گذشته از صحت و سقم اظهارات چندوقت پیش رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور که گفته بود: «دوربینهای ترافیکی بهعنوان نقطه ورود حمله سایبری اخیر بوده و برخی تصاویر دوربینها بهطور مخفیانه و از یک آیپی خاص به خارج از کشور ارسال شده است» و همچنین با صرفنظر از پاسخهای شدیداللحنی که مسئولان شهری به این ادعا داده بودند، باید گفت در جهان امروز که جنگ و رقابتهای سایبری حرف اول را میزنند، ایران و رژیم صهیونیستی چه پیش از درگرفتن جنگ ۱۲روزه، چه در طول جنگ و چه پس از آن، درگیر جنگ سایبری جدی بوده و هستند. منتها در چنین نبردهایی، رسانهای کردن هر روزه اخبار جنگ، مرسوم نیست و در خیلی از موارد هم ممکن است دوطرف، حتی مسئولیت عملیات و حملههایشان را به عهده نگیرند و در قبال آن سکوت کنند.
درگیری قدیمی
چون جنگ سخت، نرم، الکترونیک، سایبری و... مدتهاست میان ایران و رژیم صهیونیستی آغاز شده، بنابراین میشود گفت اتفاقاتی مثل هک شدن دوربینهای شهری توسط اسرائیلیها (اگر صحت داشته باشد) اولین نمونه از زمینهسازی سایبری برای انجام عملیات تروریستی نبوده است. فراموش نکردهایم که مثلاً عملیات ترور شهید فخریزاده در سال۱۳۹۹ به مدد روشهای پیچیده سایبری انجام شد و یا حمله هکرها به جایگاه سوخت در سال۱۴۰۰ یک نمونه از جنگهای سایبری بود. این را هم باید یادآوری کرد که همیشه، برگ برنده را در این جنگ اسرائیلیها
رو نکردهاند و به اقتضای ضربالمثل «چشم در برابر چشم» ایران هم در پاسخ به جنایات صهیونیستها، برگهای برنده سایبریاش را رو کرده است. «فرارو» در این باره مینویسد: «درگیری سایبری میان تهران و تلآویو یکی از رشته درگیریهای قدیمی است که معمولاً ادامه داشته، اما گاهی بخشهایی از آن رسانهای میشود و هیچ وقت، هیچ طرفی مسئولیتی درباره آنها نمیپذیرد؛ این مسیر درگیری با عنوان گروههای هکری انجام میشود». این وبگاه خبری –تحلیلی در گزارش خود نمونههایی از عملیات سایبری انجام شده در این درگیری را فهرست کرده است. فهرستی که نشان میدهد در دوران جنگ ۱۲ روزه و یا قبل از آن، ایران حریف دست و پا بستهای در میدان جنگ سایبری نبوده است. «بلومبرگ» روز هشتم جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی گزارش داد: «ایران از دوربینهای امنیتی خصوصی در اسرائیل برای جمعآوری اطلاعات استفاده میکند. ایران توانسته به دوربینهای خانگی دسترسی پیدا کرده و از طریق آنها در داخل اسرائیل اطلاعات لحظهای در مورد مکانهای حملات خود جمعآوری کند و دقت موشکهای خود را بیشتر بهبود بخشد».
ماجرا به همین مورد اخیر ختم نمیشود چون در آذرماه ۱۴۰۱ شبکه تلویزیونی «کان اسرائیل» گزارش داده بود نهادهای امنیتی اسرائیل از یک سال پیش مطلع بودهاند که یک گروه هکر ایرانی کنترل دهها دوربین مداربسته اسرائیلی را به دست گرفته، اما با وجود آنکه گروه مزبور چندین ویدئو از سراسر اسرائیل، از جمله فیلمی از یک تأسیسات تسلیحاتی در سال گذشته و یک حمله تروریستی در اورشلیم را در اینترنت آپلود کرده بود کاری برای توقفشان انجام نداده یا نتواستند انجام دهند.
عصای موسی
ماجرایی را که این شبکه صهیونیستی تعریف میکند مربوط به حدود یک سال قبلش بوده و اخبار آن را میتوان ۸ بهمن سال ۱۴۰۰ در خبرگزاریهای ایرانی دید: «گروه هکری عصای موسی که همزمان با روز جهانی صیانت از اطلاعات دادهها پرده از برخی فعالیتهای خود علیه رژیم صهیونیستی برداشته، از یک غافلگیری برای وزارت جنگ این رژیم سخن گفت. مشاهده تصاویر منتشر شده در کانال این گروه نشان میدهد ظاهراً این تصاویر از دوربینهای امنیتی مدار بسته گرفته شده است، به گفته این گروه، تصاویر متعلق به دوربینهای مدار بسته شرکت پدافندی اسرائیلی رافائل هستند».
اقدام گروه هکری «عصای موسی» را شاید بتوان تلافی عملیات چند ماه پیش صهیونیستها به حساب آورد. یعنی حمله پهپادی اسرائیل به تأسیسات ساخت سانتریفیوژ ایران در کرج. نکته مهم درباره این حمله، مسئله دوربینهای مداربسته آژانس بود که در این مکان نصب بودند. آن زمان این فرض به نقل از مقامات دولت ایران منتشر شد که امکان هک این دوربینها و استفاده از اطلاعات برای حمله وجود داشته است.
همچنین میشود بدبین بود که در جریان هدف قرار دادن برخی از فرماندهان ارشد ایرانی در طول جنگ ۱۲ روزه، صهیونیستها از اطلاعاتی که توسط دوربینهای هک شده در برخی شهرهای کشور به دستشان رسیده، استفاده کرده و به هدفشان رسیدهاند.
چند پرسش مهم
هرچند هفته پیش «اکبر اختیاری» سرپرست شرکت کنترل ترافیک تهران در گفتوگو با رسانهها چنین ادعایی را تکذیب کرد و گفت: دوربینهای ترافیکی در بستر داخلی امن هستند و به اینترنت وصل نمیشوند. بنابراین دوربینها نه هک شدند، نه مشکلی برایشان پیش آمد. اما سخنان هشت ماه پیش «حمید برادران» مدیرعامل وقت شرکت کنترل ترافیک شهرداری تهران واقعیت دیگری را نمایان میکند: «بخش پردازشگر و هسته مرکزی دوربینها معمولاً در کشور تولید نمیشود و آنچه تحت عنوان محصول ایرانی عرضه میشود، درواقع ترکیبی از سختافزارهای خارجی با نرمافزار داخلی است. در حال حاضر، محوریت تولید این دوربینها با شرکت «باسلر» آلمان است، اما یکی از بزرگترین پروژههای پایش شهری، تأمین ۴۳هزار دوربین از شرکتهای چینی خواهد بود». حالا و با توجه به سازوکار تأمین و بهکارگیری دوربینهای کنترل شهری «فرارو» این نکته را مطرح میکند که «باید مشخص شود با توجه به شرایط تحریمی کشور و واردات قطعات چینی یا غیرچینی دوربینها، اطلاعات و تصاویر آنها به کدام کشور منتقل میشده است».
مهمتر اینکه آیا امکان دارد سناریویی مانند آنچه در موضوع پیجرهای لبنان رخ داد، در ایران و در قالب دوربینها اتفاق افتاده باشد؟ با تأسیس شرکت پوششی یا لو رفتن زنجیره تأمین و... . دستگاهی که تحت خرابکاری قرار میگیرد، حتماً نباید تبدیل به یک وسیله انفجاری شود، گاهی میتواند بخش دیگری از مأموریت حریف (ارسال اطلاعات) را اجرایی کند.



نظر شما