بازیکنی که حتی در مقاطع طولانیِ بدون تیم بودن، باز هم در فهرست دعوتشدگان تیم ملی قرار میگرفت؛ موضوعی که همیشه محل بحث و انتقاد بود. بسیاری از کارشناسان و هواداران بارها پرسیدهاند: چرا باید بازیکنی که در شرایط مسابقه نیست و تیمی ندارد، در ترکیب تیم ملی حضور داشته باشد؟
اما حالا ماجرا برعکس شده است. جهانبخش بالاخره تیم جدیدی را برای خودش انتخاب کرده—تیمی که شاید از نظر سطح فنی در ردههای دوم یا حتی سوم و چهارم فوتبال اروپا باشد—اما مهم این است که او دوباره وارد چرخه مسابقه و تمرین حرفهای شده است. با این حال، درست در همین مقطع، او از فهرست جدید تیم ملی کنار گذاشته شده است.
این تصمیم تناقضآمیز، پرسشهای زیادی را بهوجود میآورد. اگر در روزهایی که بدون تیم بود، حضورش در تیم ملی توجیه داشت—به این بهانه که تجربه و رهبریاش برای تیم لازم است—پس چرا حالا که دوباره در شرایط بازی قرار گرفته و میتواند از نظر فنی و ذهنی آمادهتر باشد، دیگر جایی در ترکیب ندارد؟
برخی میگویند آن روزها، تیم ملی فرصتی بود برای حفظ آمادگی او؛ حالا که به تیمی رفته، دیگر نیازی به دعوتش نیست. اما این منطق، خودش را نقض میکند. اگر تیم ملی قرار است محل «آمادهسازی» بازیکنان بدون تیم باشد، پس چرا سایر بازیکنان جوانتر از چنین فرصتی محروماند؟ و اگر معیار، آمادگی و حضور در سطح مسابقات رسمی است، پس چرا حالا که جهانبخش دوباره وارد مسیر بازی شده، جایی برایش نیست؟
تصمیمهای اخیر کادر فنی تیم ملی، دستکم در ظاهر، شفاف و قابلدفاع بهنظر نمیرسند. بدتر از آن، این نوع رفتارها میتواند انگیزه بازیکنان جوان را از بین ببرد؛ آنها که با تماشای چنین برخوردهای دوگانهای، نمیدانند معیار واقعی دعوت به تیم ملی چیست: نام، سابقه، رابطه یا عملکرد؟
تیم ملی فقط زمین فوتبال نیست؛ یک نماد است، جایی که باید عدالت فنی و صداقت انتخاب حرف اول را بزند. و اگر این دو اصل قربانی سلیقه و روابط شوند، نهتنها عدالت از بین میرود، که اعتماد هم فرو میریزد.
شاید وقت آن رسیده باشد کمی دقیقتر نگاه کنیم به تصمیمهایی که گرفته میشود، و مهمتر از آن، به نقش آدمهایی که در سایه، پیرامون تیم ملی پرسه میزنند و گاهی تأثیرشان از خودِ کادر فنی هم بیشتر است.
۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۲
کد خبر: ۱۱۰۸۶۵۹
امین غلامنژاد/علیرضا جهانبخش سالهاست یکی از چهرههای اصلی و کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران است.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه



نظر شما