ایران به واسطه داشتن ۶ هزار کیلومتر مرز زمینی با کشورهای دیگر و بیش از ۸ میلیون مرزنشین از ظرفیتی عالی برای برپایی بازارچههای مرزی برخوردار است، از این رو اگرچه در حال حاضر حدود ۳۹ بازارچه مرزی در استانهای مختلف وجود دارند اما تعدادی از آنها به دلایل مختلف غیرفعال هستند.
این در حالی است که بازارچههای مرزی به واسطه ارتباط تنگاتنگ میان دو کشور از اهمیت بالایی برخوردار بوده و میتوانند در صادرات و واردات نقش بسزایی ایفا کنند.
با همه این تفاسیر اما در سالهای گذشته متأسفانه در بسیاری از موارد بازارچههای مرزی و مناطق آزاد تجاری از اهداف اولیه خود که صادرات و مبادلات کالا بوده دور شدهاند، این در حالی است که نقش بازارچههای مرزی به عنوان یکی از منابع مهم تأمین درآمد مرزنشینان و ایجاد فرصتهای شغلی بیشمار، انکارناپذیر بوده و نمیتوان تأثیر آن را در تأمین امنیت و معیشت مرزنشینان نادیده گرفت.
فرصت برای دور زدن تحریمها
در این ارتباط نماینده مردم زاهدان درمجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما سالیان سال است که نتوانستیم از ظرفیت بازارچههای مرزی خودمان به خوبی استفاده کنیم، میگوید: بازارچههای مرزی ایران دارای استعداد خوبی برای دور زدن تحریمها هستند اما متأسفانه از ۳۹ بازارچه مرزی بسیاری از آنها نیمهفعال و برخی از آنها نیز غیرفعال هستند. فداحسین مالکی با اشاره به اینکه ایران، روسیه و چین بیشترین مرزهای مشترک را با کشورها دارند، اظهار میکند: در حال حاضر چین از همین داد و ستدهای مرزی به توفیقات مهم اقتصادی دست پیدا کرده است، اما سیاستگذاران اقتصادی ما اصلاً این معابر تجاری را جزو اولویت خود قرار نداده و به اصطلاح آنها را تحویل نمیگیرند.
غفلت از ظرفیت بازارچههای مرزی
یک کارشناس اقتصادی نیز در گفتوگو با خبرنگار قدس معتقد است: اگرچه بازارچههای مرزی که در استانهای مختلف کشور دایر هستند این ظرفیت را دارند که به عنوان یکی از راهکارهای دور زدن تحریمها در شرایط فعلی و همچنین تقویت شهرها و مناطق مرزی مورد استفاده قرار بگیرند اما سیاستگذاران خواسته یا ناخواسته این مناطق را با چالشهای مختلف مواجه کردهاند.
مجید گودرزی با بیان اینکه کارکرد فعلی این بازارچهها مطلوب نیست و نیازمند تغییر در ساختار و سیاستگذاری هستند، میافزاید: به طور نمونه دستکاری نرخ ارز طی سالهای گذشته موجب شد این بازارچههای مرزی در اغلب استانها به سمت صادرات سوق پیدا کنند و در برخی مواقع نیز حتی کالاها و ارزاق عمومی که کشور و بازار داخلی به آنها نیاز داشت و یارانههای زیادی نیز بابت تولید آنها هزینه شده بود از کشور خارج شده و روانه بازارهای خارجی شوند.
وی با بیان اینکه وقتی موازنه سیاستهای پولی و بانکی یک کشور دچار بیانضباطی شود یکی از جامعههای هدفی که دچار خسران و آسیب میشوند مناطق مرزی و مواردی نظیر بازارچههای مرزی هستند، ادامه میدهد: مدیریت صحیح میتوانست دریچه واردات اقلام و کالاهای اساسی را از طریق این بازارچهها سرعت بخشد زیرا در شرایط تحریمی و محدودیت در پرداختها، این بازارچهها این امکان را دارند که با استفاده از پولهای کشورهای همسایه و بدون هیچ توجهی به ارز، واردات کالاهای اساسی را انجام دهند.
گودرزی با اشاره به اینکه این مناطق به دلایل زیادی نتوانستند به اهدافی که بر مبنای آنها پایهگذاری شده بودند دست پیدا کنند، تصریح میکند: متأسفانه این گذرگاهها که بر اساس اولویتهای اقتصادی شکل گرفتند به تدریج این کارکرد را از دست داده و حتی در مواردی خروج بیرویه کالاها از این مناطق سبب ایجاد برخی کمبودها در داخل کشور نیز شد.
زمینه واردات کالاهای اساسی
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در پاسخ به این پرسش که چرا مثلاً در شرایط فعلی از بازارچههای استان سیستان و بلوچستان که در مجاورت کشور پاکستان هستند برای واردات برنج و تنظیم بازار این کالای اساسی استفاده نمیشود، میگوید: برخی محصولات نظیر برنج مافیای بزرگی در کشور دارند که اجازه دخالت به افراد خارج از زنجیره این مافیا برای واردات را نمیدهند به طوری که اگرچه این محصول با ارز نیمایی خریداری و وارد کشور شده است اما در حال حاضر با قیمت بسیار گران و چند برابر قیمت جهانی به دست مصرفکننده میرسد و جای تأمل دارد که برخورد آنچنانی نیز با این گرانفروشی صورت نمیگیرد، این در حالی است که بازارچه مرزی استانی مثل سیستان و بلوچستان بارانداز بسیار خوبی برای وارد کردن ارزان این کالای اساسی به جهت همسایگی با کشور پاکستان است که تداوم چنین مسائلی موجب میشود ضمن افزایش فساد در جامعه، سهم مرزنشینان نیز از منافع اقتصادی واردات کالاهای اساسی کاهش پیدا کند.
گودرزی ادامه میدهد: وقت آن است که ناترازیها در سیاستهای پولی و ارزی کشور مهار شده و با تمرکززدایی از برخی فعالیتهای اقتصادی دست مرزنشینان را برای تعادلبخشی به بازارهای داخلی باز گذاشت و به جای کمکهای حمایتی و یارانهای از افراد ساکن در این مناطق، آنها را به مراکزی تبدیل کنیم که حتی برخی مواد اولیه را از کشورهای همسایه وارد کرده و با ارزش افزوده و تبدیل به محصول نهایی زمینه صادرات آنها را فراهم کنند که در این راستا حتی میتوان شهرکهای صنعتی در مجاورت این بازارچههای مرزی نیز ایجاد کرد که سبب رونق اشتغال در این مناطق نیز بشود.
دخالت پدرخواندههای سیاسی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این بازارچههای مرزی توانستهاند به یکی از اهداف خود با عنوان تقویت معیشت و اقتصاد مرزنشینان دست پیدا کنند یا نه نیز خاطرنشان میکند: واقعیت این است که جواب این پرسش منفی است و پدرخواندههای سیاسی اجازه ندادند که این بازارچهها رشد مناسبی داشته باشند و فرصتهای اقتصادی این بازارچهها را به نفع خودشان مصادره کردند، در حالی که این مناطق سرشار از فرصتهای اقتصادی برای تعادلبخشی به بازار داخلی هستند و توانایی خوبی برای دور زدن تحریمها دارند.
گودرزی ادامه میدهد: شایسته یک ایرانی نیست که از طریق کولبری و سوختبری به ارتزاق بپردازد بلکه از طریق این بازارچههای مرزی میتوانند یک تجارت سالم را راهاندازی کنند، از این رو دولت و مجلس باید در زمینه تسهیل فعالیتها در بازارچههای مرزی سیاستگذاریهای جدیدی را در دستور کار قرار دهند.
جلوگیری از تکرار ماجرای کارتهای بازرگانی
وی درباره سوءاستفادههایی که از کارتهای بازرگانی در مناطق اقتصادی و بازارچههای مرزی صورت میگیرد نیز میگوید: هر سیستم سیاسی بر مبنای سه پایه قدرت اتحادیه کارگری، اتحادیه کارفرمایی و دولت شکل میگیرد و این عوامل سهگانه باید به صورت مستقل از یکدیگر عمل کنند تا در نهایت بتوانند تعادل قدرت را در نظام سیاسی ایجاد کنند ولی متأسفانه در سالهای اخیر این کارفرماها بودهاند که تشکیل دولت داده و با این فرایند جامعه کارگری را به سمت انزوا سوق داده و ساختار اتحادیه کارگری را متلاشی کردهاند، به طوری که تعداد زیادی از مسئولان اتحادیه کارگری نیز دولتی و کارفرمایی هستند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: موضوع کارتهای بازرگانی و مسائلی از این قبیل نیز در یک سیستم سالم که دولت نقش ناظر را برعهده داشته باشد نمیتواند محل سوءاستفاده قرار بگیرد، اما در حال حاضر این کارتهای بازرگانی در سیستم اقتصادی کشور به رانت عظیمی تبدیل شدهاند و تعداد زیادی از افرادی که این کارت را در اختیار دارند بازرگان نیستند. نمونه فساد این کارتهای بازرگانی در ارز ۴هزار و ۲۰۰ تومانی مشهود است که به دلیل رانت، حتی برای افرادی که در قید حیات نبودند کارت بازرگانی صادر و موجب تشکیل پروندههای فساد زیادی شد.
گودرزی با بیان اینکه بسی جای تأسف دارد که امروز نمیتوان از عملکرد هیچ استانی در زمینه بازارچههای مرزی دفاع کرد، تصریح میکند: این بازارچهها گاهی اوقات نیز دچار انحرافاتی شدهاند به طوری که مثلاً در برخی از استانها ورود لباسهای دست دوم خارجی بسیار رواج پیدا کرده که این مسئله علاوه بر اینکه دور از شأن مردم فهیم ایران است موجب فلج شدن صنعت نساجی و پوشاک کشور نیز شده یا مسئله سوختبری که در برخی از این مناطق رواج یافته است ضرر زیادی به کشور وارد میکند، به طوری که بنا به آمار و اخبار حدود ۵۲۰هزار میلیارد تومان یارانه از طریق خروج سوخت از کشور خارج میشود، از این رو تغییر ساختار و کارکرد این بازارچهها بیش از هر زمان دیگری در شرایط تحریمهای فزاینده فعلی ضرورت دارد.




نظر شما