سرانجام پس از چند روز مذاکره فشرده و بلاتکلیفی و ابهام در مورد سرنوشت مذاکرات استانبول میان طالبان و پاکستان، دولت اسلامآباد رسماً شکست دور دوم گفتوگوها با کابل را اعلام کرد.
اما در مورد علت بنبست در مذاکرات، هر دو طرف روایتهای کاملاً متفاوتی را عرضه میکنند؛ منابع طالبان از ناهماهنگی و مواضع نامشخص هیئت پاکستانی، تأثیرپذیری آن از حلقههای خاص نظامی و عقبنشینی چند باره از مذاکره خبر میدهند، در شرایطی که پاکستانیها به دلایلی همچون اختلافات میان جناحهای داخلی طالبان و ارائه سه دستور کار متفاوت از سوی کابل، قندهار و خوست و به همراه آن، نفوذ هند در تصمیمات طالبان اشاره دارند.
اما بر اساس آنچه از سوی برخی منابع مستقل مورد تأیید قرار گرفته است، بیاعتمادی عمیق دو طرف به یکدیگر و از آن مهمتر، اختلاف بر سر درخواست اسلامآباد از طالبان برای اقدامهای قابل راستیآزمایی علیه تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) را باید عامل اصلی به بنبست رسیدن مذاکرات استانبول ارزیابی کرد.
اگر چه بسیاری پیشبینی میکنند دور سوم مذاکرات میان دو طرف بهزودی از سر گرفته خواهد شد، اما از شرایط پیش رو و موقعیت دو طرف در مذاکرات میتوان به چند نکته اساسی پی برد.
۱- مذاکرات دوم بهشدت تحت تأثیر دور اول گفتوگوها و توافق سریع میان دو طرف بر سر آتشبس فوری قرار داشت. دستور کار پاکستان تقریباً بر همان موارد ذکر شده در توافق پیشین یعنی خودداری طالبان از هرگونه حمایت از گروههای فعال علیه پاکستان و ایجاد سازوکاری برای راستیآزمایی اقدامهای طالبان در تقابل با این گروهها و بهویژه تیتیپی تأکید داشت.
در مقابل به نظر میرسید طالبان در دور دوم در تله برخی اشتباهها و یا درواقع ناپختگیهای سیاسی دور اول گفتوگوها گرفتار آمده و به دنبال راه گریزی از آن بودند.
۲- باز هم ردپای چالش عمیق خط مرزی دیورند را در این مذاکرات میتوان مشاهده کرد. در واقع این مسئله مهمی است که در شرایطی که طالبان خطوط مرزی مشترک میان دو کشور را به رسمیت نمیشناسند، چگونه میتوان به توافقی برای خاتمه درگیریهای مرزی و برقراری سازوکاری مشخص برای کنترل و نظارت بر مرزها دست یافت. حساسیت طالبان به این موضوع تا آنجاست که پس از پایان گفتوگوهای دور اول در دوحه، حذف کلمه مرزها از متن توافق اعلام شده از جانب قطر را خواستار شدند. در عین حال این مسئله با ادعای طالبان در مورد جلوگیری از فعالیت مخالفان کشورها در داخل خاک افغانستان هم تزاحم پیدا میکند؛ در حالی که مرزی میان پاکستان و افغانستان به رسمیت شناخته نمیشود، باید با چه ساختار و یا قواعدی محدوده سرزمینی افغانستان را مشخص کرد؟ بر این اساس آیا طالبان نمیتوانند ادعا کنند فعالیتها در آن سوی مرز دیورند در محدوده قلمرو افغانستان انجام میگیرد؟
۳- اما از جنبهای دیگر، حتی اگر طالبان صادقانه تصمیم بر مهار تیتیپی و ممنوعیت حضور و فعالیت این گروه در خاک افغانستان بگیرد، باید دید آیا از ظرفیت و ابزارهای اقدام عملی در این جهت برخوردار هستند؟ حاکمیت فعلی کابل چه به لحاظ ایدئولوژیکی و چه به لحاظ عناصر قومیتی و زبانی با تحریک طالبان پاکستان قرابتهای نزدیکی دارد و بعید به نظر میرسد با یک فرمان اجرایی و یا حکم رهبری بتوان بر این قرابتها خط بطلان کشید؛ کما اینکه چنین اقدامی حتی در مورد القاعده، با تمامی وجوه تمایز آن با تیتیپی بسیار دشوار بوده است.
در نهایت به نظر میرسد طالبان ناخواسته و شاید ندانسته خود را در دام برخی قواعد و تعهدات مذاکره گرفتار کرده و پاکستان با شناخت و بهرهگیری دقیق از نقاط ضعف آنها، بهخوبی میتواند جو بینالمللی را به سود خود تغییر دهد.
۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۰
کد خبر: ۱۱۰۶۳۴۸
سرانجام پس از چند روز مذاکره فشرده و بلاتکلیفی و ابهام در مورد سرنوشت مذاکرات استانبول میان طالبان و پاکستان، دولت اسلامآباد رسماً شکست دور دوم گفتوگوها با کابل را اعلام کرد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما