با پایان مهلت ۳۰روزه تروئیکای اروپایی به جمهوری اسلامی (۲۸ سپتامبر) برای پذیرش خواستههای آنها اما در واقع تن دادن به ایدههای تحمیلی زیادهخواهانه و زورگویانهشان، دو روز پیش طبق آنچه غربیها مدعی هستند – ایران، چین و روسیه این روند را غیرقانونی میدانند – با فعال شدن اسنپبک، تحریمهای سازمان ملل متحد علیه کشورمان رسماً اجرایی شد. با این اتفاق عملاً برجام- توافقی که همه طرفها از آن شاکی بودند!- به تاریخ سپرده شده و با بازگشت صحنه دعوا به ۱۰سال پیش و هنگام انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (۱۴ جولای ۲۰۱۵)، یک بار دیگر پرونده هستهای به سرخط چالش میان جمهوری اسلامی و غرب بدل شده است. اکنون برای بسیاری این پرسش مطرح است که آینده چه میشود؟ ایران بیاعتماد به غرب دوباره حاضر به گفتوگو و نشستن پای میز مذاکره خواهد بود؟ اگر جواب بله است، چنین فرایندی چه تفاوتهایی با گذشته خواهد داشت؟ اگر خیر، چه راه جایگزینی برای مدیریت و کاهش تنش میان طرفین وجود دارد؟
بازی غرب با چِک برگشتی
برای پرسشهای طرح شده و دیگر ابهامهای موجود، پاسخهای متفاوتی وجود داشته و هر کس از زاویهای به دنبال تحلیل اتفاقهای جاری است. هر چند مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا و مقامات سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان دقیقاً پس از اقدام خصمانه اخیر و فعالسازی غیرقانونی ماشه، در اقدامی مضحک مدعی شدهاند اتفاقهای اخیر را نباید پایان دیپلماسی با ایران تعبیر کرد با این حال قطعاً یکی از آوردههای رخدادهای چند سال اخیر و نشستن پای میز مذاکره با آمریکا و اروپا، اثبات غیر قابل اعتماد بودن کامل غرب است و اینکه حتی به اذعان خوشبینترین افراد نیز در صورت شکلگیری فرایند دیگری برای گفتوگو، نمیتوان به نتیجهبخش بودن آن چندان امیدوار بود. به تعبیر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان؛ «آمریکا (با حمله به خاک کشورمان در میانه مذاکرات) به دیپلماسی خیانت کرد و اروپا (با فعالسازی مکانیسم ماشه) آن را خاک کرد».
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز اول مهر ماه در سخنرانی تلویزیونی با ملت ایران درباره زیادهخواهیهای غرب در میز مذاکره فرمودند: آمریکاییها قبلاً میگفتند غنیسازی بالا نداشته باشید ولی آنها اکنون پا را در یک کفش کرده که نباید کلاً غنیسازی داشته باشید. معاون رئیس جمهور آمریکا چند روز قبل گفت ایران حتی موشک میانبرد و کوتاهبرد هم نباید داشته باشد! طرف مقابل ما در همه چیز خُلف وعده میکند، در همه چیز دروغ میگوید و با فریب، وقت و بیوقت تهدید نظامی میکند؛ نشستن پشت میز چنین مذاکرهای به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل است؛ با این طرف نمیشود مذاکره کرد، نمیشود با اطمینان و اعتماد نشست و قرار گذاشت.
باید طرحی نو دراندازیم
حقیقت آن است که تحت تأثیر حملات تجاوزکارانه به خاک کشورمان و فعال شدن مکانیسم ماشه، کمترین امیدها به دیپلماسی برای پیشبرد و حل چالش با غرب در حال رنگ باختن است. با این اوصاف به نظر اکنون باید طرحی نو درانداخت و آینده کشور را بیتفاوت به این فاکتور، یعنی مذاکره با غرب نگاشته و ترسیم کرد. با وجود موانع و چالشهای جدی ولی برای چنین مسیر و ایدهای دستمان در حوزههای داخلی و خارجی با توجه به تجربههای چند سال گذشته چندان هم بسته نیست.
در گام نخست فارغ از شعارهای معمول، زمان آن است که طرح پیشبرد همکاریهای جهانی با کشورهایی که بیرون از دایره نفوذ غرب بوده را به جد دنبال کنیم. ۱۵ کشور همسایه میتوانند در خط مقدم توسعه مناسبات قرار داشته باشند. در دایره گستردهتر کشورهای اسلامی منطقه که از ترکتازی رژیم صهیونیستی و حمایت بیمحابای غرب از آن به ستوه آمدهاند میتوانند گریزگاه خوبی برای دور زدن تحریمهای غربی باشند. در سطح کلان هم همکاری با طرفهای با سبقه ضداستعماری راهگشاست و حتی ایران میتواند ابتکار ایجاد بلوک کشورهای ضدتحریم را در این زمینه مد نظر قرار دهد. البته که گسترش واقعی همکاریها در قالب توافقهای بینالمللی و حضور در ائتلافهایی مانند شانگهای و بریکس که در کنار روسیه و چین ترکیب متنوعی از کشورهای جهانی مانند هند، برزیل، آفریقای جنوبی و... را در بر گرفته، دالان بسیار خوبی برای دور زدن تحریمها و ایجاد فرصتهای متنوع مقابل تهران قرار داده است.
اینکه روسیه و چین با اسنپبک اعلامی از سوی غرب به صراحت به مخالفت برخاستهاند هم برگ برنده بزرگی برای ماست. سه روز پیش جلسه شورای امنیت سازمان ملل به صحنهای جالب از بگومگوی مقام روس با طرفهای غربی تبدیل شد، جایی که واسیلی نبنزیا در جملهای کلیدی رو به نمایندگان آمریکا و اروپا گفت: «امروز اسنپبک فعال نشد، اسنپبک هیچ گاه فعال نخواهد شد و قطعنامه ۲۲۳۱ و همه قطعنامههای قبلی علیه ایران در ماه اکتبر پایان پیدا خواهند کرد. اقدامهای تروئیکای اروپا برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران وجهه قانونی ندارد». اینکه مسکو و پکن از در حمایت ایران وارد شده و به جد بر ایده بیاعتباری اسنپبک پافشاری میکنند، به دلیل جایگاه جهانی دو کشور مذکور و تعاملات گسترده تهران با آنها در حوزههای سیاسی ، نظامی و... و وجود فرصتهای بینظیر در به شکست کشاندن دسیسههای بعدی غرب است؛ به شرط اینکه موقعیت مذکور درک شده و برای بهرهبرداری از آن اقدامهای مناسب صورت پذیرد.
در حوزههای داخلی هم که تکلیف مشخص است. فعالسازی مکانیسم ماشه و موجسواری طرف غربی بر آن قطعاً تأثیرهای روانی خود را بر بازار داشته و موجب تلاطم خواهد شد. در این مسیر یکی از اولویتهای تصمیمسازان باید مدیریت بازار به ویژه در حوزههایی که با زندگی مردم سروکار دارد، باشد. روز یکشنبه محمدباقر قالیباف از ترتیبات ویژه مجلس و دولت برای شرایط جاری خبر داد و گفت: درباره موضوعات مهمی از جمله مسائل معیشتی مردم، اعطای کالابرگ، بحث مسکن و مسائل اقتصادی تصمیمهای مهمی گرفته شد که امیدواریم آثار آن بر اقدامهای مجلس و دولت مؤثر باشد. این یعنی مسئولان با درک شرایط موجود برای مدیریت بهتر اوضاع از هم اکنون آستینها را بالا زدهاند و در این میان وظیفه ما به عنوان شهروندان جامعه در حفظ اتحاد و همدلی برای گذر از موقعیت کنونی روشنتر از هر چیز است.



نظر شما