به گزارش قدس آنلاین، وقتی از «مکانیسم ماشه» یا همان اسنپبک سخن به میان میآید، ذهن اغلب به سمت مذاکرات هستهای، اختلافات سیاسی و تحریمهای اقتصادی میرود. اما کمتر کسی در وهله نخست به این فکر میکند که چنین سازوکاری چگونه میتواند بر بُعدی ظریف و در عین حال اثرگذار از زندگی اجتماعی یعنی فرهنگ و هنر تأثیر بگذارد. فرهنگ و هنر نهتنها بازتابدهنده زیست اجتماعی مردماند بلکه بخش مهمی از هویت ملی و ارتباط ایران با جهان را شکل میدهند. زمانی که تحریمها بازمیگردند و دسترسیهای مالی، بانکی و بینالمللی دشوار میشود، این حوزهها نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم آسیب میبینند. از نمایشگاههای هنری و حراجیهای بینالمللی گرفته تا جشنوارههای سینمایی، کنسرتها و نمایشگاههای کتاب، همه و همه نیازمند ارتباط و مبادله با جهان بیرون هستند. انسداد این مسیرها میتواند به معنای انزوا، کاهش فرصتهای جهانی و حتی مهاجرت بخشی از نخبگان فرهنگی باشد. از سوی دیگر، تجربههای گذشته نشان داده که جامعه هنری ایران در برابر فشارها راههای خلاقانهای برای بقا و دیدهشدن پیدا کرده است. در چنین شرایطی، بررسی پیامدهای احتمالی مکانیسم ماشه بر فرهنگ و هنر، نهفقط برای درک ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن، بلکه برای ترسیم آیندهای روشنتر ضرورت دارد.
مکانیسم ماشه چیست و چه زمانی فعال میشود؟
«مکانیسم ماشه» یا همان اسنپبک (Snapback) بندی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در پی توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ تصویب شد. بر اساس این بند، اگر یکی از طرفهای توافق مدعی شود که ایران به تعهدات هستهای خود پایبند نیست، میتواند فرایندی را آغاز کند که طی آن، تمام تحریمهای لغوشده شورای امنیت علیه ایران به طور خودکار بازگردند.
این سازوکار بدون نیاز به رأیگیری مجدد فعال میشود و در صورت عدم توافق در شورای امنیت، بعد از ۳۰ روز تحریمها به شکل پیشین خود بازمیگردند. به همین دلیل، این مکانیسم از سوی دیپلماتها به «ماشه» تشبیه شده است؛ چرا که با کشیدن آن، روند بازگشت تحریمها به صورت غیرقابل توقف به جریان میافتد. حال بر اساس اخباری که جمعه (۴مهر۱۴۰۴) منتشر شد، این مکانیسم ماشه در روز یکشنبه (۶مهر۱۴۰۴) قرار است به مرحله اجرایی شدن برسد.
پیامدهای اقتصادی و پیوند آن با فرهنگ و هنر
در نگاه نخست، مکانیسم ماشه مفهومی صرفاً سیاسی و امنیتی به نظر میرسد، اما در واقع آثار آن به لایههای مختلف زندگی مردم، از جمله اقتصاد فرهنگ و هنر، سرایت میکند. بازگشت تحریمهای سازمان ملل میتواند محدودیتهای مالی، بانکی و تجاری را تشدید کند و همین موضوع نخستین مانع برای فعالیتهای فرهنگی ـ هنری خواهد بود.
هنرمندان ایرانی برای برگزاری نمایشگاههای خارجی، چاپ مشترک آثار، حضور در جشنوارهها یا حتی خرید مواد اولیه (مانند رنگ، کاغذ، تجهیزات موسیقی و سینما) نیازمند ارتباط با بازار جهانی هستند. تحریمها این مسیر را پرهزینه و گاه غیرممکن میسازند.
هنرهای تجسمی؛ انسداد در مسیر جهانیشدن
بازار هنرهای تجسمی ایران در سالهای اخیر تلاش زیادی برای ارتباط با گالریها و حراجیهای بینالمللی داشته است. هنرمندان جوان توانستهاند آثار خود را در دوبی، لندن و نیویورک عرضه کنند. اما فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند دوباره سد بزرگی بر سر راه انتقال مالی و ارسال آثار ایجاد کند.
بهویژه محدودیتهای بانکی و بیم تحریم شرکتهای بینالمللی باعث میشود بسیاری از گالریها و حراجیها از همکاری با هنرمندان ایرانی صرفنظر کنند. در نتیجه، آثار تجسمی ایران بیشتر در مرزهای داخلی محدود میشود و امکان دیدهشدن جهانی کاهش مییابد.
سینما و جشنوارههای جهانی؛ رویای دستنیافتنی؟
سینمای ایران همواره در سطح جهانی درخشیده است. حضور در جشنوارههایی مانند کن، ونیز و برلین نهتنها اعتبار فرهنگی به همراه داشته، بلکه فرصتهای اقتصادی برای تهیهکنندگان و کارگردانان ایجاد کرده است.
با فعال شدن مکانیسم ماشه، محدودیتهای صدور ویزا برای هنرمندان، بیمه و حملونقل آثار سینمایی و نیز مشکلات انتقال حقالزحمهها میتواند حضور جهانی سینماگران ایرانی را دشوار کند. در عین حال، برخی شرکتهای پخش بینالمللی ممکن است از همکاری با پروژههای ایرانی فاصله بگیرند تا با مجازاتهای احتمالی مواجه نشوند. این روند میتواند سینمای ایران را به درون مرزها عقب براند.
موسیقی و تبادل فرهنگی
در حوزه موسیقی، بسیاری از گروهها و هنرمندان برای اجراهای بینالمللی نیازمند حمایت مالی و تسهیلات تبادل ارز هستند. بازگشت تحریمها به معنای قطع این مسیرها خواهد بود. همچنین، دسترسی به نرمافزارهای تخصصی، تجهیزات صدابرداری و حتی سازهای وارداتی با دشواری بیشتری همراه میشود.
علاوه بر این، تبادل فرهنگی و اجرای کنسرتهای مشترک با هنرمندان خارجی تحت تأثیر مستقیم قرار میگیرد. در واقع، مکانیسم ماشه میتواند روند جهانیشدن موسیقی ایران را کند یا متوقف سازد.
نشر، کتاب و ادبیات؛ محدودیت در ترجمه و توزیع
در حوزه نشر و ادبیات، تحریمها بر روند ترجمه، چاپ مشترک و حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب اثر میگذارند. ناشران ایرانی در سالهای اخیر تلاش کردهاند با بازارهای اروپایی و آسیایی همکاری کنند، اما بازگشت تحریمها میتواند این همکاریها را متزلزل سازد.
مسائل حقوقی مربوط به کپیرایت، قراردادهای ترجمه و پرداختهای مالی، در شرایط تحریمی پیچیدهتر میشوند. این یعنی صدای نویسندگان ایرانی کمتر به گوش مخاطبان جهانی خواهد رسید و ادبیات ایران بیش از پیش در فضای داخلی محدود میشود.
تأثیرات غیرمستقیم؛ خودسانسوری و ناامیدی
علاوه بر آثار مستقیم اقتصادی و فنی، مکانیسم ماشه میتواند فضای روانی جامعه فرهنگی را تحت تأثیر قرار دهد. محدودیتهای بینالمللی احساس انزوا را در میان هنرمندان تشدید میکند و در برخی موارد، آنان را به سمت خودسانسوری یا تغییر مسیر شغلی سوق میدهد.
ناامیدی ناشی از ناتوانی در برقراری ارتباط جهانی ممکن است باعث شود بخشی از نیروهای خلاق به مهاجرت بیندیشند. خروج نخبگان فرهنگی خود به معنای تضعیف سرمایه اجتماعی و کاهش کیفیت تولیدات داخلی خواهد بود.
فرصتها و راههای جایگزین
با این حال، برخی کارشناسان معتقدند محدودیتها همیشه به معنای توقف نیست. تجربه تحریمهای گذشته نشان داده که هنرمندان ایرانی به دنبال راهحلهای خلاقانه برای دیدهشدن آثار خود بودهاند؛ از جمله استفاده از بسترهای دیجیتال، پلتفرمهای آنلاین، شبکههای اجتماعی و همکاریهای غیررسمی با نهادهای بینالمللی.
رشد بازارهای داخلی و افزایش توجه به مصرفکننده ایرانی نیز میتواند بخشی از خسارتها را جبران کند. در این میان، سیاستگذاری دقیق دولت و نهادهای فرهنگی برای حمایت از تولیدات هنری اهمیت حیاتی خواهد داشت.
مکانیسم ماشه اگر فعال شود، پیامدهای آن صرفاً در عرصه سیاست و اقتصاد باقی نمیماند؛ بلکه مستقیماً بر زندگی فرهنگی و هنری ایران تأثیر میگذارد. محدودیتهای مالی و ارتباطی، فرصتهای بینالمللی هنرمندان را کاهش داده و زمینه انزوای بیشتر فرهنگ ایران را فراهم میکند. با این حال، همانطور که تاریخ نشان داده، جامعه هنری ایران همواره توانسته با وجود فشارها مسیرهای تازهای برای بقا و خلاقیت بیابد. آینده نشان خواهد داد که بار دیگر هنر ایرانی میتواند از دل محدودیتها به شکلی نو متولد شود.




نظر شما