بیتردید یکی از پرتکرارترین واژههایی که شهروندان ایرانی شنیدهاند واژه ماشه بوده و هست و اینکه مکانیسم ماشه چیست و با اعمال آن چه اتفاقهایی در حال رخ دادن است را نیز بیشک همگان میدانند.
بر همین اساس و بیهیچ توضیح اضافی در ادامه به چند نکته اشاره میکنیم؛ چراکه به نظر میرسد باوجود تمام وعدهها و ادعاهای متولیان نظارت و کنترل و از همه مهمتر تصمیمسازیها برای پشتیبانی از شهروندان با هدف بیاثر کردن مکانیسم ماشه، آنچه در حال شکلگیری در بازار است تنها یک مسیر مستقیم و بیوقفه به سمت گرانی تمام اقلام است.
- اینکه مکانیسم ماشه براساس موازین حقوقی فعال شد یا نه هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ تصمیمگیری و مجریان امری خارجی است و تنها بخش کوچکی از مسئولان در وزارت خارجه و تیم مذاکره کننده هریک به اندازه سهمی مثلاً در نحوه مذاکرات و تفاهم بر سر برجام یا تیمی که در یک سال اخیر درگیر مسئله اجرای مکانیسم ماشه بودند مخاطب پرسشهای شهروندان هستند. اما آنچه مسلم است قدرت اختیارات عوامل خارجی عامل اصلی اجرای مکانیسم ماشه بود و نمیتوان متولیان داخلی را در این بخش مورد بازخواست قرار داد.
- اما در بخش داخلی موضوع کاملاً متفاوت است و میتوان گفت شرایط به وجود آمده در بازار دیگر خواسته قوای قاهره بیرونی نیست و مقصران اصلی؛ متولیان و مدیران داخلی هستند؛ چراکه به استناد دلایل بسیار و البته تجربه اجتماعی، همگان میدانستند اجرای مکانیسم ماشه بهانه دیگری برای آشفتگی در بازار خواهد شد و انتظار میرفت وزیرانی همچون وزیر جهاد کشاورزی و وزیر صمت که به نوعی مسئول مستقیم این حوزه هستند همانگونه که پیش از اجرایی شدن مکانیسم ماشه بارها ادعا میکردند اجرای آن تأثیری بر بازار نخواهد داشت و پیشبینیهای لازم صورت گرفته است، پس از اجرایی شدن این مکانیسم با تمام توان وارد گود میشدند و از شکلگیری باور «همه چیز گران میشود» پیشگیری و حتی با مداخلات فنی ورود میکردند، اما بازهم همه چیز در حد حرف باقی ماند و گردانندگان ناپیدای بازار کار خودشان را کردند.
- یک پرسش ساده که گویا پاسخی برای آن وجود ندارد اینکه چرا سادهترین اقدامها انجام نشد و نمیشود تا دستکم برای اثبات ادعای خودشان هم که شده کاری کرده باشند. مثلاً چرا بخشهای پشتیبان در بخش کالاهای اساسی با تزریق اقلام مصرفی حتی به صورت محدود در هفتههای گذشته تب بازار را کنترل نکردند تا نقشه محتکران نقش بر آب شود، چرا برخوردهای دستگاههای نظارتی از فهرست وظایف آنها حذف شده و دیگر چیزی به نام مصوبه افزایش قیمت وجود ندارد و در بسیاری از حوزهها شاهد افزایش قیمت محصول به اراده تولیدکننده هستیم و دستگاههای ناظر تنها به صدور اعلامیه غیرمجاز بودن افزایش قیمت بسنده میکنند و عملاً کاهش قیمتی رخ نمیدهد و با گذشت مدتی با رایزنی یا لابی و یا هرچیز دیگری همان افزایش قیمت مصوبه میگیرد.
- همچنان که در ابتدای مطلب ذکر شد جزئیات مکانیسم ماشه را همگان میدانند و چون میدانند مثلاً تحریمهای بازگشته در چه حوزههایی هست، تعجب و البته داد مردم بیشتر از این است که تحریم کشتیرانی و سیستم بانکی که در هفتههای اخیر اعلام شده چه ارتباطی به مرغی که دو ماه پیش جوجه بوده و اکنون به حد کشتار رسیده، دارد. کدام بخش از تحریمها به سیبزمینی و پیازی ربط دارد که اکنون برداشت میشود، قیمت نوشتافزاری که حتی اقلام وارداتی آن ماهها پیش وارد کشور شده به استناد کدام بند از مکانیسم ماشه چند برابر شده است.
- دردناکتر اینکه به نظر میرسد تیر نامرئی شلیک شده مکانیسم ماشه تنها به یک چیز برخورد کرده و آن بخش احساس مسئولیت متولیان بوده و همان اندک اقدامات انجام شده هم دیگر از کار افتاده و عملاً همه در حالت انفعال مطلق قرار دارند و دیگر هیچ شهروندی از اینکه هر روز یا هر چند روز قیمت بیشتری برای خرید یک کالا بپردازد تعجب نمیکند و گویی به مرحلهای رسیدهایم که اگر قیمت چیزی برای چند هفته ثابت بماند ابتدا با نگاه تردید به چرایی آن پاسخ میدهیم و خواسته یا ناخواسته این اطمینان در ذهنمان شکل میگیرد که قطعاً کمیت یا کیفیت آن کاهش یافته در غیر این صورت محال است در بازار فعلی ایران قیمت چیزی گران نشود.
- نکته پایانی اینکه به استناد اظهارات منتشر شده فراوان کارشناسان و فعالان بخشهای کشاورزی، صنعتی و تولیدی مشکل اصلی شیوه تصمیمسازیهای کلان است که متأسفانه اختیار امور از دست بخشهای دولتی خارج شده و به جای آنکه تماماً به فعالان واقعی حوزههای مربوط واگذار شود به کسانی سپرده شده که تنها واسطهای هستند که به دنبال منفعت بیحد خود هستند (مصادیق آن بسیار است) و شاید با تمام تلخیاش باید این حقیقت را بپذیریم که دیگر زور دولت به غولهای پشت پرده دوستدار گرانی نمیرسد و بهتر است خط فقر را در محدوده حداقل دستمزدها قرار دهد شاید روی کاغذ و لابهلای اعداد بیروح آمارها اکثریت شهروندان فقیر محسوب نشوند وگرنه خط فقر که هیچ، خط زنده مانی هم برای بسیاری دیگر دست نیافتنی شده است و غول گرانی تازه اشتهایش باز شده و همچنان میبلعد و میبلعد... .



نظر شما