برای نمونه، خبر گران نشدن کالایی، خدماتی و تعرفهای را اعلام میکنند، درست نتیجه برعکس و آن مورد گران میشود. هر زمان به مردم اطمینان خاطر میدهند واقعهای رخ میدهد که سبب پریشانی و اضطراب ملی میشود.
به باور من، ایشان از بیشتر تصمیم گیریهای دولت بیخبرند و زیاد هم اهل سخنوری نیستند.
به نظرم اگر قرار باشد مسابقه سخنوری بین خانم افخم و آقای نوبخت اجرا شود خانم افخم جلو میافتند، زیرا در مصاحبههایشان مطالب سنجیده و شیوایی بیان میکنند و رموز دیپلماتیک را به کار میبرند.
بتازگی آقای نوبخت گفتهاند بهتر است ثروت و دارایی مسؤولان دولتی اعلام نشود و مردم ندانند آقای نوبخت چند کفش و چند خانه دارند. آقاجان! کفش چه ارتباطی به کاخ و خودروهای میلیاردی و صدها هزار هکتار زمین و ملک و مستغلات دارد.
زیبایی و ظرافت کلام را میبینید؟ کفش یا جوراب ایشان چه ربطی به تعداد خانهها و کوشکها و ویلاها دارد؟
چرا باید مردم ندانند فلان مسؤول که در ابتدای تصدی فلان پست دولتی با موتورسيكلت یا دوچرخه موتوری به سر کار میآمد و دولتسرایش در جنوب شهر بود، چه شد که ناگهان در پایان خدمتگزاری، دولتسرایش به فرمانیه یا خیابان فرشته منتقل شد؟
صاحب یکی دو برج شد، پشت فرمان پورشه و بنز و فراری و مازراتی نشست و حساب بانکیاش در تهران و دوبی و لندن و ژنو سر به میلیونها دلار کشید؟
بسیاری از میلیاردرهای جهان که با کار و کوشش خستگی ناپذیر وبارها زمین خوردن و بلند شدن از فقر و فاقه به مراحل بالا رسیدهاند، در کتابهایی که به چاپ دهم میرسد، رموز موفقیت خود را مینویسند.
چه ایرادی دارد مردم و بویژه جوانان آگاهی یابند چگونه یک فرد عادی پس از چند سال تصدی مشاغلی به صورت یک مولتی میلیاردر درمیآید؟
چرا مردم نباید بدانند. مردم که به نان خوردن حلال ایرادی نمیگیرند. آقای نوبخت، انگار با بچههای صغیر طرف هستند. از راه کار شرافتمندانه و تلاش و خدمت ثروتمند شدن که گناه و خطا نیست که معاندان از آن سوءاستفاده کنند؟
آخر داشتن کفش و جوراب و حتی آپارتمان و خانه و اتومبیل که هیچ فرد عاقلی ایراد نمیگیرد. کسی از راه درست و حلال میلیاردر هم بشود که مردم اعتراضی ندارند.
عیب آنجاست که بسیاری از عاملان فساد مالی در ایران به یک یا دو یا حتی 10 خانه هم اکتفا نمیکنند و چشم حریص آنان را فقط خاک کور میکند.
با این دست اندازی به بیتالمال چرا باید چنین قانونی دست نخورده بماند؟ مردم میخواهند امثال بابک زنجانیها و مه آفریدها و فاضل خدادادها جرأت نکنند میلیاردها هزار اموال بیتالمال را بدزدند و تازه طلبکار هم باشند و آقای بابک زنجانی در اینستاگرام خود از مردم و کشور طلبکار هم باشد و خود را سردار ملی که میلیون میلیون پول وارد کشور میکرده، بشناساند.
عیب بزرگ آقای دکتر روحانی عزیز این است که تعصب زیادی روی برخی همکاران خود که در کابینه تدبیر و امید، لنگ میزنند و حرکت دیگران را هم از شتاب به یورتمه و به لنگ شدن میرسانند، دارد و حمایت غیرضروری از آنان میکند. در یونان قدیم، تمامی حکام و والیان و مسؤولان در پایان یک سال خدمت به شورایی احضار میشوند و کارنامه خدمت یک ساله به اضافه مقدار ثروت و املاکشان از آنها مطالبه میشد.
این رسم خوبی بود پس از کودتای خونین 14 ژوییه عراق که قانونی به نام «از کجا آوردهای؟» در شورای انقلاب (قیاده الثوره) آن کشور تصویب شد، در ایران نیز دولت اقبال لایحهای به نام «از کجا آوردهای؟» به مجلس برد که تصویب و مقرر شد هر سال وزیران و سناتورها و وکلا و مدیران عامل و مدیران کل و کارمندان دولت ثروت خود را گزارش بدهند.
این قانون کمکم جنبه شلم شوربا و مسخره پیدا کرد و کسی آن را جدی نمیگرفت و به همین علت فساد مالی گسترش یافت و اختاپوسهای هفت سر پدید آمدند. آقای نوبخت که اکنون میفرماید نباید مردم شمار کفشها و جورابها و خانههای مسؤولان را بدانند خوب است بفرماید ملاک حذف یارانه فقیرترین و مستضعفترین طبقات مردم چیست؟
من هر مستضعفی را میبینم میگوید یارانه او را قطع کردهاند. یارانه فقیران را قطع کرده که معاون سازمان تأمین اجتماعی 27 میلیون تومان حقوق ماهانه بگیرد و 500 میلیون تومان به او وام مسکن با اقساط 500 هزار تومانی بدهند؟
آقای نوبخت! مردم میخواهند بدانند چه میشود که هر کس به نام و مقامی رسیده، برج نشین و صاحب چند برج و یا چند ویلا میشود و فرزندانش چرا مانند ملک زادگان زندگی میکنند.
کارگری در روزنامه نوشته بود با قرض و قوله خانهای در حوالی شهر مشهد ساخته، فرزندش بیمار شده، هزینه درمان، 50 میلیون تومان شده، هیچ سازمان و مقامی به او کمک نکرده است. جناب آقای نوبخت! مردم از چنین مسایلی گلایه دارند.
ادامه حاشیه های بررسی برجام در مجلس ؛ نقوی حسینی از فراکسیون رهروان اخراج شده است؟
گروه سیاسی – مسعود بصیری: اگرچه مجلس به تعطیلات هفتگی رفته و چندی است از حاشیه های برجام و دیگراتفاقات جنجالی دور شده است، اما گویا قرار نیست ترکش های برخی اتفاقات به این زودی پایان یابد.
دیروز برخی رسانه ها از تلاش عده ای از نمایندگان برای لغو عضویت چند نفر از اعضای فراکسیون رهروان ولایت که به لاریجانی نزدیک است، خبر داده اند.
اولین خبر درباره لغو عضویت نقوی حسینی، نماینده ورامین بود که خودش آن را تأیید نکرده است، اما برخی منابع آگاه در گفت و گو با قدس آن را تأیید، اما تصریح کردند: این مسأله مطرح شده اما هنوز قطعی نشده است. در این میان ولی غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی به صراحت خروج نقوی حسینی از این فراکسیون را به دلیل درخواست برخی نمایندگان اعلام کرده و گفته است این کار به دلیل اجرا نشدن نظرهای اعضای فراکسیون رهروان در کمیسیون برجام توسط وی انجام شده است. وی اظهار داشت: به طور کلی چرخش آقای نقویحسینی به سمت جبهه پایداری در این تصمیم فراکسیون رهروان تأثیرگذار بود و سرانجام منجر به تصمیم شورای مرکزی مبنی بر لغو عضویت وی شده است.
صفــر نعیمــی رز، سخنگوی فراکسیون اصولگرایان رهروان هم در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا نقوی حسینی از نامه درخواست لغو عضویت خود توسط اعضای فراکسیون خبر دارد یا خیر گفته است: حتماً این مطلب به وی گفته نمیشود؛ چرا که اصلاً نیازی نیست، وقتی شورای مرکزی یک فراکسیون یا هیأت رئیسه آن تصمیم میگیرند که فردی را از عضویت در فراکسیون کنار بگذارند، دیگر موضوع را با خود فرد در میان نمیگذارند.
لغو عضویت از فراکسیون رهروان با همین خبر پایان نیافت و دیروز آقا محمدی، نماینده مردم خرم آباد از نامه خود به کاظم جلالی- رئیس فراکسیون رهروان- برای خروجش از این فراکسیون خبر داد.
او به فارس گفت: ما در آغاز مجلس نهم به دنبال آن بودیم که همه نمایندگان اصولگرای مجلس با هم در یک فراکسیون باشند، اما پس از مدت کوتاهی متوجه شدم فراکسیون رهروان ولایت ترکیبی از تفکرات مختلف است و از اصولگرای ناب گرفته تا اصلاحطلب ناب و بینابین در آن وجود داشت. وقتی توجه کردم دیدم مواضع، گذشته و نوع صحبت کردن و حتی باورهای برخی از اعضای فراکسیون رهروان ولایت سنخیتی با جریان اصولگرایی ندارد.
آقامحمدی با بیان اینکه جریان خالص اصولگرایی در این فراکسیون به چشم نمیخورد، گفت: آقای جلالی اعلام کرد، زمانی که میگوییم اصولگرایی منظورمان تفکر خاصی نیست، بلکه اقلیتهای دینی هم میتوانند در فراکسیون رهروان ولایت حضور یابند، بنده که آرمانگرا بودم از اصولگرایی تعریف دیگری داشتم و صحبتهایی با آقای جلالی درباره افرادی که در این فراکسیون حضور داشتند، انجام داده بودم، اما پس ازآن در نامهای به آقای جلالی در همان سال اول نوشتم که بنده دیگر عضویتی در فراکسیون رهروان ولایت ندارم و تمایل ندارم نامم در فهرست اعضای فراکسیون رهروان ولایت باشد، اما هنوز نام بنده در این فهرست به چشم میخورد.
آقامحمدی با بیان اینکه این نامه را در سال اول مجلس نهم به آقای جلالی نوشتم، گفت: در فراکسیون رهروان ولایت میگویند، اعضا باید به نظر چند نفر در این فراکسیون گوش دهند که این گونه تفکر با چارچوبهای آزادی فکر، اندیشه و عقیده مغایرت دارد.
نظر شما