در آن روز شخصیتی علمی، روحانی و فرهنگی و مبارزی نستوه از تبار غیورمردان نبرد با ظلم، ستم و استکبار در شهر مقدس مشهد به شهادت رسید که سخنرانیها، فریادها و خروش کمنظیرش از جایگاه علم، قلم و سخن در مبارزه با دودمان طاغوت و طاغوتیان هنوز در اذهان بسیاری از مردم غیور مشهد مقدس، خطه خراسان بزرگ و دیگر نقاط میهن اسلامی ایران باقی و جاویدان است.
آنچه در ادامه میخوانید، نیمنگاهی به شخصیت و جایگاه شهید جوانمرد و فاضل «شهید آیتالله سید عبدالکریم هاشمینژاد» در سالروز شهادت مظلومانهاش است. گفتنی است در تهیه این گزارش از برخی مطالب آرشیوی موجود در روزنامه قدس و دیگر مطبوعات و رسانهها، همچنین سوابق مربوط به مصاحبههای سید محمدجواد هاشمینژاد، پسر ارشد این شهید گرانقدر موجود در بخش تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی بهره گرفته شده است.
شهید هاشمینژاد(ره) فرزند یک مغازهدار نفتفروش بود
سید محمدجواد هاشمینژاد، پسر ارشد این شهید درباره معرفی پدرش میگوید: ایشان پنجم مرداد ۱۳۱۱ هجری شمسی در شهرستان بهشهر استان مازندران به دنیا آمد. پدرش مرحوم سیدحسن از سادات حسینی و مادرش نیز به نام مرحوم ساره بود. شهید هاشمینژاد سه برادر و سه خواهر داشت، ضمن اینکه بزرگترین فرزند خانواده بود.
وی ادامه میدهد: شغل پدر ایشان آزاد بود و در یک مغازه نفتفروشی در بهشهر فعالیت میکرد. دوران تحصیل را تا حدود جوانی در محضر مرحوم آیتالله کوهستانی، از عرفای بزرگ در خطه مازندران بهسر برد و به توصیه ایشان راهی قم شد و نزد مرحوم شیخ علی فریدة الاسلام کاشانی رفت که او نیز از عرفای بزرگ و مورد اعتماد آیتالله کوهستانی بود.
در شهر قم از محضر عالمان جلیلالقدر و مراجع بزرگی چون آیتاللهالعظمی بروجردی، حضرت امام خمینی(ره) و... بهره برد. وی مدت کوتاهی هم تحصیلاتش را در نجف اشرف ادامه داد و پس از رسیدن به اجتهاد، به شهر مقدس مشهد عزیمت کرد که این عزیمت سرآغاز فعالیتهای گسترده سیاسی، علمی، اجتماعی و فرهنگی او بود.
شهید هاشمینژاد(ره) و حضور در فعالیتهای سیاسی
فعالیتهای سازمانیافته سیاسی شهید هاشمینژاد(ره) پیش از سال ۱۳۴۰شمسی آغاز شد. او در منابر، سخنرانیها و جلسات مخفی و آشکار بهشدت از رژیم جنایتکار شاه انتقاد میکرد. بارها به تشکیلات شهربانی وقت احضار شد و او را تهدید کردند، اما وی به فعالیتهای خود ادامه میداد تا اینکه در سراسر کشور از رفتن بر منبر و سخنرانی منع شد. شهید هاشمینژاد گرداننده اصلی فعالیتهای انقلابی در استان خراسان (خراسان بزرگ آن دوران) بود و با شهامت تمام به نشر اعلامیههای تند و صریح بر ضد رژیم ستمشاهی میپرداخت.
فرزند این شهید دراین باره اظهار میکند: پدرم پس از سال ۱۳۵۲ در سراسر ایران ممنوعالمنبر شد. از آن سال به بعد فعالیت سیاسی ایشان مقداری جنبه مخفیانه داشت و در ظاهر، فعالیتهایشان متمرکز بر نوشتن کتاب، تدریس در حوزه علمیه و برگزاری جلسات کلاس درس اعتقادی برای جوانان بود، اما در باطن این فعالیتها، به امور سیاسی نیز اهتمام ویژه داشت، بهگونهای که سال ۱۳۵۴ شمسی برای چندمین بار به زندان افتاد و تا حدود ایام پیروزی انقلاب اسلامی در زندان مشهد بود. او بارها و بارها به دلایل گوناگون دستگیر شد و به زندان افتاد.
از سال ۱۳۴۰، شهید هاشمینژاد(ره) با برپایی جلسات تبلیغ و وعظ، به آگاه و بیدار کردن مردم همت گماشت. ایشان در شهر مشهد با تأسیس «کانون فرهنگی جوانان» آنان را با مسائل دینی و سیاسی آشنا میکرد و در سال ۱۳۴۳ با همکاری بعضی از روحانیان «کانون بحث و انتقاد دینی» را برای ارشاد نسل جوان بنا نهاد. این اقدام سبب شد دفاع از قلمرو دین، جنبه مباحثه و انتقاد به خود بگیرد و با استقبال جوانان تحصیلکرده مواجه شود. پس از اینکه ساواک، شهید هاشمینژاد(ره) را از هرگونه سخنرانی محروم کرد، وی آرام ننشست و با قلم در راه روشنگری مردم حرکت جدیدی را آغاز کرد.
شهید هاشمینژاد(ره) و «مثلث برادری»
وی درباره تعبیری با عنوان «مثلث برادری» در زمینه همکاری و آشنایی شهید هاشمینژاد(ره)، رهبر معظم انقلاب و مرحوم آیتالله واعظ طبسی(ره) بیان میکند: وقتی زمینههای اجتماعی انقلاب اسلامی ایران فراهم شد، بهویژه در دو سال پایانی یعنی سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷، هسته مرکزی رهبری مبارزات مردم مشهد و استان خراسان حول شخصیت سه نفر یعنی رهبر فرزانه انقلاب، شهید هاشمینژاد(ره) و مرحوم آیتالله واعظ طبسی(ره) شکل گرفت. این انسجام، وحدت، اتحاد، همدلی و همکاری طبیعتاً به اقتضای اوجگیری انقلاب اسلامی بیشتر میشد، بهگونهای که خودم در سالهای طفولیت شاهد تشکیل جلسات متعدد توسط این سه نفر در منزل پدرم و منزل دو بزرگوار دیگر بودم که گاهی جلسات تا پاسی از نیمه شب طول میکشید و جلسات هم محرمانه تشکیل میشد، از این رو تعبیر «مثلث برادری» یا مثلث هسته مرکزی مبارزات که با حضور این سه شخصیت بزرگوار در آن زمان تشکیل شده بود در اذهان مردم مشهد و خراسان شکل گرفته بود و تعبیر درستی هم بود.
سیدمحمدجواد هاشمینژاد درباره فعالیتهای این شهید گرانقدر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم میگوید: پدرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به روحیه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که داشت در استان خراسان و شهر مشهد به پیگیری و رسیدگی به این امور بیشتر میپرداخت. به عنوان مثال وقتی تصمیم گرفته شد حزب جمهوری اسلامی برای تقابل با افراد منحط و منحرف و گروهکهای مخالف نظام شکل گیرد، ایشان به عنوان دبیرکل حزب در استان خراسان انتخاب شد.
عروج در ساعت ۷ صبحِ روزِ هفتم از هفتمین ماهِ سال۱۳۶۰ شمسی
در ساعت ۷صبح سهشنبه ۱۳۶۰/۰۷/۰۷ مطابق با سیام ذیالقعده سال ۱۴۰۱ هجری قمری و مصادف با سالروز شهادت امام محمدتقی جوادالائمه(ع)، شخصیتی از تبار سادات حسینی، بر اثر انفجار نارنجک توسط یک عامل انتحاری (به نام هادی علویان) و به دستور گروهک کوردل منافقین به شهادت رسید. امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در بخشی از پیامشان درباره او فرمودند: «... من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن، بر اشخاصی که او را میشناسند، پوشیده نیست...». همچنین حضرت آیتالله خامنهای، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره این شهید بزرگوار اظهار کردند: «... من احساس میکنم برادر عزیز و گرانقدری را که قلباً و روحاً به او خیلی متکی بودم و همواره به او دلخوش و امیدوار بودم، از دست دادهام...».
ماجرای دفن پیکر شهید هاشمینژاد(ره) در حرم مطهر رضوی
سید محمدجواد هاشمینژاد درباره دفن پیکر مطهر پدرش بیان میکند: پدرم را همچون جد بزرگوارش امام حسین(ع) نتوانستند غسل بدهند و کفن کنند، زیرا به خاطر بغض و کینه و دشمنی ضدانقلاب و گروهک تروریستی منافقین، پیکر ایشان بر اثر انفجار نارنجک از ناحیه شکم متلاشی شده بود و امکان غسل دادن نبود و با نظر مراجع عظام تقلید و علمای دینی، از نظر شرعی تیمم بدل از غسل دادند و پس از تشییع و اقامه نماز، سرانجام پیکر پدرم با همان لباس روحانیت که خود سالیان متمادی با آن مأنوس بود، در رواق دارالسلام واقع در قسمت پایین پای مبارک ضریح مقدس حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
وی اضافه میکند: مرحوم آیتالله واعظ طبسی(ره) تولیت وقت آستان قدس رضوی در زمان تدفین پیکر مطهر پدرم در سفر حج تمتع بودند. ایشان بعدها به ما گفتند: «... من و شهید هاشمینژاد(ره) چون احتمال میدادیم شهید شویم، با یکدیگر بهطور خصوصی قرار گذاشته بودیم هر کدام زودترشهید شدیم، در همان مکانی که اکنون پدر شما دفن است، دفن شویم و من نگران بودم نکند به این سفارش شهید هاشمینژاد(ره) عمل نشده باشد و ایشان جای دیگری دفن شوند که پس از بازگشت از مراسم حج تمتع، مطلع شدم شهید هاشمینژاد(ره) در همان مکانی که مشخص کرده بود، دفن شده است».
انتظاری ۴۴ ساله از مسئولان به یاد شهید جوانمرد و فاضل
سیدمحمدجواد هاشمینژاد در زمینه زنده نگه داشتن بیشتر یاد و خاطره و اهداف و سیره شهید هاشمینژاد(ره) خطاب به مسئولان عنوان میکند: انتظار ما این است مسئولان، نهادها و دستگاههای مربوط، بهویژه نهادهای فرهنگی در شهر مقدس مشهد، مرکزی را به یاد و خاطره این شهید بزرگوار برای فعالیتهای فرهنگی اختصاص دهند. بارها از طریق نهادها، ادارهها، دستگاهها و سازمانهای مختلف (از قبیل شورای شهر مشهد، استانداری خراسان رضوی، شهرداری مشهد، اداره تأمین اجتماعی، اداره ارشاد و...) پیگیر راهاندازی چنین مرکز فرهنگی و جایگاه و ساختمانی بودهایم. حتی پیشنهاد دادهایم محل شهادت این شهید بزرگوار که در شهر مشهد، خیابان شهید هاشمینژاد(ره) فعلی (عشرتآباد سابق) جنب اداره تأمین اجتماعی بدون استفاده مانده است، به عنوان یک مرکز فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد که البته هنوز کاری در این زمینه انجام نشده است.




نظر شما