ای شهیدان گمنام وطن ! ما از مشهد عشق آمده ایم... از سرزمینی که امام شهید شفیعی دارد... با پرچم متبرک بارگاه ثامن الحجج آمده ایم. با گلاب و گلی که گمنامی خودمان را با آن شستشو دهیم و اِنّا اَنزلناهی بخوانیم. آمده ایم دوباره با آرمان هایتان عهد ببندیم و زمزمه کنیم ، آری فتح نزدیک است.
فرزندان غیور ایران ، ما از حرم امام خوبان برای عاشقان حرف ها آورده ایم. پرچمی را که اهل دل زبان گویایش را بوضوح می شنوند و می فهمند. آنها که می دانند در پناه سبزش چه چلچراغ ها و مهربانی ها و شفاعت ها که منتشر نمی شود ، چه رنج ها که پاک نمی گردد و چه اشک ها و حاجت ها که به سامان نمی رسد.
ما از راهی دور برای چشم براهی ها ، امید آورده ایم. خادمانی از خطه هشتمین مرد آسمانی هستیم که با خود ، پیام مهر و ایمان و نیکبختی داریم.
ای مردان بلندمرتبه با نام و نشان ! شهادت تان مبارک و پرچم سبز این آستان ، همیشه سایه سرتان. امروز که کنار سنگ های بی اسم شما نشسته ایم ، شما را فرزندان امام رئوف می خوانیم. مردان آسمانی بی ادعای عاشقی که از دنیا هیچ چیز نخواستند حتی یک نام...
نظر شما