در شرایطی که بر تردیدها در کشورهای اسلامی نسبت به طرح صلح غزه و کارآمدی آن روز به روز افزوده شده و کشورهایی مانند اندونزی و آذربایجان از مشارکت وسیع در «نیروی بین المللی ثباتبخش»، تا حد زیادی پا پس کشیدهاند، وضعیت برای پاکستان به مراتب سختتر و پیچیدهتر از دیگر کشورهای اسلامی است. بر همین اساس است که هنوز هم علائم متناقضی از سوی اسلامآباد در مورد مشارکت در این طرح و به خصوص نیروی بین المللی ثباتبخش غزه بروز پیدا میکند، چنان که آصف زرداری وزیر دفاع پاکستان، چندی پیش تاکید کرد که بحث درباره نیروی صلح غزه هنوز در سطح مقامات ارشد در حال بررسی بوده و تاکنون تصمیم نهایی گرفته نشده است.در عین حال وی در روزهای اخیر تاکید کرد که تداوم اقدامات جنگی از سوی رژیم صهیونیستی در غزه، ممکن است پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی را به ارزیابی مجدد نسبت به حمایت از طرح صلح غزه وادار کند. این سخنان وزیر دفاع پاکستان در شرایطی مطرح میشود که همزمان، اسحاق دار معاون نخستوزیر و وزیرخارجه پاکستان از عزم این کشور برای مشارکت در «نیروی بینالمللی ثباتبخش» در غزه خبر داده است.
اما اینکه چرا مقامات اسلام آباد در مورد مشارکت در نیروی بینالمللی صلح غزه هنوز تردید داشته و به جمعبندی لازم نرسیدهاند، میتواند به چند عامل مهم مرتبط باشد؛
الف) وجود ابهامات اساسی در طرح صلح غزه؛ طرح صلح ترامپ برای غزه در شرایطی در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید که حتی خود پاکستانیها در جایگاه رئیس دورهای شورای امنیت، نسبت به کارآمدی آن تردیدهای جدی داشتند. بر این اساس اسحاقدار در ماه سپتامبر فاش کرد که طرح 20 مادهای کنونی پیشنهادی ترامپ، به شدت با طرح اولیه کشورهای اسلامی فاصله دارد. عاصم افتخار احمد، نماینده دائم پاکستان در سازمان ملل هم با وجود تشکر از ترامپ، تاکید کرد که اسلامآباد از نتیجه کاملا راضی نیست چرا که بخشی از پیشنهادات انتقادی ارائه شده از سوی این کشور در قطعنامه مد نظر گرفته نشده است. اما ابهامات اصلی در حوزه نیروی بین المللی ثباتبخش وجود دارد؛ در جایی که وظایف و چهارچوب اقدامات این نیروها به هیچ وجه مشخص نیست و نگرانیهای جدی در مورد احتمال رویارویی این نیرو با جنبشهای فلسطینی و یا محول شدن وظیفه خلع سلاح فلسطینیان به آنها وجود دارد. هم پاکستان و هم دیگر کشورهای اسلامی با گنجاندن این وظایف بر عهده نیروهای ثباتبخش و یا سوق دادن این نیروها به سوی این مسیر، به شدت اعلام مخالفت کردهاند.
ب) ملاحظات روابط پاکستان با آمریکا و شخص ترامپ؛ در حالی که دیگر کشورهای اسلامی در زمینه مشارکت در طرح صلح و در نیروی بین المللی غزه، از آزادی عمل بیشتری برخوردار هستند، وضعیت برای پاکستان بسیار پیچیده و دشوار است. اسلامآباد پس از سپری کردن دورهای از روابط پرتنش با واشنگتن، در یکی دو سال اخیر تلاش زیادی برای نزدیکی دوباره به ایالات متحده از خود بروز داده است. این نزدیکی از جهات زیادی برای پاکستان ارزشمند است که وابستگی اقتصادی و نظامی به کمکهای امریکا و تقویت مواضع در برابر هند بخشی از آن محسوب میشود. در این بین بازگشت ترامپ به کاخ سفید بیش از پیش شرایط را برای پاکستان تسهیل کرد. به نظرمیرسد دولت و بهویژه نظامیان با پیشنهاداتی همچون اعطای جایزه صلح نوبل و یا مشارکت در صلح غزه، به خوبی رگ خواب ترامپ را به دست گرفتهاند. بنابراین صرف نظر کردن از مشارکت در طرحی که ترامپ بانی و رئیس آن بوده و پاکستان به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت بر آن مهر تایید زده، بسیار دشوار است؛ علاوه بر آن که ترامپ توقع ملحق شدن پاکستان به پیمان ابراهیم را نیز در سر دارد.
ج) مردم پاکستان و آرمان فلسطین؛ حمایت مردم پاکستان و وسیعتر از آن مردم شبه قاره هند، از آرمان فلسطین پیشینه تاریخی استواری دارد که تاکنون نیز حفظ شده است. در این بین شبیهسازی شرایط فلسطین و کشمیر از سوی مقامات پاکستانی در ادوار مختلف نیز بر کشش مردم نسبت به مسئله فلسطین افزوده است. با در نظر گرفتن این مسائل، دیدگاه منفی مردم پاکستان نسبت به طرح ترامپ برای غزه میتواند بر اقدامات دولت بسیار تاثیرگذار باشد. در عین حال ممکن است در اجرای این طرح، ارتباط و هماهنگی سیاسی و نظامی میان تلآویو و اسلامآباد ضرورت شود، مسئلهای که میتواند بازتابهایی وسیعی در داخل پاکستان بر جای گذاشته و حتی دولت و به ویژه ارتش را به همدستی با رژیم صهیونیستی در سرکوب فلسطینیان متهم کند. در نهایت ممکن است این مسئله با شکافهای عمیق داخلی که در حال حاضر در پاکستان وجود دارد، همافزایی پیدا کرده و به تقویت جناح اپوزسیون در برابر دولت منجر شود.
خبرنگار: میراحمدرضا مشرف



نظر شما