قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: هنگامي كه امام رضا (ع) غذا مي‌خوردند، سيني مي‌آوردند و نزديك سفره مي‌گذاشتند، ایشان به بهترين غذايي كه برايش مي‌آوردند مي ‌نگريست و از هر غذا مقداري را بر مي‌داشت و در آن سيني مي ‌نهاد، سپس دستور مي‌ دادند آن سينيِ غذا را براي بينوايان ببرند.

این نماینده الهی هيچ گاه تشريفات، همراهان و ملازمان به همراه نداشت! 

به گزارش سرویس فرهنگی قدس انلاین، همسان زيستي با محرومان و بينوايان يكي از ويژگي هاي اساسي امام و حاكم در جامعه اسلامي است؛ و ره آوردهايي بسيار سازنده دارد. از روزهاي آغازين اسلام و در هنگامه فراخواني پيامبر اسلام اين اصل مهم مورد توجه بود و به همگان گوشزد مي‌شد. پيامبر (ص) از همان آغاز دركنار محرومان و بينوايان بودند و همانند آنان زندگي مي‌كردند و از تجملات و اشرافي گري و گرايش به طبقات برتر دوري مي‌گزيدند و همگان را نيز به اين سيره و روش فرا مي‌خواندند. ائمه اطهار (ع) نيز همگان چنين بودند و هيچ يك بر خلاف اين سيره و روش گامي بر نداشتند؛ بلكه همانند پايين ترين طبقات مردم زندگي مي‌كردند. امام رضا (ع) نيز در دوران زندگي همانند پدران خويش، همراه با بينوايان و تهيدستان بود و همانند آنان مي ‌زيست و از هر نوع تجمل و اشرافي گري دوري مي‌گزيد و با وجود اين كه به ولايتعهدي رسيده بود برخلاف روش هاي معمول و مرسوم در دستگاه خلافت به شيوه پدران خويش مي ‌زيست و با رفتار خود بر شيوه زندگي مأمون، خط سرخ مي‌كشيد و انديشه هاي غيراسلامي او را آشكار مي ‌ساخت. يكي از كنيزان مأمون گويد: ما را به دربار مامون روانه كرده بودند. آن جا در بهشتي از خوردني ها و نوشيدني ها و عطرها و پول فراوان به سر مي‌برديم، تا اينكه مأمون مرا به خانه امام رضا (ع) فرستاد. چون به خانه امام در آمدم، تمام آن نعمت های دنیوی از دست رفت.
امام رضا (ع) در دوران ولايتعهدي، مالي جکع ننمود و چيزي را براي خود و خانواده اش ذخيره نكرد؛ بلكه آنچه را در اختيارش بود به بينوايان مي‌بخشيد. امام (ع) در خراسان، همه اموال خويش را در روز عرفه (ميان مردم و نيازمندان) تقسيم كرد. (در اين هنگام) فضل بن سهل عرض كرد: اين كار زيان است. امام (ع) فرمود: بلكه اين كار غنيمت و سود است. آنچه را كه براي دستيابي به پاداش الهي و كرامت انساني بخشيدي، غرامت و زيان مشمار.
اين چنين است كه به داد بينوايان رسيدن كرامت انساني و عملي الهي است. پس آنان كه بر خلاف اين رفتار مي‌كنند و دم از كرامت انساني و حقوق انسان مي‌زنند، راهي درست نمي ‌روند و مسئوليت خود را انجام نمي‌ دهند. امام رضا (ع) در آن هنگام كه در مرو به ولايتعهدي رسيده بود از ياد بينوايان غفلت نورزيد و هر آنچه از نعمت ها در اختيار داشت با بينوايان و تهيدستان تقسيم مي‌كرد و آنان را در زندگي خويش شريك مي ‌ساخت و هميشه به ياد آنان و دركنار آنان بود. معمر بن خلاد گويد: هنگامي كه امام رضا (ع) غذا مي‌خوردند، سيني مي‌آوردند و نزديك سفره مي‌گذاشتند، ایشان به بهترين غذايي كه برايش مي‌آوردند مي ‌نگريست و از هر غذا مقداري را بر مي‌داشت و در آن سيني مي ‌نهاد، سپس دستور مي‌ دادند آن سينيِ غذا را براي بينوايان ببرند.
حضرت رضا (ع) در ظاهر نيز چنان بودند كه هيچ تفاوت و تمايزي با مردمان و توده هاي جامعه نداشت و در جايي كه حضور مي ‌يافت شناخته نمي ‌شد و هيچ گاه تشريفات و همراهان و ملازمان به همراه نداشت و همانند شاهان رفتار نمي‌كرد. ايشان با سيره عملي و رفتار خويش اعمال و رفتار خلفا را باطل مي ‌ساخت و مردم را آگاه مي‌ كرد كه سبک زندگي حاكمان اسلامي بدين گونه است؛ و چون از مردم فاصله نمي‌گرفتند از مشكلات آنان مطلع بودند و از دردها و رنج هاي آنان آگاه مي‌گرديد و نيازهاي آنان را مي‌شناخت و درد آشناي توده هاي محروم بود. بر این اساس آمده است روزی امام رضا (ع) وارد حمام شد. مردي كه آن حضرت را نمي ‌شناخت، به ایشان گفت بدن مرا مالش ده. امام شروع به مالش بدن او كرد. هنگامي كه مردم آن شخص را از جريان آگاه كردند و امام را شناخت، پريشان گرديد و عذرخواهي كرد و از اين كار پوزش خواست؟ ليكن امام (ع) همچنان به مالش بدن او ادامه داد و او را دلجويي كرد.
امام رضا (ع) در طول زندگي خويش، به شيوه  اجداد بزرگوارشان رفتار مي ‌كرد و دركنار محرومان بود و از صدر نشيني پرهيز مي‌كرد و از زيست اشرافي دوري مي‌جست. روزي يكي از بزرگان و صاحب دولتان نيشابور مهمانيِ بزرگي برپا داشت و امام رضا (ع) را دعوت كرد. راه و رسم آن روزگار چنين بود كه اگر به خاطر بزرگي و عزيزي مجلسي برپا مي‌شد، پيش از آمدن آن عزيز، همگان به مجلس مي‌آمدند تا آن مهمان انتظار نكشد. از اين رو همه مهمانان حاضر شدند و عالمان و بزرگان و اشراف آن شهر جمع گشتند و بر بلنداي مجلس تختگاهي (شاه نشين) قرار دادند و بزرگان بر آن جا نشسته و تكيه كرده بودند و اين نيز از رسوم آن روزگاران بود كه در مجالس، بزرگان بر بلنداي مجلس مي ‌نشستند و خادمان و كارگران و مردمان عادي در كنار هاي آن. آنگاه كه امام رضا (ع) به مجلس وارد شد، راه بگشودند تا امام به جاي بزرگان برود و در بلندي و شاه نشين بنشيند؟ ليكن امام به آن جا توجهي نكرد و به همراه خادمان و كارگران (نه بر شاه نشين)؛ بلكه دركنار شاه نشين نشست. از آن روز به بعد چنين شد كه ديگر شاه نشينان از ارزش و اعتبار افتادند و همگان در مجالس در كنار آن مي‌نشستند و از امام رضا (ع) اين روش و سيره اسلامي را آموختند.
امام رضا (ع) همچنين به فرزند خويش سفارش مي‌كند كه از مردمان فاصله نگيرد و در ميان آنان باشد و از آنچه دارد به ديگران بدهد و آنان را در دارايي خويش شريك گرداند و به خويشاوندان و بستگان رسيدگي كند و از مردمان غافل نماند. بزنطي گويد: نامه امام ابي الحسن الرضا (ع) را به امام جواد (ع) كه بدين شرح بود، خواندم: اي فرزند؛ به من خبر رسيده كه هنگامي كه بر مركب سوار مي ‌شوي، غلامان تو را از در كوچك بيرون مي‌ برند و اين از بخل آنهاست تا خيري از تو به كسي نرسد. به حقي كه برگردن تو دارم، از تو مي‌خواهم، كه ورود و خروج تو جز از در بزرگ نباشد و زماني كه سوار مي ‌شوي با خود دينار و درهمي بردار و بايد هر كسي از تو بخششي خواهد به او بدهي. من خواستار آنم كه خداوند مرتبه تو را بلند گرداند، پس بخشش كن و به ياري خدا از تنگدستي بيمناك مباش.
بر اين اساس ارج نهادن به مستضعفان و مواسات با آنها يكي از نمودارترين خصلت هاي روحي امام رضا (ع) بود كه به اين خصيصه‌ سترك و شكوهمند اخلاقي تا واپسين لحظات عمر خويش سخت پاي بند و نيز در پي آن بودند به سردمداران و دولتمردان و به همه‌ انسان ها اعلام نمایند كه در طريق رسيدن به سعادت و نيك بختي دنيا و آخرت بايد درد و رنج توان بينوايان را فراموش ننمود، در غیر این صورت بايد جامعه‌ انساني در انتظار سقوط و نابودي آغوش بگشايد و آماده‌ هر گونه بلا و آسيب ‌هاي سخت دنيا و آخرت باشد.

منابع:
1-مجلسی، بحارالانوار، ج 49: 100.

2-کلینی، اصول كافي، ج 4: 52.

3-شیخ صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2: 179.

4-ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج 4: 362.

5-حكيمي، سيره امام رضا(ع): 50-53.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.