تحولات منطقه

بیان خاطرات دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و وقایع گذشته انقلاب اسلامی از ضروریات جامعه امروز ماست. نسل جدید، دانشجویان و دانشگاهیان جوان، وقایع ۴۰ سال پیش را که ندیده‌اند، چگونه بشناسند و تحلیل کنند اگر آن‌ها بازگو و نگارش نشوند؟

روایت یک شاهد عینی از مبارزات انقلابی مردم مشهد
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

بیان خاطرات دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و وقایع گذشته انقلاب اسلامی از ضروریات جامعه امروز ماست. نسل جدید، دانشجویان و دانشگاهیان جوان، وقایع ۴۰ سال پیش را که ندیده‌اند، چگونه بشناسند و تحلیل کنند اگر آن‌ها بازگو و نگارش نشوند؟ چطور درک کنند مبارزان چگونه با دستان خالی در برابر رژیم تا دندان مسلح و حامیان مستکبر جهانی‌اش جهاد و مقاومت کرده و به پیروزی رسیده‌اند؟
نسل مؤمن، جوانان پرشور و آگاه، دانش‌آموزان، دانشجویان و همه اقشار جوان جامعه وظیفه دارند بررسی کنند که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با چه مجاهدت‌ها، خون‌دل خوردن‌ها، شکنجه و به شهادت رسیدن بهترین جوانان این مرز و بوم و مجروح و معلول شدن خیل عظیمی از حامیان اسلام و انقلاب این دستاورد عظیم را بدست آورده و با گذشت بیش از چهار دهه، از راه امام(ره) و اسلام و شهدای والامقام انقلاب و دفاع مقدس، با چنگ و دندان پاسداری کنند و در برابر زیاده‌خواهی‌های استکبار و ایادی مزدور و مرتجع آن در منطقه بایستند و از شرف و دین و اسلام و انقلاب دفاع کنند.
بیان وقایع آن دوران از زبان شاهدان عینی و حاضر در صحنه می‌تواند ارتباط قلبی نسل باقیمانده از انقلاب اسلامی را با نسل جدید و آینده پیوند بزند و مستحکم کند تا بتوانند در این دنیای زور و تزویر و قلدرمآبانه مستکبران جهانی و دشمنان اسلام، همچون کوهی استوار و بنیانی مرصوص بایستند و موجبات افتخار و سربلندی کشور و اسلام را بیش از پیش فراهم آورند تا نویدبخش آینده‌ای درخشان و استوار برای همگان باشد.
باید قدری به عقب برگشت و از شروع وقایع و مبارزات مردمی در مشهد سخن گفت؛ حوادثی چون زلزله طبس در شهریور ۵۷ (که شرحی جداگانه دارد)، اعتصاب غذای ۴۸ ساعته دانشگاهیان در باشگاه دانشگاه (که هم‌اکنون مسجد دانشگاه است) در هفتم و هشتم آبان سال ۵۷، پس از برنامه‌ریزی اعتصاب غذا توسط عده‌ای از دانشگاهیان و هماهنگی با حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای که هدایت و رهبری نهضت امام خمینی(ره) را در مشهد عهده‌دار بودند، برنامه شروع شد. روز هفتم آبان ۵۷ با حضور معظم‌له، دانشگاهیان، پزشکان و مردم اعتصاب غذا شروع شد. درب‌های باشگاه دانشگاه واقع در بیمارستان قائم(عج) توسط مردم و انقلابیون گشوده شد. به دستور آقا عکس‌های شاه پایین کشیده و عکس‌های امام و شهدا به دیوارها نصب شد و عملاً باشگاه به محل تحصن و اعتصاب‌ غذا توسط دانشگاهیان و مردم تبدیل شد. سخنرانی‌های آگاهی‌بخش رهبر معظم انقلاب، شهید هاشمی‌نژاد، شهید کامیاب و دانشگاهیان، برقراری نماز جماعت در محوطه بیمارستان با شرکت هزاران نفر از اقشار مردم و ادامه برنامه‌ها از صبح تا پاسی از شب و تداوم تحصن و اعتصاب غذا، آغازگر حرکتی بود نمادین از وحدت روحانیون، دانشگاهیان و مردم که خشم رژیم طاغوت را بیشتر کرده بود.
اثرات مثبتی که این اعتصاب غذا در جامعه داشت، نقطه امیدی بود بر ادامه مبارزه با طاغوت و جوش و خروش مردم را بیش از پیش کرد. برنامه‌های تظاهرات و اعتصابات در دانشگاه و سراسر شهر ادامه داشت.
روز بیست و نهم آبان سال ۱۳۵۷ با برنامه‌ریزی قبلی مقرر شد در داخل بیمارستان امام رضا(ع) پشت نرده‌ها تظاهرات و راهپیمایی پزشکان، پرستاران و کارکنان با شعارهای ضد رژیم ستمشاهی از قسمت شرقی بیمارستان که روبه‌روی فروشگاه و بیمارستان ارتش و در راستای خیابان بهار است، انجام شود. برنامه راهپیمایی که شروع شد، عوامل حکومت نظامی برای جلوگیری از پخش صداها و شعارهای انقلابی به بیرون از محوطه بیمارستان، با راه‌اندازی خودروهایی که روی آن‌ها بلندگو نصب شده بود، اقدام به پخش موسیقی‌های مبتذل با صدای بلند می‌کردند تا به خیال خود مقابله کرده و صدای تظاهرات و شعارها را خاموش کنند.
وقتی نتوانستند جلو تظاهرات را بگیرند، هنگام ظهر با مسدود کردن درب اصلی بیمارستان و اجازه خروج ندادن به افراد، دو نفر از پزشکان و استادان دانشگاه؛ مرحوم آقای دکتر محمود روحانی، رئیس دانشکده پزشکی و پروفسور رضوانی را دستگیر کردند. فرمانده نظامی با بلندگو اعلام می‌کرد به تظاهرات و شعارها پایان داده شود وگرنه به دستگیری افراد ادامه خواهند داد.
حاضران در راهپیمایی و تظاهرات به سرعت تصمیم گرفتند اگر دو نفر دستگیر شده آزاد نشوند، دست به تحصن بزنند و آن‌ها مرتب می‌خواستند افراد متفرق شوند. از این رو تصمیم جمعی بر این شد که از بیمارستان خارج نشویم و همگی به محل کتابخانه و سالن اجتماعات بیمارستان برویم و اعلام تحصن کنیم. با پخش خبر تحصن استادان، پزشکان، دانشجویان و سایر اقشار پزشکی و کارکنان در بیمارستان امام رضا(ع) در سطح شهر، مردم گروه گروه خود را به جمع ما رساندند و این بار بیمارستان امام رضا(ع) کانون مبارزه شد و روحانیون حاضر در جمع متحصنان به سخنرانی و روشنگری پرداختند. دانشگاهیان دانشگاه فردوسی و مراکز درمانی و فرهنگیان متحصن در بیمارستان امام رضا(ع) برای آزادی اسیران قطعنامه شدیداللحنی صادر کردند:

بسمه تعالی
از آنجایی که دستگاه حاکم روز به روز بر تجاوزات خود به حریم آزادی فردی و اجتماعی مردم ایران می‌افزاید و بدین نیز اکتفا نکرده و تجاوز به حریم مقدس دانشگاه را مجاز دانسته، حتی تعدادی از همکاران عزیز دانشگاهی و دانشجویان مبارز را به زنجیر اسارت کشیده است، جامعه دانشگاهیان دانشگاه فردوسی به خصوص هیئت علمی دانشگاه و مراکز پزشکی، دندانپزشکی، پزشکان منتسب به وزارت بهداری و بهزیستی، داروسازان و سایر کادر درمان شهرستان مشهد و دیگر طبقات وابسته به آن‌ها، اعلام می‌دارند: در صورتی که تمام اسیران دانشگاهی تا ساعت ۵ بعدازظهر سه‌شنبه ۳۰/۸/۱۳۵۷ آزاد نشوند، علاوه بر اینکه تحصن ۲۴ ساعته خود را به مدت نامحدود ادامه می‌دهند، اقدام به تعطیلی همه مراکز درمانی، بیمارستانی، خصوصی و دارویی در سطح شهر مشهد خواهند کرد؛ اما از آنجایی که ما همگی در خدمت مردم هستیم، مراکز اورژانس در تمام ساعات شبانه‌روز در خدمت مردم عزیز و مبارز مشهد خواهد بود.
کادر درمانی و متحصن مرکز پزشکی شاهرضا (بیمارستان امام رضا (ع) فعلی)
کادر درمانی و متحصن مرکز پزشکی شهناز پهلوی (بیمارستان قائم(عج) فعلی)
کادر درمانی و متحصن بیمارستان ۱۷ شهریور
جامعه فرهنگیان متحصن
عصر همان روز راهپیمایی و شعارهای انقلابی در محوطه بیمارستان بار دیگر شروع شد و به دلیل مقاومت و تداوم مبارزه، عوامل حکومت نظامی به ناچار مجبور شدند دو استاد بازداشت شده را آزاد کنند و آن‌ها به صفوف تظاهرات‌کنندگان پیوستند. دانشجویان و مردم آن‌ها را روی دست بلند کرده و پیروزمندانه شعار می‌دادند:
نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این سلسله مردم فریب (منظور سلسله منحوس پهلوی بود).
این موفقیت و پیروزی در شهر منعکس شد و ضربه دیگری بر پیکره طاغوت و عوامل حکومت نظامی وارد آمد. ما به تحصن ادامه دادیم و سخنرانی‌ها هم ادامه داشت.
شب به ما و متحصنان خبر رسید مزدوران حکومت با حمله به تظاهرات‌کنندگان و ورود به صحن حرم مطهر حضرت رضا(ع)، ضمن ضرب و شتم مردم و زائران، آن‌ها را هدف تیراندازی قرار داده و به ساحت مقدس آقا امام رضا(ع) اسائه ادب کرده و به چندین نقطه از ساختمان حرم مطهر نیز گلوله زدند.طبق گزارش‌های منتشر شده در اسناد انقلاب، در روز ۲۹ آبان ۱۳۵۷ و در جریان حوادث انقلاب اسلامی، مأموران ساواک در میان مردم و زائران به صورت مخفی در حال گشت زدن بودند که با فاش شدن این مسئله، مردم آن‌ها را محاصره کردند. این محاصره به زد و خورد منتهی شد و یکی از آن‌ها با شلیک تیر توانست خود را رها کند و گزارش این اتفاق را به نیروهای نظامی بدهد. مأموران مسلح به صحن وارد شدند و برای آزاد کردن ساواکی‌ها به زد و خورد با مردم پرداختند. به گفته شاهدان عینی در پی تیراندازی مأموران، دو نفر به شهادت رسیدند و چند گلوله به رواق توحیدخانه و در و دیوار حرم مطهر اصابت کرد و بر اثر ازدحام جمعیت نیز عده‌ای مجروح شدند. با پایان یافتن درگیری، مردم در حرم منور رضوی و بیوت علما به ویژه بیت آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی تجمع کرده و به عزاداری پرداختند.
این حادثه عکس‌العمل و اعتراض آیات عظام و روحانیون را در پی داشت و به سرعت در مشهد شایع شد.
طبق گزارش‌های مردمی، در این جریان دو نفر کشته شدند. آیت‌الله سید عبدالله شیرازی در محکومیت تعرض مأموران حکومتی به مردم در حرم مطهر رضوی اعلامیه‌ای منتشر کرد که در این اعلامیه تیراندازی به سوی مردم و پرتاب گاز اشک‌آور توسط نظامی‌ها در اماکن حرم مطهر رضوی را محکوم و روز ۵ آذر را تعطیل سراسری اعلام کرد. آیت‌الله حاج سیدحسن طباطبایی قمی نیز با صدور اطلاعیه‌ای فاجعه حمله مزدوران رژیم شاه به حرم مطهر حضرت رضا(ع) را محکوم و عزای عمومی اعلام کرد.
وی اطلاعیه خود را که خطاب به «ملت مسلمان ایران» تنظیم شده بود با بیان پرسش‌هایی چون «آیا می‌دانید شب سه‌شنبه ۲۰ ذی‌الحجه مطابق ۳۰ آبان ماه ۵۷ در شهر مقدس مذهبی مشهد چه گذشته؟»، «آیا می‌دانید نظام حاکمه کنونی چه جنایت بزرگی را در این مقام مقدس مذهبی انجام داده؟»، «آیا می‌دانید تیرهای زهرآگین به قلب مقدس امام زمان(عج) وارد آمده؟» و «آیا می‌دانید این دولت نظامی چه ضربه بزرگی بر پیکر مقدس اسلام زده است؟» جنایتی که همه مسائل و مصائب را تحت‌الشعاع خود قرار داده و نه‌تنها شما شیعیان جهان؛ بلکه اسلام و برادران اهل سنت ما را هم عزادار کرده است. حمله جسورانه به حرم مطهر حضرت ثامن‌الائمه(ع) جنایتی است که بسیاری از مسائل در برابر آن کوچک است.
امام خمینی(ره) در سخنرانی سوم آذر ماه در جمع دانشجویان و محصلان خارج کشور در محل اقامتشان در نوفل لوشاتو با اشاره به این حادثه فرمودند: «دو سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا (ع)ـ با تانک رفتند تا تویِ ـ این‌طور که [گزارش] شده است گفته‌اند ـ با تانک رفتند تا توی صحن و می‌گویند به دیوارهای صحن و دیوارهای ایوان آثار گلوله هست. این چندمین بار است که این سلسله پهلوی با معابد ما این‌طور می‌کند. به همان معبد حضرت رضا(ع)». مردم با تظاهرات و راهپیمایی این عمل ددمنشانه را محکوم کردند.
فاجعه حمله مأموران رژیم پهلوی در حرم مطهر رضوی به مردم معترض، فصلی نو در مبارزات مردم مشهد ایجاد کرد؛ فصلی که البته واکنش‌های به وقوع پیوسته پس از این رخداد و اطلاع‌رسانی درباره آن سبب گشایش آن شد؛ زیرا در غیر این صورت این واقعه مهم نیز همچون بسیاری وقایع دیگر در پستوهای تاریخ به فراموشی سپرده می‌شد. همین واکنش‌ها که در رأس آن اعلام انزجار امام خمینی(ره) و مراجع بزرگ تقلید وقت از وقوع این فاجعه و حمله به مسببان آن بود، بازتاب وسیعی در افکار عمومی پیدا کرد و عاملی شد تا مردم جهان با بخشی دیگر از چهره ضد دینی حکومت پهلوی آشنا شده و بیش از پیش با مردم ایران در ضرورت تغییر این حکومت همصدا شوند.
در بیمارستان امام رضا(ع) و در محل تحصن، سخنرانان، دانشگاهیان، پزشکان، فرهنگیان، روحانیون و مردم متحصن، با محکوم کردن این حرمت‌شکنی آشکار دانشگاه و حرم مطهر امام رضا(ع) تا روز بعد، تحصن را ادامه دادند و با پایان تحصن و موفقیت مبارزان دانشگاهی و پزشکی و مردم، رسوایی دیگری برای رژیم در حال سقوط ستمشاهی به وجود آمد. بیان این وقایع از زبان مبارزان و شاهدان عینی در کارنامه مبارزات مردم و دانشگاهیان و روحانیان و اقشار مختلف ماندگار خواهد شد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha