اجرای طرحی که از یادگارهای دولت پیشین به شمار میآید و چندی پیش مجلس شورای اسلامی آن را رد کرد، همچنان با تمام مزایای مطرح شده با اما و اگرهای بیشماری همراه است، زیرا براساس آمار رسمی، نزدیک به یک میلیون و 13 هزار و 655 نفر به عنوان معلم و کارکنان آموزش و پرورش در این ساختار به فعالیت مشغولند، جمعیتی که در سالهای اخیر بیشترین تغییر و تحولات ساختاری را تجربه کردهاند، اما آنها اجرای طرح رتبه بندی معلمان را تا چه حد ضروری میدانند؟
رتبهبندی ضروری است، اما ...
محمد مرادیانزاده، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی به خبرنگار ما میگوید: اگر بخواهیم بدون توجه به طرح مورد نظر آموزش و پرورش در مورد رتبه بندی معلمان که بتازگی در مجلس شورای اسلامی رد شد به این موضوع بپردازیم، باید گفت، کارکنان هر سازمان از جمله معلمان حق دارند به منظور داشتن انگیزه بیشتر، جایگاه خود را نسبت به سایر همکاران بدانند.
از طرفی وجود سیستم ارزشیابی، هم در بحث ارزشیابی شغلی و هم در سنجش کیفیت از ارکان مهم مدیریت منابع انسانی است، بنابراین اصل وجود نظام ارزشیابی و از جمله رتبه بندی نه تنها ضروری است، بلکه به عنوان یک عامل انگیزشی و رقابتی و در جهت ارتقای سطح کیفی کار معلمان بسیار مفید خواهد بود.
وی که بیش از چهل سال سابقه آموزشی دارد، درباره وضعیت ارزیابی معلمان نیز میافزاید: چنانچه فرصتهای آموزش، امکانات مالی، تجهیزات، سطح رفاه و زمینه رشد و ارتقا برای معلمان در کلانشهرها با مناطق دور افتاده و محروم به طور عادلانه تقسیم نشود، نمیتوان نظام رتبه بندی و مانند آن را به طور عادلانه و با یک دید و یکسان نمره گذاری کرد؛ زیرا هنوز هم بسیاری از ردیفهای بودجه آموزشی، ابتدا در جایی که مدیران کل قرار دارند و با دید محلی به نفع خود و معلمان همان منطقه به مصرف میرسد.
طرحی از ابتدا شتابزده
علی محمدی، کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی نیز با اشاره به مفاد طرح رتبه بندی معلمان به خبرنگار ما میگوید: در این طرح بر چهار عنصر برای تحول تأکید شده است. نخست نظام مدیریتی، محتوای برنامه درسی و سپس نیروی انسانی و همچنین مسأله تأمین مالی، فضا و تجهیزات و فناوری آموزشی و پژوهشی نیروی انسانی. بدین ترتیب به درستی باید برای اجرای هر تحولی ابتدا از نحوه مدیریت آغاز کرد؛ اما بر اساس آنچه در دو سه سال اخیر و هنگام طرح این بحث میبینیم به محتوای درسی و ارزشیابی معلمان بیش از موارد دیگر تاکید شده است. بدین ترتیب نخستین گام در تحولات مورد نظر یعنی نظام مدیریتی و راهبردی مورد غفلت واقع شده است. در حالی که با اجرای آن و تاکید بر شایسته سالاری میتوان روند اجرای طرحهای تحولی را تسهیل کرد.
محمدی که 22 سال سابقه آموزشی دارد، میافزاید: بیتردید اجرای این طرح به تخصیص منابع مالی سنگینی نیاز دارد، این در حالی است که در حال حاضر آموزش و پرورش در پرداخت و هزینه کرد مخارج خود مانده است. از همین رو برای اجرای طرح رتبه بندی معلمان بر مهندسی نیروی انسانی تأکید دارد.
بدین ترتیب که شاهد بودیم در دوره آقای حاجی بابایی سعی شد تراکم کلاسها بالا برود و از شمار کلاسها کاسته شود تا گروهی از معلمان بازنشسته و یا بازخرید شوند و بودجهای که برای وزارتخانه میماند صرف اجرای این طرح شود.
این کارشناس آموزشی، با شتابزده دانستن این طرح از همان ابتدا، میگوید: ما هنوز در زمینه تجهیزات با کاستیهای متعددی روبهرو هستیم، چنانکه در منطقه ما به دلیل گرما از اواخر اسفند کولرهای گازی روشن میشود. در حالی که بجز مدارس غیرانتفاعی و شاهد سایر مدارس فاقد کولر گازی هستند. در همین یک مورد ساده وقتی فضای مناسب آموزش برای همه فراهم نشود، چگونه میتوان اجرای این طرح را موفقیت آمیز دانست؟
بازار پررونق کپی و پیست
محمدی ادامه میدهد: در مفاد این طرح درباره پژوهش آمده است: «معلمان باید دو تا سه بار در سال مورد ارزیابی آزمونهای استاندارد کشوری قرار بگیرند».
به باور من کسانی که این شیوه نامه را طراحی کردند؛ استادان دانشگاه بودند و کمتر در زمینه مسایل آموزش و پرورش احاطه داشتند، زیرا نگاهشان به این شیوه نامه بیشتر نگاه استاد – دانشجویی است تا معلم -شاگردی، زیرا در مقاطع تحصیلی دانشگاه، رابطه این افراد مبتنی بر رابطه علمی است، اما معلم - شاگردی فراتر از این مساله به رابطه پرورشی و تربیتی برمیگردد. این در حالی است که استادان در دانشگاهها فرصتها و تجهیزات به مراتب بیشتری نسبت به معلمان دارند. در حالی که نیروی انسانی فعال آموزش و پرورش با آنکه استخدام و جذبی نیز صورت نگرفته، اغلب بالای 15 تا 18سال بوده و نیمی از دوره تدریس خود را طی کردهاند و بدین ترتیب با شیوه اشتغال در این مجموعه آشنا هستند. به هرحال تألیف سه مقاله پژوهشی و یا در مقاطع بالاتر تالیف کتاب در مناطق کم برخوردار و شهرستانها و روستاها به دلایل منابع محدود میسر نیست، بنابراین اجرای چنین طرحی بار دیگر گرفتار «کپی و پیست» شده و به جمع آوری مطالب و تحقیقات سطحی خلاصه میشود.
دغدغههای معیشتی
وی تاکید میکند: البته این نظر من به معنای رخوت و روزمره بودن نیست، بلکه تأکید دارم معلمان باید به روز باشند، زیرا در مدارس شاهدیم گاه دانش آموزان به لحاظ دانش و مهارتها از معلمها پیشتر هستند. بنابراین به معلمها توصیه میکنیم در همه موارد فرهنگی و اجتماعی و فناوری باید برتر از دانش آموز باشند تا توان آموزش و هدایت داشته باشند.
محمدی ادامه میدهد: همچنین در این طرح آمده «به منظور ارتقای منزلت اجتماعی»، پرسش اینجاست که ارائه چند مدرک یا تالیف کتاب و مقاله به ارتقای جایگاه معلمان منجر میشود؟ یا مسایل دیگر نیز برای معلم باید فراهم شود که منزلت او را در جامعه بالا ببرد؟ در واقع امروزه از مسایل قابل توجه جامعه معلمان امور معیشتی و اقتصادی است.
نظام ارزشیابی عادلانه
مرادیانزاده نیز میگوید: از یک سو توسعه هر کشوری وابستگی شدیدی به نظام آموزش و پرورش آن دارد و از طرف دیگر نیاز به پیشرفت و توسعه باید متناسب با تحولات نوین جهانی و منطقهای و ملی صورت بگیرد.
دین ترتیب استفاده از جدیدترین نوآوریها و تجهیزات و به روز کردن کتابهای درسی و سایر اقدامها از جمله این الزامهاست که باید پیوسته رصد شود تا دچار رکود نشویم. ارزیابی نیز میتواند نظام آموزشی ما را پویا و شاداب نگه داشته و از روزمرگی و ایستایی جلوگیری کند. اما زمانی ما میتوانیم به نوآوری بپردازیم و کارکنان و نیروی انسانی موجود را متناسب با این تحولات ارتقا ببخشیم که دارای یک نظام درست ارزشیابی و سنجش عادلانه و منصفانه باشیم. در واقع در چنین حالتی شاهد خروجیهای مثبت که همان دانش آموزان موفقتر، کارآفرین و مبتکرند خواهیم بود.
تکریم نیروی انسانی
وی تأکید میکند: نظام ارزیابی در همه سازمانها و مدیریتها باید بر محوریت ارزشگذاری و تکریم و توجه به نیروی انسانی آنها باشد. موفقیت طرحهای رتبه بندی و ارزیابی در صورتی رخ خواهد داد که بر محوریت احترام به معلم و حفظ شأن و عزت نفس او باشد. مشارکت دادن معلم در تصمیم گیریهای مرتبط باید لحاظ شود و به مشکلات رفاهی و حقوق و رفع گرفتاریهای معیشتی معلمان باید توجه کافی شود.
نظر شما