این خبری بود که در روزهای اخیر در میان حاشیهها و اخبار متن اجلاس وزیران خارجه این سازمان در مسکو منتشر شد، اما با وجود اهمیت فوق العاده آن، کمتر مورد توجه و مداقه رسانهها قرار گرفت.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در نشست مسکو گفت که با اتمام مذاکرات هستهای ایران و 1+5 و دستیابی به یک توافق جامع، ایران میتواند عضو سازمان همکاری شانگهای شود.
جمهوری اسلامی ایران هم اکنون به همراه هندوستان، افغانستان، پاکستان و مغولستان عضو ناظر این سازمان امنیتی و اقتصادی هستند که عملاً اکنون فراتر از یک سازمان منطقه ای است.
سازمان همکاری های شانگهای که در سال 2001 میلادی راه اندازی شد، 6 عضو ثابت و پنج عضو ناظر دارد و توسعه یافته سازمان شانگهای پنج (Shanghai Five) است که در26 آوریل سال 1996 میلادی بعد از امضای تعهد نامه امنیت نظامی مرزها توسط پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان راه اندازی شده بود. رسانه های تاجیکستان نیز که نشست وزیران کشور اعضای سازمان شانگهای در روزهای جمعه و شنبه در آنجا برگزار شد، از طرح روسیه برای ارایه پیشنهاد تبدیل عضویت ناظر ایران به عضو اصلی و دایم در نشست آینده این سازمان در ماه ژوئن خبر دادهاند؛ طرحی که به نوشته رسانههای این کشور از حمایت تاجیکستان، رئیس دورهای بعدی این سازمان نیز برخوردار است.
اهمیت این خبر از آن روست که با عضویت دایم و اصلی ایران در این سازمان، برای نخستین بار پس از انقلاب است که ایران به عضویت یک سازمان امنیتی بینالمللی یا منطقهای در خواهد آمد، موضوعی که خود تا حدی بحث برانگیز و محل مناقشه موافقان و مخالفان است.
عضویت در این سازمان از جهات مختلفی برای ایران مهم است، زیرا در وهله نخست حضور و فعال بودن در سازمانها و مجامع مختلف بینالمللی در سالهای اخیر یک از راهبردهای کشورمان برای مقابله با توطئه غرب در منزوی نشان دادن جمهوری اسلامی ایران در جهان بوده است.
جمهوری اسلامی ایران با دستیابی به ریاست دورهای گروه نم که پس از سازمان ملل، بزرگترین سازمان بینالمللی است، تا حدی این فضا را شکست و حالا با عضویت در سازمان شانگهای، ضربه دیگری بر پروژه منزوی کردن ایران وارد خواهد آورد.
شانگهای ظرفیتی خفته
«حسن بهشتی پور» درباره دیدگاههای موافق و مخالف عضویت ایران در سازمان شانگهای میگوید: برخی بر این باورند که با فروپاشی نظام دو قطبی کشورها، باید با حضور در سازمانها و پیمانهای بینالمللی یا منطقهای موقعیت خود را تثبیت کنند.
این کارشناس مسایل روسیه، قفقاز و آسیای میانه میگوید: در مقابل، مخالفان عضویت ایران معتقدند، در سازمانهایی از این دست که به وضوح مدیریت و رهبری آنها با قدرتهایی چون روسیه و چین است، ایران نمیتواند نقشی تعیین کننده داشته باشد و یا مجبور است خودش را با این سازمان تطبیق دهد و از برخی منافع خود بگذرد و یا مبتلا به تک روی شود که تبعات خود را دارد.
بهشتی پوربه موضوع چالشی همکاریهای نظامی در این سازمان و منع قانون اساسی ایران برای عضویت در چنین پیمانهایی اشاره کرده وخاطرنشان میکند: این چالش حل شده به نظر میرسد، زیرا اول اینکه شانگهای یک پیمان نظامی و دفاعی در برابر دیگر کشورها یا سازمانها مثل ناتو نیست و دوم اینکه اگر هم شانگهای یک پیمان نظامی تلقی شود، باز مجمع تشخیص میتواند مجوز عضویت ایران در آن را صادر کند و به نظر میرسد تصمیم مسؤولان نظام بر حضور در این سازمان است.
وی در عین حال همکاری های امنیتی و نظامی در حوزه مبارزه با افراط گرایی، تروریسم و قاچاق را میان ایران و کشورهای منطقه در قالب این سازمان مفید و مؤثر میداند و تأکید میکند: بر خلاف گذشته، امروز مصادیق این مبارزه کاملاً روشن است و بیشتر کشورهای منطقه امروز نسبت به این مسأله احساس خطر میکنند و میتوان از این ظرفیت برای هماهنگی و همکاریهای منطقهای در مبارزه با تهدیدات امنیتی در منطقه بهره گرفت، اما چالش، نبود رویکردهایی مشترک در این سازمان است.
این کارشناس مسایل بینالملل میگوید: البته از چنین سازمانی باید به اندازه ظرفیت و جایگاهش توقع داشت و نباید این انتظار به وجود آید که از محل عضویت در سازمانی مانند شانگهای، ایران میتواند به نقطه اتکایی در برابر فشارهای غرب برسد، زیرا دیدیم که این سازمان در مواجهه روسیه و غرب در مسأله کریمه و اوکراین نتوانست طرف روسیه را بگیرد و بیشتر اعضا در سازمان ملل به طرح غرب برای تحریم و فشار بر روسیه رأی ممتنع دادند، بنابراین باید انتظارهای اقتصادی، امنیتی، نظامی و سیاسی دولت از عضویت در این سازمان واقع بینانه باشد.بهشتی پور خاطرنشان میکند: با وجود احساس خطر مشترک اکثر اعضای شانگهای از تهدیدات افراط گرایی و تروریسم که امروز در افغانستان هم ظهور و بروز جدید پیدا کرده، متأسفانه آمریکا اجازه نمیدهد که سازمانی چون شانگهای یا کشورهای منطقه در افغانستان نقش آفرینی کنند و این یک چالش جدی مقابل همکاریهای منطقهای برای مبارزه با تروریسم در این کشور است و چالش دوم اینکه در آسیای مرکزی اجازه بازیگری به ایران داده نمیشود و جالب اینکه این روسها هستند که هیچ گاه به ما اجازه بازیگری و همکاری مشترک را نمیدهند، با این حال از این فضا میتوان برداشتهای مفیدی هم داشت.
شانگهای سازمانی برای آینده
دکتر «محمود شوری»، دیگر تحلیلگر مسایل روسیه و آسیای میانه هم در گفت و گو با خبرنگار ما معتقد است: شانگهای، محمل مناسبی است تا ایران با حضور در جمع کشورهایی که در حوزههای زیادی با آنها همسویی و هم نظری دارد، از ظرفیت این سازمان برای پیشبرد اهداف منطقهای خود بهره ببرد.
این عضو مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به رویکرد امنیتی و منطقهای این سازمان تصریح میکند: به نظر میرسد شانگهای نمیخواهد خود را در قواره یک سازمان بینالمللی مطرح کند و توجه خاص او به مسایل منطقهای است، حتی بیش از این شانگهای از ورود به برخی از بحرانهای مهم منطقهای هم خود داری کردهاست، در حالی که با وجود عضویت دو قدرت بزرگ جهانی، یعنی روسیه و چین، انتظار بیشتری از این سازمان میرود، اما به هر حال شانگهای ظرفیتی برای به کارگیری دیپلماسی و تعاملهای سیاسی و امنیتی با شماری از کشورهای منطقه است که کشور میتواند از آن بهره گیرد.
دکتر شوری اضافه می کند: شاید تا حدی زمینه های اقتصادی این سازمان هم برای تهران مهم باشد، اما آنچه عضویت در این سازمان را برای ایران خاص میکند، این است که کشورما در 36 سال گذشته در هیچ سازمان بینالمللی و منطقهای که اهداف امنیتی داشته باشد، عضو نبوده و این اولین بار است که ما به چنین سازمانی میپیوندیم و این میتواند معادلات امنیتی منطقه را تا حدی تغییر دهد، هر چند که نباید درباره نقش و ظرفیت شانگهای مبالغه کرد.
وی درباره امکان تغییر رویکردهای چنین سازمانی با پیوستن اعضای جدید و گسترش آن اظهار داشت: مسایل امنیتی مشترکی وجود دارد که کشورهای منطقه در برخورد با آنها هم جهت هستند، مانند فعالیت گروههای تروریستی، اما این مسأله تاکنون به دلایل مختلف باعث شکلگیری همکاری بین آنها نشده است. اول آنکه میزان نگرانی کشورها و سطح درگیری آنها مشابه نیست. دوم آنکه روسیه و چین با هم اختلاف نظر و اختلاف منافع و رقابت زیادی دارند که بر کارکردهای شانگهای تأثیر منفی می گذارد و مانع از ورود این سازمان به خیلی از بحرانها مانند بحران افغانستان میشود، سوم آنکه روسیه اهداف امنیتی و نظامی خود را بیشتر در قالب سازمان همکاریهای جمعی پی میگیرد و چهارم اینکه اختلافها و بحرانها میان کشورهای عضو یا ناظر گاهی به حدی جدی است که به نظر می رسد سازمان شانگهای هم نمیتواند آنها را حل و فصل کند، مانند بحران کشمیر یا اختلافهای مرزی برخی از اعضا مثل چین و هند، بنابراین ورود این کشورها به سازمان و ناتوانی آن در حل این بحرانها در عمل ممکن است باعث تضعیف آن شود.
وی میافزاید: با این حال شانگهای ظرفیت آن را دارد که در آینده با حضور اعضای جدید و کاهش تضادها، نقش آفرینی مؤثرتری در تحولها و مسایل منطقهای داشته باشد و ایران هم از این بستر بهرهمند شود.
نظر شما