تحولات منطقه

صبح چهارشنبه ۵ آذر، حرم مطهر رضوی میزبان گروهی از چهره‌های شناخته ‌شده سینما، تلویزیون و رسانه پاکستان بود؛ هنرمندانی که قدم‌ گذاشتنشان در صحن‌های نورانی این آستان، به سفری احساسی و متفاوت تبدیل شد.

تو امام رئوف(ع) دنیایی / روایتی از حضور چهره‌های مطرح سینما و رسانه پاکستان در حرم مطهر رضوی
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

صبح چهارشنبه ۵ آذر، حرم مطهر رضوی میزبان گروهی از چهره‌های شناخته ‌شده سینما، تلویزیون و رسانه پاکستان بود؛ هنرمندانی که قدم‌ گذاشتنشان در صحن‌های نورانی این آستان، به سفری احساسی و متفاوت تبدیل شد. حضور بتای می‌مایا، زبداد انور، یوسف کریشی و ضابط انور در کنار استقبال صمیمی مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی، یک روز فرهنگی زیارتی کم‌نظیر را رقم زد؛ روزی که با اشک و آرامش آغاز شد و با تجربه‌هایی تازه از میراث معنوی حرم مطهر امام رئوف(ع) پایان گرفت.

ورود به جهانی از نور و آرامش

با رسیدن گروه میهمانان پاکستانی به صحن انقلاب، نخستین لحظه مواجهه با گنبد طلایی، فضای متفاوتی ایجاد کرد. اشک، سکوت و حیرت مشترک‌ترین احساسات در چهره‌ هنرمندان بود. بتای می‌مایا که روزهای سختی را پشت سر گذاشته بود، در همان ثانیه‌های اول از «باز شدن درها به‌ دست امام» گفت. زبداد انور نیز نخستین نگاه به گنبد را «احیای دوباره ایمان» توصیف کرد و یوسف کریشی آن را «ورود به جهانی از نور و آرامش» دانست.
در این لحظات، محسن هوشمند، رئیس مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی در دیدار با این گروه ضمن خوشامدگویی، فعالیت‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای حرم مطهر را معرفی و اظهار کرد: «حرم مطهر امام رضا(ع) خانه عاشقان است و ما مفتخریم که میزبان هنرمندان و فعالان فرهنگی کشور دوست و برادر پاکستان هستیم. تلاش ما این است میهمانان با زیباترین جلوه‌های معنوی و فرهنگی این بارگاه نورانی آشنا شوند».

مواجهه با تاریخ، هنر و هویت رضوی

مواجهه با تاریخ، هنر و هویت رضوی بخش تازه‌ای از سفر میهمانان پاکستانی را رقم زد. درست پس از زیارت، وقتی از صحن انقلاب به سمت موزه مرکزی حرکت کردیم، نگاه‌ها آرام‌آرام از هیجان زیارت به تأملی عمیق‌تر گرایش یافت. در ورودی موزه، درهای بلند چوبی و سکوت حساب ‌شده تالارها همان نخستین لحظه، همه را وارد جهان تاریخ کرد. نورهای متمرکز روی ویترین‌ها و نظم چشم‌نواز سالن‌ها فضایی ساخت که حتی پیش از دیدن آثار، حسی از احترام رضوی را منتقل می‌کرد. همین که پا گذاشتیم داخل، گروه پخش شد؛ هر کس بی‌اختیار به سمت چیزی رفت که انگار از دور صدایش می‌زد. یکی مجذوب ابزار فلزی و جنگ‌افزارهای دوره‌های اسلامی شد، دیگری سراغ ابزارهای خانگی رفت و چند نفر مستقیم به تالار سکه‌ها کشیده شدند؛ انگار این گنجینه، بی‌هیچ مقدمه‌ای، حس جست‌وجوگریشان را بیدار کرده بود. در همان چند قدم نخست، اتفاق دیگری هم مشترک میان همه‌شان رخ داد و موبایل‌ها بیرون آمد و ثبت خاطره و اشتراک‌گذاری آن شکل گرفت. یوسف کریشی، طراح لباس و بازیگر، در بخش هنرهای کاربردی مدام مکث می‌کرد؛ به ظرفی می‌رسید، خم می‌شد و انگار زیر لب طرح را می‌خواند. بعد آهسته گفت: «ترکیب معنویت با هنر، این میزان ظرافت را کمتر دیده‌ام».

آمدی؛ دیر شد اما آمدی

در ادامه با بتای می‌مایا که به گفته خودش پیش از آنکه پا به مشهد بگذارد، روزهای سختی را پشت سر گذاشته به گفت‌وگو می‌نشینم. روزهایی که این گونه توصیفش می‌کند: «تمام تاریکی‌ها روی هم جمع شده بود». او می‌گوید: وقتی ویزا در کمتر از سه ساعت برایم صادر شد، باورم نمی‌شد. حس کردم این اتفاق دیگر کار آدم‌ها نیست، انگار امام رضا(ع) خودشان در را برایم باز کرده باشند. بعد از رسیدن به حرم مطهر، وقتی گنبد را دیدم انگار همه‌ دردهای سال‌های گذشته ناگهان از دلم کنده شد. حس کردم امام من را صدا زدند. انگار گفته باشند: «آمدی؛ دیر شد اما آمدی». او ادامه می‌دهد که با خود عهد بسته بوده تا زمانی که دستش به ضریح نرسد و چشمش به پنجره فولاد نیفتد، از این آستان بیرون نرود. اما بخش تکان‌دهنده‌ روایت او درست زمانی رخ داد که در میان ازدحام زائران، احساس کرد بانویی پشت سرش ایستاده، آرام و مهربان و با اشاره‌ای کوتاه او را به‌سمت ضریح هدایت می‌کند. «وقتی دستم به ضریح رسید، برگشتم تا به او بگویم «ممنونم» اما کسی نبود. من این لحظه را هیچ ‌وقت فراموش نمی‌کنم. انگار یک راهنمای آسمانی که می‌توانست هر کدام از زائران آقا باشد من را راهنمایی کرده بود».
او در داخل مضجع شریف، حالتی از بی‌تابی و آرامش همزمان را تجربه کرده؛ احساسی که فقط در حرم منور امام مهربانی‌ها معنا پیدا می‌کند. این بازیگر پاکستانی گفت: «اینجا انگار آدم دوباره متولد می‌شود. انگار یک بخش تازه از زندگی باز می‌شود که تا پیش از این نمی‌شناختیش. من نمی‌دانم چرا امام من را طلبیدند، اما می‌دانم از این زیارت، دست خالی برنمی‌گردم». در پایان گفت‌وگو، هنگامی که از او خواستم احساسش را در چند جمله بیان کند، اظهار کرد: «من امروز فقط یک حرم و گنبد و بارگاه ندیدم، هم آرامش دیدم. هم مهربانی دیدم. هم دعوت. اینجا جایی است که انسان می‌فهمد هنوز در این دنیا چیزهایی هست که نمی‌توان با زبان توضیح داد؛ فقط باید با دل فهمید و من اینجا با دلم این معنا را دریافتم».

پیوند رسانه، معنویت و تجربه زیارت

پس از بازدید موزه، مسیر برنامه به سوی استودیو صاحب‌الزمان(عج) ادامه یافت؛ جایی که از همان لحظه ورود، ترکیب بی‌سابقه‌ای از فضای معنوی و امکانات حرفه‌ای رسانه‌ای، نگاه میهمانان را به خود جلب کرد. راهنمایان استودیو، فرایندهای تولید محتوای مذهبی، پشت‌صحنه برنامه‌های حرم، اتاق‌های تدوین، صدا و تصویر را با دقت معرفی می‌کردند و هنرمندان پاکستانی با کنجکاوی از کنار هر بخش عبور می‌کردند. این حضور در اتاق‌های ضبط و گفت‌وگو با کارشناسان رسانه، برای گروه دریچه‌ای بود به شناخت بخش کمتر دیده ‌شده از شبکه ارتباطی حرم، جایی که هنر روایت و فضای زیارت در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. با خروج از استودیو، مقصد بعدی رواق غدیر بود؛ جایی که مراسم ویژه‌ای برای میهمانان پاکستانی تدارک دیده شده بود. فضای صمیمی و آرام رواق، همراه با تلاوت آیات قرآن و اجرای بخش‌های فرهنگی، حال ‌و هوایی معنوی به جمع بخشیده بود. گفت‌وگوی کوتاه درباره اشترکات فرهنگی و اعتقادی ایران و پاکستان صحنه‌ای ساخت که در آن، هویت مذهبی دو ملت به هم نزدیک‌تر شد. هنرمندان پاکستانی در سخنان کوتاهی از عشق مردم کشورشان به امام رضا(ع) گفتند و برخی این سفر را «لطفی غیر قابل توصیف» نامیدند؛ لحظه‌ای که نشان می‌داد تجربه زیارت برای آنان، پیوندی عمیق‌تر میان هنر و ایمان بود.

این حس را فقط باید با قلب لمس کرد

یوسف کریشی، هنرمند خوشنام اهل پاکستان که در زمینه بازیگری و طراحی لباس در صنعت هنر و مد فعالیت دارد، در نخستین سفر خود به ایران و زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) در شهر مشهد، از حس و حالش سخن گفت. کریشی که به گفته خود همواره علاقه‌مند به فرهنگ و معنویت شرق بوده، گفت: «برای اولین بار به ایران آمدم و مشرف شدنم به حرم امام رضا(ع) چیزی بود که هرگز نمی‌توانم با زبان بیان کنم. وقتی وارد صحن شدم، احساس کردم در جهانی از آرامش، عشق و نور قرار گرفته‌ام. این حس را نه می‌توان شنید و نه گفت، فقط باید با قلب لمس کرد». او افزود: «در ذهنم هیچ واژه‌ای پیدا نمی‌شد که حال آن لحظه را بیان کند؛ حس حضور در مقابل امام رضا(ع) چیزی فراتر از توصیف است. قلبم به من گفت اینجا جایی است که روح انسان تازه می‌شود، انگار من دوباره جان گرفتم».
یوسف کریشی پیش از سفر خود به ایران، امام رضا(ع) را صرفاً یک شخصیت بزرگ مذهبی می‌دانست اما پس از دیدار و زیارت، نگاهش دگرگون شد: «پیش از این فقط می‌دانستم که امام رضا(ع) یکی از امامان شیعه هستند، اما وقتی به حرم آمدم، فهمیدم این وجود فقط متعلق به شیعیان یا ایرانیان نیست، بلکه حقیقتی جهانی و متعلق به تمام انسان‌هاست و همه حضور این امام را درک می‌کنند؛ زیرا انرژی و معنویت ایشان در همه عالم گسترده است». این هنرمند پاکستانی همچنین بیان کرد که با ورود به مشهد و دیدار زائران، فضای معنوی شهر را لمس کرده است: «مشهد شهری است که هوایش با ذکر امام رضا(ع) آمیخته است. دیدن مردم با عشق و ادب در کنار حرم، لبخندها، احترام‌ها و آرامش موجود در فضا برایم شبیه صحنه‌ای از یک فیلم معنوی بود؛ اما این بار من بازیگر نبودم، بلکه درون داستان زندگی خودم قرار گرفته بودم». او در پایان سخنانش گفت: «امام رضا(ع) برای من نماد عشق، دانایی و انسانیت هستند. این زیارت را نقطه عطفی در زندگی‌ام می‌دانم؛ چون در حرم ایشان، حس کردم که مرزها رنگ می‌بازند و تنها چیزی که باقی می‌ماند محبت است».

طعمی از میهمان‌نوازی ایرانی

آخرین ایستگاه برنامه، مهمانسرای حرم مطهر رضوی بود. هنرمندان پاکستانی پس از یک روز پر از مواجهه‌های تازه از صحن انقلاب تا موزه، از استودیو صاحب‌الزمان(عج) تا رواق غدیر، این ‌بار در فضای مهمانسرای حضرت نشستند و این میزبانـی را «صمیمانه، محترمانه و فراموش ‌نشدنی» توصیف کردند. حضور سلبریتی‌های پاکستانی در حرم مطهر رضوی، تماسی عمیق با معنویت بود. تجربه‌ای که از اشک‌های نخستین لحظه در صحن انقلاب شروع شد و رفته‌رفته به آرامشی مشترک رسید.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha