قسمت پایانی / بنای مدنیت استرالیا بر پایه تبعید و استقرار اشرار، دزدان، جنایتکاران، زنان بد و زندانیان گذاشته شد. در طول نیمه دوم قرن 19 و سراسر قرن بیستم، استرالیا به صورت یک کشور تحت قیمومیت انگلستان درآمد.

استرالیا؛ دوزخ مهاجران آسیایی

برخلاف آمریکای جنوبی که مهاجران اسپانیایی در سراسر آن قاره و مهاجران پرتغالی در برزیل با سرخپوستان آمریکایی آمیزش کردند و نژاد دو رگه زیبایی پدید آمد، در استرالیا بومیان به حال انزوای سابق باقی ماندند و اروپاییان در نژاد خود ماندند و به نظر نمی‌رسد اختلاطی ایجاد شده باشد، چنانکه اکنون نیز در بعضی از جزایر استرالیا و گینه جدید و تاسمانی بومیان برهنه زندگی می‌کنند و گهگاه خبری از آدمخواران به گوش می‌رسد. استرالیا در دو جنگ جهانی به نفع و به دستور انگلستان شرکت کرد. بیشتر مهاجران انگلیسی و ایرلندی و اسکاتلندی بوده و این کشور که از نظر شهرسازی و بنادر دیدنی بسیار آباد شده تقریباً یک مستعمره انگلیسی به شمار می‌رود و سلطنت ملکه انگلیس در آنجا برقرار است، ریاست جمهوری ندارد و به وسیله فرماندار کل که از لندن می‌آید اداره می‌شود.

استرالیا کشور ثروتمند و آبادی شده و به علت وسعت زیاد (حدود هفت میلیون کیلومترمربع) از تمام دنیا عده‌ای برای مهاجرت و زندگی راهی این کشور می‌شوند. عده‌ای از راه‌های قانونی و با ارایه مدرک ثروتمند بودن و سرمایه گذاری و عده‌ای به دلیل داشتن سوابق حرفه‌ای و فن مورد نیاز جامعه استرالیا. چینی‌ها درصدر مهاجران قرار دارند. افغانی‌ها و ایرانی‌ها و هندی‌ها و پاکستانی‌ها و بنگلادشی‌ها و آفریقایی‌ها و اعراب چندان مورد علاقه دولت استرالیا نبوده پس از سالها دوندگی موفق به ورود به استرالیا می‌شوند. کسانی که به وسیله قاچاقچیان از طریق پرواز به اندونزی یا مالزی یا کشورهای نزدیک قاره، به آن ممالک رفته با قایق راهی استرالیا می‌شوند سرانجام بدی در پیش رویشان است. اغلب یا به وسیله قاچاقچیان بی‌رحم که اسباب و اثاث و جواهرات و پول آنان را می‌گیرند در آبهای اقیانوس رها شده یا قایق‌ها و کرجی‌های سست بر اثر تلاطم امواج غرق شده طعمه کوسه‌ها و نهنگ‌ها می‌شوند. اگر جان به سلامت ببرند پلیس مرزی استرالیا با خشونت و اهانت و تحقیر آنان را به جزایر خطرناک و غیرمسکونی یا جزیره پاپوا اعزام می‌دارد که در حکم بدتر از مرگ است.

اهالی این جزیره بسیار وحشی و بی‌رحم بوده آن عده هم که متمدن شده و آدم نمی‌خورند یا تازه واردند به خشونت رفتار کرده گاهی آنان را مضروب و مصدوم می‌کنند، زیرا ورود آنان را مایه سلب آرامش خود و تجاوز به حریم جزیره می‌دانند. عده زیادی از بهاییان مهاجر ایرانی که در اوایل قرن بیستم مهاجرت کرده‌اند، در استرالیا زیسته، از نظر زندگی رفاهی وضع خوبی دارند. هر ایرانی که از طریق قانونی و محترمانه وارد شهری در استرالیا شود ابتدا مورد استقبال آنان قرار گرفته سپس در صورتی که تبلیغات فرقه کذایی مؤثر واقع شد و بهایی گردید دست بسته تسلیم آنان می‌باشد که تحت تعلیمات خسته کننده بهاییت قرار گرفته اگر کمترین سوال یا اعتراضی کرد بایکوت می‌شود. نویسنده در سال 1356 در سفری به فیلیپین در روزهایی که تحت بورس یونیسف و یونسکو بودم در سفارت ایران با عده‌ای از ایرانیان مقیم استرالیا آشنا شدم و اطلاعات فراوانی به دست آوردم. بهاییان هر مسلمان ایرانی مهاجر را مورد استقبال قرار می‌دهند، اما به محض اینکه تازه واردی بگوید به دین و مذهب من چه کار دارید، او را بایکوت کرده در خیابان از او روی برگردانده مانع خرید او از فروشگاه‌های ایرانی می‌شوند. چند ایستگاه رادیو دارند که مقدسات ملی و مذهبی مردم ایران را مسخره می‌کنند.

آقای دوست ما که سه سال در استرالیا بود و بازگشت، از تنهایی، گرانی (کرایه مترو 20 هزار تومان، یک ناهار ساده 80 هزار تا 130 هزار تومان، ساندویچ 60 هزار تومان) شکایت‌ها داشت. گفت تنهایی آدم را می‌کشد. کار در استرالیا برای مردمان آسیایی و آفریقایی نیست. اگر هم کارهای پست باشد هندی‌ها و آفریقایی‌ها آن را قبضه کرده‌اند. گرانی بیداد می‌کند. هنر دولت استرالیا این است که چهار پنج سالی داوطلبان قانونی مهاجرت را سرگردان و بین زمین و آسمان معلق نگهداشته تا پولهایشان که از کشور برده‌اند تمام شود و آنگاه با یک متأسفم جواب منفی می‌دهند. می‌گفت: آن قدر چینی و هندی که حاضرند پست‌ترین کارها را انجام دهند زیاد است که نوبت به سایر ملل نمی‌رسد. از تخصص و لیسانس و فوق لیسانس و تبحر من در کامپیوتر کمترین استقبالی نکردند و فرصتها را به مهاجران اروپایی و سپس به چینی‌ها و هندی‌ها می‌دهند. در مورد «منطقی بروجردی» یا فرد شارلاتان حقه بازی که مسؤول یک آژانس مسافرتی بود و پنج شش سال پیش با کلاهبرداری و گرفتن 200 میلیون دلار از علاقه‌مندان به مهاجرت به استرالیا ناگهان مفقود شد پرسیدیم.  گفت: همه دانستند که او یک شیاد اخاذ است که چند سال پیش زن بیچاره خود را کشت و با حقه بازی و شهادت دروغ عده‌ای از دوستانش از مجازات گریخت و سرانجام در ماجرای گروگانگیری کشته شد. افکار عمومی استرالیا نسبت به ایرانیان پس از این واقعه منفی شد تا جایی که جرأت بیرون آمدن از خانه را نداشتیم. در اینجا از هموطنان عزیزم خواهش می‌کنم فریب دلالان و آژانسهای شارلاتان را نخورند. در استرالیا برای هیچ ایرانی و عراقی و افغانی و بنگلادشی فرش قرمز پهن نکرده‌اند.

او می‌گفت: امروز وقتی در خانه خودم روی کاناپه نشستم و روی فرش دراز کشیدم آهی از رضایت سر دادم. باور کنید در این سه سال یک غذای درست و حسابی نخوردم. آرزوی یک چلوکباب داشتم. در استرالیا یک رستوران افغانی پلوکباب طبخ می‌کرد. چند رستوران ایرانی هم هستند که البته قیمت یک پرس غذا به بهای خون پدر صاحبان آنان است. چلوکباب حدود چهارصد پانصد هزار تومان تمام می‌شود. سه سال در آن کشور بودم حتی یک کار کوچک پیدا نکردم. چرا برای شست و شوی کف مغازه‌ها و تی کشیدن و رفتگری و کارهای بسیار کوچک کار هست که آن را هم هندیان و چینی‌ها و بومیان آفریقا قبضه کرده‌اند. به خدا آنجا باغ سرخ و سبز نیست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • قلی IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۳
    2 0
    لیکن ایران بهشت است