مشخصاً یادآوری کرد ماجرای قبض دادن برای چرخهای دستی در فرودگاه مهرآباد فقط یکی دو ماهی است برقرار شده و تأکید داشت این کار برای نظم بیشتر انجام شده و پولی که مسافران برای چرخ میدهند در ازای دریافت قبضی است که پس از پایان کار میتوانند چرخ را به قسمت مربوطه بدهند و پولشان را پس بگیرند، میفرمودند؛ مسافران چرخها را به هر طرف میبردند و به آنها آسیب میرساندند و... ما چنین کردیم تا نظمی برقرار شود! نکات دیگری را هم در باب هزینههای سنگین اداره فرودگاه و بودجههای محدود وسایلی از این قبیل گفتند که البته همه به آن واقفیم؛ زیرا این کمبود بودجه، این روزها ترجیع بند تمام ادارات و مراکز دولتی است.
من بر آن نیستم تا در اینجا بیش از این در این باره قلمفرسایی کنم، اما نوع اداره فرودگاههای ما، خیلی جای بحث و نظر دارد و برخی خوانندگان مطلب قبلی در سایت قدس هم نکات خوبی را در این باره تذکر داده بودند. اول دو سه جمله درباره این چرخ دستیها بگویم...
بله! قبضی موقع تحویل میدهند و میگویند بعد چرخ را تحویل بدهید و پولتان را بگیرید. اما در بیرون یافتن جایی که باید چرخ را تحویل دهید و پولتان را پس بگیرید چندان آسان نیست. لذا این کمکی به نظم نمیکند. مهمتر از آن اینکه پول اندکی برای این کار از مسافر میگیرند، فعلاً هزار تومان. اما بیشک مسافر خسته از راه رسیده حوصله نمیکند بعد رساندن بارش بگردد و محل تحویل را بیابد و قبض را بدهد تا هزار تومانش را پس بگیرد و عملاً هزار تومان در جیب کارگزار میماند. آیا این رفتار به قصد منظم کردن بوده؟ از این شیوه اجرای ریاکارانه جز بوی کسب درآمد چیز دیگری فهمیده میشود؟
اما بعد؛ همه میدانیم، بخشی از پول بلیتی که مسافران میدهند برای خدمات فرودگاهی است. یعنی در سادهترین موارد اموری مانند همین امکانات چرخ و اینترنت و... اما هنر تمام فرودگاهها این شده که تکه تکه محیطشان را از ساندویچ و بقالی گرفته تا رزرو هتل و عطر فروشی و... اجاره میدهند و بازار مکاره درست کردهاند، و پول کلان از آنها میگیرند و آنها هم به همین ترتیب پوست مسافران را میکنند و این پول را از جیب آنها بیرون می کشند و لذا شما یک بطری آب را در فرودگاه گاهی تا پنج برابر گرانتر از قیمت معمولش باید بخرید. این شده خدمات فرودگاهی!
در عوض چند ثانیه به اینترنت نیاز داشته باشید، حتی در فرودگاه بینالمللی امام خمینی هم نمیتوانید آن را به راحتی و رایگان بیابید، حال آنکه حالا در رستورانهای افغانستان هم اینترنت بیسیم هست. به نظرم در مدیریت فرودگاهی کشور هیچ جایی برای حق و حقوق مسافر دیده نشده است و به این موجود، تنها به چشم عنصری که به هر شکل باید او را تلکه کرد و پول از او گرفت نگاه میشود.
باری با تمام این احوال جای شکر و سپاس دارد که مسؤولی این مطلب را خوانده و مهمتر آنکه احساس وظیفه کرده و تماسی گرفته و تبادل نظری کرده است انشاءا... این رویه ادامه داشته باشد.
نظر شما