۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۸
کد خبر: 321439
ازگوارديولا تا كي روش

به گزارش قدس آنلاين،بسعيد زاهديان،ه جز رئال مادرید، به ندرت در باشگاه‌های مطرح اروپایی شاهد تغییر و تحول پس از قهرمانی بوده‌ایم تا اینکه تصمیم مدیران باشگاه بایرن مونیخ و کنار گذاشتن مربی قهرمانی که 3 گانه را فتح کرده بود، حیرت‌انگیز شد. مدیران بایرن مونیخ در شرایطی یوپ هاینکس را کنار گذاشتند که این مربی در پایان فصل فاتح لیگ قهرمانان اروپا، بوندس لیگا و جام حذفی شده بود اما گزینه آنها پپ گواردیولا بود. با اینکه مربی جدید پپ گواردیولای معروف بود اما همواره این پرسش وجود داشت که چرا یکی از منظم‌ترین باشگاه‌های آلمانی که در طول تاریخ دیسیپلین و انضباط خاصی در آنجا حاکم بوده و از این بابت زبانزد و الگویی برای باشگاهداری در دنیا است، مربی قهرمان را کنار می‌گذارد؟ تا مدت‌ها این شائبه وجود داشت که مدیران بایرن مونیخ هم در تبعیت از مادریدی‌ها در راستای یک شوی تبلیغاتی سراغ گواردیولا رفته‌اند و الا هر آنچه یک مربی می‌تواند کسب کند را یوپ‌ هاینکس کسب کرده بود. این ابهام تا مدت‌ها برای ما – و شاید خیلی‌های دیگر که از فاصله دور فوتبال آلمان را تعقیب می‌کنند – وجود داشت تا پل برایتنر بازیکن بزرگ و سرشناس باشگاه بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان از این راز پرده برداشت. برایتنر در مصاحبه‌اش با برنامه نود حرف‌های جالبی زد: «با ظهور بارسلونای جدید که توسط پپ گواردیولا ساخته شده بود، ما متوجه شدیم که در اسپانیا اتفاقات جدیدی در فوتبال رخ داده و سبک و سیاقی جدید ارائه می‌شود. فوتبال بارسلونا برای ما شناخته شده و قابل فهم نبود چون در آلمان همان فوتبال سنتی با تکیه بر تاکتیک‌های مرسوم حاکم بود. ما برای فهم فوتبال جدید که آینده را رقم می‌زد، تصمیم گرفتیم تا پپ گواردیولا را به آلمان بیاوریم تا با تفکر و ایدئولوژی این مربی آشنا شویم. به همین دلیل بهترین جا برای این کار بایرن مونیخ بود که مهم‌ترین باشگاه آلمانی محسوب می‌شود و هسته مرکزی تیم ملی آلمان را تشکیل می‌دهد. با آمدن گواردیولا، با فلسفه فوتبال جدید آشنا شدیم و به هدفی که مورد نظر مسوولان فوتبال آلمان بود رسیدیم.»
پل برایتنر اگرچه اشاره نمی‌کند که هدف آنها رقابت با تیم ملی اسپانیا بوده که به تبعیت از بارسلونا، تیکی تاکای معروف را ارائه می‌کرد و با این فوتبال جام جهانی و جام ملت‌های اروپا را فتح کرده بود اما پرواضح و آشکار است که آلمانی‌ها برای موفقیت مقابل رقیب تازه‌ای به نام اسپانیا کلی با خود فکر کرده‌اند و در نتیجه یک کار ملی به اینجا رسیدند که باید گواردیولا و فلسفه فوتبال او را به آلمان بیاورند و راهی جز این برای موفقیت وجود ندارد.
آلمان‌ها الگوی مناسبی در فوتبال هستند؛ آنها یک بار هم اواخر دهه 90 با تصمیمی که منافع فوتبال ملی آلمان را دنبال می‌کرد، تحسین و حیرت فوتبال دنیا را برانگیختند.
آلمانی‌ها پس از ناکامی در جام جهانی 94 و 98 متوجه شدند که رقیب تازه‌ای به نام فرانسه در فوتبال اروپا ظهور کرده و برای مقابله با آنها باید ساختار فوتبال سنتی خود را تغییر دهند. آنها متوجه شدند که دیگر شیوه پرورش فوتبال خیابانی منسوخ شده و با توجه به توسعه کشور امکان چنین فوتبالی وجود ندارد. طرح آنها راه‌اندازی و تاسیس آکادمی‌های فوتبال در باشگاه‌های حرفه‌ای بود که اثراتش همچنان در فوتبال این کشور ادامه دارد. امروز فوتبال آلمان با تکیه بر آکادمی‌ها و پرورش بازیکنان جوان در کنار آموختن فلسفه جدید فوتبال – چیزی که گواردیولا به این کشور برده – بی‌شک صاحب بهترین و موفق‌ترین فوتبال دنیا هستند که جام جهانی را بالای سر بردند و بی‌تردید تا سال‌های سال شانس اصلی قهرمانی در اروپا و دنیا محسوب می‌شوند.
آلمان با تفکر مردانی مثل بکن باوئر، اولی هوینس و امثال همین پل برایتنرها، فوتبال خود را به روز و آپدیت در بالاترین سطح نگه داشته؛ اگرچه در ظاهر بایرن با پپ نتوانسته به جام قهرمانی اروپا برسد ولی مساله این است که آلمان به هدف اصلی خود رسیده و دورنمایی که برای خود معین کرده بود را نزدیک و قابل دسترسی می‌بیند.
حالا در فوتبال ایران چه خبر است؟ کره، ژاپن و این اواخر استرالیا با سرعت فراوانی از سایر تیم‌های آسیایی فاصله گرفته‌اند و روند پرشتاب حرکت آنها به سمت موفقیت ادامه دارد اما در فوتبال ایران مهم‌ترین دغدغه مسوولان فدراسیون مساله قرارداد سرمربی تیم ملی با اسپانسر است! در آلمان امثال بکن باوئر و پل برایتنر نشسته‌اند و فکر می‌کنند که برای عبور از رقبایی مثل فرانسه و اسپانیا چه راه‌حلی وجود دارد، در فوتبال ایران کریم باقری و امثال او مصاحبه می‌کنند که مهدی رحمتی باید به تیم ملی دعوت شود و حق او پایمال می‌شود. البته که در این میان همه مسوولان ورزش و فدراسیون فوتبال را باید مقصر دانست نه یکی مثل کریم باقری چرا که وقتی برنامه و هدفی برای آینده تعریف نشده است، کریم باقری و سایر پیشکسوتان هم سردرگم و بی‌هدف به مسائلی می‌پردازند که نه تنها منافع ملی لحاظ نمی‌شود که در مواردی حرف‌‌ها و مسائلی به میان می‌آید که دودش به چشم فوتبال ملی ایران می‌رود.
آندرانیک تیموریان در مصاحبه اخیرش به نکته‌ای ویژه اشاره می‌کند: «برای ساختن سد و پل و انجام پروژه‌های عمرانی از آلمان، ایتالیا و کشورهای توسعه یافته مهندس استخدام می‌کنیم. برای رشد فوتبال هم مهندس‌اش را آورده‌ایم که همین کارلوس کی‌روش است.» آندو به مساله درستی اشاره می‌کند؛ ما پول خرج کرده‌ایم و مهندس و تکنسین فوتبال را استخدام کرده‌ایم اما از او بهره کافی را نمی‌بریم و تنها از توانایی‌های او در زمینه مربیگری و کوچینگ استفاده می‌کنیم در حالی که کی‌روش با تجربه حضور در باشگاه‌های مطرح دنیا، با سابقه و تخصص فراوانی که از کار در کشورهای مختلف با خود به ایران آورده می‌تواند فوتبال ایران را برای آینده مهندسی کند، به شرطی که به جای جنگیدن با او، سعی کنیم تا مربیان، پیشکسوتان و همه افرادی که به نوعی با فوتبال درگیر هستند پای کلاس درس کی‌روش بنشینند تا همانطور که آلمانی‌ها از پپ گواردیولا بهره گرفته‌اند، ما هم از کی‌روش نهایت استفاده را ببریم.  پپ، فوتبال آلمان را برای عبور از رقبایش که اسپانیا، فرانسه و... هستند مهندسی کرده و ما در سطحی کوچکتر باید طرحی نو دراندازیم و از کی‌روش بخواهیم تا ما را مهیای رقابت و کنار زدن ژاپن، کره، استرالیا و حتی عربستان کند و به ما یاد بدهد که برای قهرمانی در آسیا، قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا و صعود از مرحله گروهی در جام جهانی چه باید بکنیم. پل برایتنر 48 ساعتی در ایران حضور داشت؛ کلی حرف تازه، کلی نکته فنی و قابل تعمق از حرف‌هایش استخراج شد، حال حساب کنیم و ببینیم که در 4 سال چقدر می‌شود از کی‌روش بهره گرفت. 4 سال اول گذشت و آنقدرها که لازم بود از کی‌روش بهره نگرفتیم اما هنوز هم دیر نیست؛ او 3 سال دیگر با ما قرارداد دارد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.