فیلم «کجپیله» به کارگردانی هاتف علیمردانی، یکی از فیلمهای تازه اکران شده در سینماست که تلاش دارد با بهرهگیری از طنز و موقعیتهای غیرمعمول، به طرح مسائل اجتماعی و انسانی بپردازد. با این حال، نتیجه نهایی بیش از آنکه به اثری سرگرمکننده و تأملبرانگیز شباهت داشته باشد، شبیه یک تجربه شکست خورده در مرز میان کمدی و ابتذال است.در خلاصه داستان فیلم آمده است که سیما ثروتی با بازی الناز شاکردوست، بازیگر مشهور و محبوب سینماست که از مردها نفرت دارد و مدام به همسرش شک میکند. او باور دارد تمام بدبختیهای دنیا زیر سر مردهاست، تا اینکه حادثهای عجیب و غیرمنتظره زندگیاش را زیر و رو میکند… .
در «کجپیله» علاوه بر الناز شاکردوست، نعیمه نظامدوست، سروش صحت، نیما شعباننژاد، رامین ناصرنصیر و واله داوودنژاد هم نقشآفرینی میکنند.
علیمردانی در این فیلم برای اینکه بتواند برخی روابط زن و مرد را نمایش بدهد، از الناز شاکردوست بازیگر اصلی این فیلم در قالب دوپرسوناژ زن و مرد بهره برده است. کاراکتر الناز شاکردوست برگ برنده فیلم برای جذب مخاطب است؛ چرا که در سینمای ایران همیشه مردان بودند که برای دور زدن خط قرمزها و سانسورها تبدیل به زن میشدند اما در «کجپیله» یک بازیگر زن عهدهدار ایفای نقش مرد شده تا خط قرمزی وجود نداشته باشد.
هاتف علیمردانی، کارگردان فیلم در این گفتوگو درباره کلیشهای بودن سوژه فیلم و رد کردن برخی از ممیزیها سخن گفته است.
ایده ساخت این فیلم چطور در ذهنتان شکل گرفت؟
دنیای خنیاگونه رؤیاهای من گاهی اوقات دچار بلندپروازی میشود. گاهی با خودم فکر میکنم چگونه میشود انسان از مرز وجود خودش رد شود و پرواز کند. همیشه اینکه در جهانی خارج از وجود خودت زندگی و آن را تجربه کنی برایم جذاب و عجیب بوده است. به نظرم اغلب جهان مردها برای زنها و جهان زنها برای مردها گنگ بوده و هیچ وقت به اصل وجود همدیگر پی نبردهاند. معتقدم تفاوت جنسیت ما را دچار ناشناختگی و پیچیدگی کرده که درکی از همدیگر نداریم. همین موضوع برای من مسئله بود که اگر جای این دو جنس عوض شود چه اتفاقی میافتد و به سراغ «کجپیله» رفتم.
اما ایده اولیه کجپیله بر اساس جابهجایی جنسیتی شکل گرفته که این موضوع در سینمای ایران و جهان بارها تکرار شده است. فکر نمیکنید فیلم دچار تکرار و کلیشه شده است؟
موضوع تغییر جنسیت در سینما همیشه جذاب بوده و هست؛ مثل فیلمهای خانواده من و مرد عوضی. هزار مورد مشابه دیگر هم وجود دارد و همیشه بامزه بوده است. یکی از جذابیتهای سینما به همین موضوع تغییر بازمیگردد. اگر بیدلیل بازیگری را زن یا مرد کنند خندهدار و بد است، اما وقتی هدفمند باشد حتی اگر تکراری شود چه اشکالی دارد؟
در هر صورت کجپیله نسبت به آثار قبلیتان فضایی متفاوت و شاید رو به افول دارد. این تفاوت را میپذیرید؟
خیر، این فیلم نسبت به آثار قبلیام تفاوت زیادی ندارد. کلمبوس و کوچه بینام هم در همین فضا هستند. همه قصههایی دارند که ترکیبی از غم و شادی است. فقط در برخی آثار مثل آباجان فضای غم بیشتر است.
اما اینکه به سمت کمدی رفتید، از نظر برخی منتقدان بیشتر تحمیل بازار است تا انتخاب آگاهانه. پاسخ شما چیست؟
چراغ سینمای ما در زمان کرونا خاموش شد. سینمای مستقل ما در آن دوران از بین رفت و بسیاری از هنرمندان بادانش و توانمند ما مجبور شدند یا به سوی سریالسازی بروند یا خانهنشین شوند. تنها راه امرار معاش در سینما این بود که ما به سمت ساخت فیلمهای کمدی برویم که مخاطبپسند هستند.
من دنبال زبان مشترکی بین سینمای حرفهای و مخاطبپسند بودم. همیشه جزئی از مردم بودم و بین روابط اجتماعی آنها غوطهور بودم. خودم را با جامعه همسو و همنگرش نگه داشتم. این هم دلیل دیگری بود که سعی کردم استانداردهای یک فیلم خوشساخت را از نظر فنی داشته باشد و همچنین چیزی باشد که بفروشد. اصلاً دنبال ساخت کمدی سخیف نبودم. در اندازهای که خودم بلد بودم شوخیهای مبتذل را کم کردم و یک کمدی خوب ساختم.
در فیلم، مرز شوخیها و روابط زن و شوهری ظریف است. آیا نگران برداشتهای جنسیتزده نبودید؟
شوخی جنسیتزده به شکل معمول در این فیلم نداریم. اگر منظورتان محبت زن و شوهری است که این موضوع عرف جامعه است و چیز غیراخلاقی نیست! نشان دادن رابطه گرم اسد و همسرش بسیار جذاب است و هیچ اشکالی ندارد. این موضوع ترویج فرهنگ خانوادهدوستی هم هست. شوخی جنسیتزده به روابط غیرعرف برمیگردد. همه مسائل شرعی که لازم بود را در نظر گرفتیم و در ساخت فیلم کاملاً متعهد به مسائل شرعی پیش رفتیم.
من فیلم ستارهبازی را چند سال پیش اکران کردم که فضای بازی داشت، البته نقدهایی هم وارد شد اما نتیجه آن را امروز میبینیم. یکی از رسالتهای من با آن فیلم انجام شد و تصویر بسیاری افراد از مهاجرت تغییر کرد. میخواهم بگویم اگر فیلمساز نتواند به دل التهاب برود و همه چیز را بگوید چطور حرفش را بزند؟ در کجپیله ما حرف بدی نزدیم، کمی جذابیت متناسب با نسل جدید اضافه کردیم تا پیام خود را برسانیم.
برخی معتقدند مخاطب ایرانی هنوز برای برخی موقعیتها در فیلم آماده نیست. نظر خودتان چیست؟
بله، اگر الان قرار بود دوباره کجپیله را بسازم یکی دو سکانس را بازنگری میکردم. مسئله این است ما همیشه در یک دایره خاص ساختیم، خیلی وقتها آن طرف دایره مشخص نیست. فقط کمی آزمون و خطا کردم تا مرز ممیزیها را بیشتر بشناسم و تجربه کنم.
با وجود این فکر نمیکنید فیلم نیاز به محدودیت سنی داشته باشد؟
نه اصلاً. فیلم به شدت اخلاقگراست و محدودیت سنی ندارد. بچه خودم هم فیلم را دیده است. مردم شوخیهای بدتر از این را در جامعه میبینند. ما نمیتوانیم جامعه و سینما را متفاوت از هم نشان دهیم. من با نزدیک شدن به این مسائل، مخاطب جذب کردم تا بتوانم یک پیام مهم یعنی اولویت بودن خانواده، اهمیت انسانیت و وفاداری، ارزش عشق و درک متقابل را بازگو کنم. مهم است که ما درک مهمی از پیام داشته باشیم. ما باید خودمان را با ساختار جوان روز هماهنگ کنیم تا بیاید فیلم را ببیند و از سینما روی برنگرداند.
چطور به انتخاب الناز شاکردوست برای نقش مرد داستان رسیدید؟ آیا در این زمینه به محدودیتی برخورد کردید؟
از بازیگران زیادی تست گرفتیم. در پایان به نسبت تست گریم و بازی فوقالعاده خانم شاکردوست، تصمیم بر انتخاب او شد. برای بازی شاکردوست در نقش مرد هم به هیچ محدودیتی نخوردیم. کجپیله جزو کمسانسورترین فیلمهاست و اتفاقاً حمایت هم شدیم.
اسم فیلم (کجپیله) استعارهای به نظر میرسد. چرا این نام را انتخاب کردید؟
بچه که بودم، پدرم برای من چند کرم ابریشم آورده بود. من آنها را در آبجوش میانداختم تا پیله باز شود. برخی از آنها زرنگتر هستند و زود پیله میکنند و پروانه میشوند و به آنها کجپیله میگویند. به نظرم این اسم با پیام فیلم متناسب است چون زندگی هم همین است. انگار که برای پریدن باید به خودسازی برسی. باید با رنج و سختی کار کرد و جنگید تا موفق شد.
در شرایط فعلی، فیلمسازی مستقل چطور ممکن است؟
فیلمسازی مستقل خیلی سخت است. بازگشت سرمایه آنچنان وجود ندارد. فیلم ما هم با اینکه پرفروش بوده اما هنوز سرمایه بازنگشته است. اما خدا بزرگ است. از مردم میخواهم به سینما بروند و به اکران فیلمها کمک کنند.




نظر شما