی اجتماعی-سیاسی قدرتمند تبدیل کرد.
سیدحسن نصرالله از سال ۱۹۹۲، پس از ترور سیدعباس موسوی، تا شهادتش در ۲۰۲۴، دبیرکل حزبالله بود. او پروژهای را که امام موسی صدر آغاز کرده بود، در ساحت اجتماعی لبنان به ثمر رساند و رؤیای جوانیاش برای ایجاد جامعهای مقاوم را به واقعیت بدل کرد.
اهمیت ویژگیهای شخصیتی دبیرکل حزبالله لبنان
در جامعه چندپاره لبنان که طوایف نقش تعیینکنندهای دارند و ساختارهای سیاسی شکنندهاند، نقش شخصیتها برجسته است. نصرالله امتداد رویکرد سیدعباس موسوی بود که با درایت و تسامح، همزیستی اسلامی-مسیحی را تقویت کرد. در مقابل، شیخ صبحی الطفیلی، نخستین دبیرکل حزبالله، به دلیل اخلاق تند و عدم توانایی در مدیریت بحرانها، کنار گذاشته شد. این تفاوتها نشاندهنده تأثیر شخصیتها بر همگرایی یا واگرایی جامعه است. نصرالله با کاریزما، خطابههای قوی و استراتژیهای دقیق، حزبالله را از یک گروه شبهنظامی به جنبشی اجتماعی-سیاسی ارتقا داد. او با ارتباط مؤثر با تودهها و برنامهریزی دقیق، مقاومت را به بخشی از هویت اجتماعی لبنان تبدیل کرد.
نهادسازی اجتماعی و شکلگیری جمهور مقاومت
حزبالله از ابتدا دریافت مقاومت صرفاً با عملیات نظامی پایدار نمیماند و باید به سبک زندگی تبدیل شود. با الهام از انقلاب اسلامی ایران، حزبالله نهادهای جهادی مانند «جهاد البناء» را تأسیس کرد که در بازسازی مناطق جنگزده نقش کلیدی داشت. این نهادها در دوران نصرالله گسترش یافتند و نیازهای اساسی جامعه را تأمین کردند. بیمارستانها و درمانگاههای حزبالله در جنوب و ضاحیه، بهویژه در جنگ ۳۳روزه ۲۰۰۶، با بازسازی سریع خانههای تخریبشده و اسکان آوارگان، بار سنگینی از دوش دولت برداشتند. این اقدامات حتی غیرشیعیان را به حامیان حزبالله تبدیل کرد.
سرمایهگذاری در آموزش نیز از اولویتهای نصرالله بود. مدارس و دانشگاههای مقاومت، علاوه بر ارتقای سواد، گفتمان مقاومت را در نسل جوان نهادینه کردند. این مراکز، جوانان مناطق محروم را از حاشیهنشینی خارج کرده و به بازیگران فعال در سیاست و اقتصاد تبدیل کردند. تأمین هزینههای خانوادههای شهدا، بیمههای درمانی و بازسازی زیرساختها، حزبالله را به مرجعی قابل اعتماد در جنوب و ضاحیه بدل کرد. این سرمایه اجتماعی، بهویژه پس از شهادت نصرالله، انسجام جامعه مقاومت را حفظ کرد.
«جمعیة مؤسسة الشهید» نمونه دیگری از نهادهای اجتماعی است که در دوران نصرالله گسترش یافت و به خانوادههای شهدا و ایتام خدمات مالی و آموزشی ارائه کرد. تعاونیهای کشاورزی، وامهای بدون بهره و پروژههای عمرانی در بقاع، الگویی از اقتصاد مقاومتی را شکل دادند. پس از انفجار بندر بیروت در ۲۰۲۰، حزبالله با بسیج نیروهای مردمی، بازسازی محلههای آسیبدیده را آغاز کرد و در بحران کرونا، درمانگاههایش به پایگاه خدمات درمانی تبدیل شدند. در جامعهای که فساد و ناکارآمدی دولت رایج است، حزبالله به آلترناتیوی کارآمد بدل شد. نظرسنجیها نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد مردم در مناطق نفوذ حزبالله از خدمات آن رضایت دارند، رضایتی که به حمایت سیاسی و پایداری اجتماعی منجر شده است.
میراث نصرالله و آینده مقاومت
نهادسازیهای نصرالله به شکلگیری «جمهور مقاومت» انجامید؛ جامعهای که نهتنها شیعیان، بلکه بخشی از اقلیتهای دیگر را دربرمیگیرد. پس از شهادت نصرالله، این ساختارها به فعالیت خود ادامه داده و نشان دادند مقاومت به فرد وابسته نیست، بلکه ریشه در زیست جمعی دارد. نصرالله با پیوند ایدئولوژی مقاومت و نیازهای عملی جامعه، سخنرانیهای امیدبخش و برنامههای اجرایی دقیق ارائه کرد. شبکه نهادهای اجتماعی، مقاومت را از سطح نظامی به تجربهای مدنی ارتقا داد. امروز «جمهور مقاومت» در میدانهای نبرد، مدارس، بیمارستانها، بازارها و رسانهها حضور دارد.
میراث نصرالله الگویی الهامبخش برای جنبشهای منطقهای ایجاد کرد. با وجود فشارهای بینالمللی برای خلع سلاح حزبالله، نهادهای اجتماعی آن همچنان فعالاند و از «جمهور مقاومت» حمایت میکنند. اگر راهبری ۳۰ساله نصرالله نبود، مقاومت ریشهای عمیق در جامعه لبنان پیدا نمیکرد و با شهادت فرماندهاش فرومیپاشید. او با تبدیل حزبالله به نیرویی اجتماعی-نظامی، میراثی ماندگار بهجا گذاشت که تضمینکننده استمرار «جمهور مقاومت» برای نسلهای آینده است.




نظر شما