گرچه کارتر با فشردن بهموقع دکمه شاتر و شکار این لحظه، جایزه پولیتزر را به خانه برد، اما پول جوزف پولیتزر بهراحتی از گلویش پایین نرفت و یکسال بعد شاید به دلیل فشار افکار عمومی و شاید هم از سر عذاب وجدان و افسردگی بابت همان عکسی که بعدها به نام «کودک و لاشخور» معروف شد، خودکشی کرد.
کودکان، بهویژه وقتی قرار است پای گرسنگی و پای لاشخورها به میان بیاید، سوژههای جذابی میشوند برای شکار لنزها در نشان دادن زخم عمیق دردهایشان و بهانه و فرصتهای نابی میشوند برای اثبات سبوعیت باندهای قاچاق و فحشا در مکزیک، آمریکای مرکزی، دریای کارائیب، نیجریه یا هر جای دیگر.
کودکان روزی هم تلنگری میشوند برای یادآوری توحش دوپاهای انساننما در لای صفحات سیاه تاریخ.
کافی است عکس دیگری را مربوط به ۴۰ سال پیش از شاهکار به جا مانده از کارتر، یعنی زمانی که کنگو مستعمره بلژیک بود در یکی از موتورهای جستوجو پیدا کنید؛ عکسی که در آن، پدر خانوادهای سفیدپوست، کودکی آفریقایی را کت بسته در قفس به خانه آورده تا اسباببازی و سرگرمی فرزندانش شود.
یا میتوانید قفس دیگری را تجسم کنید؛ آنجا که تروریستهای تکفیری چند کودک خردسال گروگان گرفته شده سوری را با لباسهای نارنجی درون آن جای دادهاند و با نزدیک کردن آتش به آنها، میخواهند رعب و وحشت را در دل خانوادههای آنها جاری کنند.
و حالا این روزها در خاورمیانه؛ روی نوار غزه، تصاویری با پیکسلهایی شفافتر، درشتتر و از همه مهمتر دردناکتر از کودکیِ کودکان ثبت و ضبط میشود که با ظرفهای خالی در صف طولانی آب و غذا بر اثر گرسنگی جان میدهند. نوزادانی که پیش از آنکه نام بگیرند، زیر دستگاههای خاموش انکوباتور میمیرند. امروز غزه پر است از پیکرهای تکهتکه شده کودکان، اطفال گریان، بدنهای تمام یا نیمهسوخته، نوزادان غرق به خون و جنینهای مچاله شده.
پر است از روایت کودکانی که در خرابهها و گودالها، پیِ آب میگردند تا عطش خود را برطرف کنند، کودکانی که به آدمهای پشت دوربینها میگویند به جای قرصی نان، مشتی ماسه میخورند.چندی پیش خالد الشموسی، پزشک عمانی با انتشار ویدئویی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: «بچههای غزه از شدت گرسنگی سکه و سنگریزه میخورند... به دلیل گرسنگی شدید، کمبود غذا و بیتوجهی کشورهای اطراف، باتری قورت میدهند و فکر میکنند آبنبات است».آری؛ غزه، باریکه نازکی است به ضخامت دنیایی از درد؛ بدون تیمار سازمانهای بینالمللی که خودشان با استناد به آخرین دادههای منتشر شده اعتراف میکنند دستکم در هر ساعت یک کودک در آنجا جانش را از دست میدهد.
کودکان فلسطینی میمیرند و پیش از مرگ، نامشان را روی دست مینویسند تا اگر در بمباران اسرائیلیها، صورتشان متلاشی شد، قابل شناسایی باشند!
کودکان غزه حتی پیش از مرگ، مثل بزرگترها وصیت میکنند. این وصیتنامه را از هایا، دختر بچه ساکن غزه بخوانید.«سلام، من هایا هستم و اکنون وصیتنامهام را مینویسم.
١- پولهای من ۸۰ شکل است: ۴۵ شکل (واحد پول اسرائیل) برای مامان، پنج شکل برای زینت، پنج برای هاشم، پنج برای تیتا، پنج برای خاله هبه، پنج برای خاله مریم، پنج برای دایی عبود و پنج برای عمه ساره.
۲- اسباببازیها و همه چیزهایم برای دوستانم، زینت خواهرم، ریما، منة و أمل.
۳- لباسهای من برای دخترعموهایم و اگر چیزی باقی ماند، انفاق کنید.
۴- کفشهای من را به فقرا و نیازمندان اهدا کنید، البته پس از شستن».
روایت زخمی که لاشخورهای چنبرهزده بر غزه و کودکانش وارد آوردهاند به این باریکه پر اتفاق ختم نمیشود؛ صهیونیستها روح و جان آنها را هر جا که بیابند نشانه رفتهاند.
روزی صهیونیستی در آمریکا کودک ششساله فلسطینی را با وارد آوردن ۲۶ ضربه به قلب، سر و گردنش به شهادت میرساند، روزی دیگر زنی آمریکایی تلاش میکند کودکی فلسطینی را در آب غرق کند. یک روز هم پلیس اسرائیلی روی بدن کودک فلسطینی مینشیند و او را را خفه میکند.
و در همان حوالی، رونن شائولوف، خاخام صهیونیست در برابر جمعی از حامیانش با اظهاراتی نفرتپراکن، فریاد میزند: «تمام مردم غزه و تمام کودکان غزه باید از گرسنگی بمیرند».آری، غزه باریکه نازکی است در دنیایی پر از درد؛ دنیایی که کدخدای خودخواندهاش بابت سکوت معنادار خود در برابر آن همه درد، چند وقتی است که هر شب با رؤیای «جایزه صلح» به خواب میرود.
۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۴
کد خبر: ۱۱۰۱۳۲۳
به مناسبت روز جهانی کودک
از سودان تا فلسطین؛ حیات کودکان در حیاطخلوت لاشخورها
جواد صبوحی، روزنامهنگار
از روزی که کوین کارتر، عکاس و فتوژورنالیست اهل ژوهانسبورگ، لنز دوربینش را به دقت تنظیم کرد تا لحظه جان دادن دختربچه گرسنه سودانی را برای نیویورک تایمز ثبت کند، ۳۲ سال میگذرد.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما