این مطلب تصریح می کند که باوجود تفاوت مذهب، ایران توانسته است رابطه خوبی با اهل سنت داشته باشد و اختلاف ها در این خصوص بین شیعیان و اهل سنت بسیار کمتر از اختلافات برخی دیگر از جوامع کاملا همگون است.
تعادل مذاهب
مشکلات برای شیعیان ایران همان اندازه وجود دارد که برای اهل سنت وجود دارد و حتی در برخی موارد دولت توجه بیشتری به مناطق سنی نشین کرده و هر دو مذهب روابط خانوادگی و احترام آمیز خوبی با هم دارند در حالی که در بسیاری از کشورهای عربی این مساله حل نشده است و دولت مرکزی نتوانسته شرایط متعادلی را برقرار کند.
در ادامه ترجمه این مقاله را میخوانید:
اهلسنت در ایران اغلب در مناطق دور از پایتخت سکونت دارند. محدوده گسترش مذهب شافعی در میان کردها در غرب، تالشیها در شمالغرب، و عربها در جنوب ایران است. مذهب حنفی نیز در مناطق شرقی ایران و در شهرهای بلوچنشین، فارسها و ترکمنها رواج دارد. حنبلیها نیز در کرانههای خلیجفارس در جنوب کشور جمعیت بسیار اندکی دارند.
علیرغم اینکه نظام جمهوری اسلامی، زاده انقلابی است که بهدست رجال دینی شکل گرفته و بنیانگذار آن امامخمینی در صدر این رجال قرار دارد، و با اینکه شیعه اثنیعشری، مذهب رسمی در این کشور است ـ
مع هذا ـ نص صریح مادههای 12 و 13 قانون اساسی، تمامی مذاهب اسلامی حتی مذاهب حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی را به رسمیت میشناسد و به پیروان این مذاهب آزادی کامل در پرداختن به آیینها و آموزههای مذهبی خود را داده است. از این روی نباید از تعداد انبوه مساجد و مدارس دینی اهلسنت در ایران، که بالغ بر 15 هزار از جمع کل 60 هزار مرکز دینی در کشور است، متعجب شد.
همکاری شیعیان و اهل سنت ایران
حجتالاسلام غریبرضا، مدیر مؤسسه گفتوگوی دینی وحدت که مقر آن در شهر قم است، خبر از هیأتی میدهد که تحت نظارت مقام معظم رهبری است. این هیأت از جمعی از علمای اهلسنت و شیعه تشکیل شده و فعالیت حوزههای دینی اهلسنت و مساجد آنها را زیر نظر دارد و با آنها همکاری میکند. احسان ربانی نویسنده و پژوهشگر ایرانیتبار اهلسنت، مُنکر نقش این هیأت در دورکردن ایران اسلامی از فتنههای مذهبی منطقه نیست، اما اهمیت فتوای حکیمانه و دوراندیشانه رهبر نظام، مبنی بر تحریم اهانت به اعتقادات اهلسنت و همسران پیامبر(ص) را بسیار مهمتر و مؤثرتر میداند. بهعقیده او این فتوا نقشی فعالتر از برگزاری هزاران کنفرانس مذهبی داشته و مفیدتر از هزینههای میلیاردی بوده است. از دید ربانی این فتوا، دود شعلههای فتنههای مذهبی که کل منطقه را به آتش کشیده، از ایران دور کرده است.
آیتالله محسن اراکی، دبیرکل مجمع تقریب بین مذاهب که همیشه به جرأت در گفتار معروف بوده است، میگوید آزادیهای اهلسنت در ایران بیشتر از آزادی پیروان این مذهب در دیگر کشورهای اسلامی است، حتی بیشتر از کشورهایی که سنی مذهب رسمی آنهاست!
این دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران برای علمای اهلسنت ایران مانند «مولوی عبدالحمید» امام جمعه زاهدان مورد تردید نیست، اما با شروع ریاست جمهوری حسن روحانی، دیدگاه تعدیلشدهای توسط آنها ارایه شد که خواستار مشارکت اهلسنت در کابینه وزارتی دولت بود تا بهتعبیر آنها مساوات و همبستگی ملی بیشتری در ایران محقق شود. پاسخ مخالفان سهم داشتن اهلسنت در کابینه وزارتی حسن روحانی، بسیار ساده و موجز بود: روند چینش سیاسی در ایران سهمیهای نیست، و برپایه سهم و درصد داشتن طیفهای مختلف بنا نشده و حزب پیروز، دولت را بنابر خواست خود تشکیل میدهد و این امر هیچ ارتباطی به راندن اقلیتها به حاشیه و یا تبعیض ندارد، بلکه یک قاعده و اصل اساسی در این نظام سیاسی بهشمار میرود.
البته این اصلی است که توسط کشورهای مختلف به رسمیت شناخته شده است.
حقوق تثبیت شده اقلیتها
در زمینه رعایت حقوق اقلیتها یکی از کارشناسان ایرانی میگوید: «در این کشور گاه حقوق اقلیت سنیمذهب بیشتر از حقوق اقلیتهای قومی، سیاسی یا اجتماعی دیگر که شاید شیعه هم باشند رعایت میشود».
آمار و ارقام رسمی، شاهدی بر این مدعاست؛ چراکه کرمان، یزد و سمنان که از محرومترین مراکز استانهای ایران بهشمار میآیند، اکثریت شیعی دارند و جالب است بدانیم که همین سه شهر نیز زادگاه چهار رئیسجمهور اخیر ایران یعنی رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی هستند. شهر اهواز نیز یکی دیگر از شهرهای شیعی ایران است؛ شهری که بر دریایی از نفت شناور است، اما سطح توسعه در این شهر بالاتر از سطح توسعه در شهر سنندج شافعی مذهب، یا مناطق مختلف حنفی مذهب ارومیه نیست.
سخنگویان نظام جمهوری اسلامی و حامیان آن، علاوه بر موارد ذکرشده در این نوشتار، فهرست بلندبالایی از روشهای تعامل مثبت با اهلسنت در ایران برمیشمارند که شایسته توجه است:
از جمله حمایت از مناطق مرزی سنینشین توسط سنیهایی که در ارتش، سپاه پاسداران، نیروهای امنیتی و یا پلیس مشغول به خدمت هستند، سهم داشتن این اقلیت مذهبی در مدیریت مناطق سکونتی خود، انتشار روزنامه، مجله، و راهاندازی سایتهای مخصوص، انتخاب فعالان سیاسی و دیپلمات سنیمذهب (انتصاب سفیر سنی و نیز انتخاب نماینده سنی بوکان بهعنوان عضو هیأترئیسه مجلس)،تدریس مذاهب سنی، بستن ضریح ابولؤلؤه، قاتل خلیفه دوم در کاشان و پخش اذان سنی از شبکههای تلویزیون استانی. علاوه بر موارد فوق، تصمیمگیریهایی را که در سالهای اخیر برای اثبات حسننیت نظام نسبت به اهلسنت در ایران صورت گرفته، نباید از نظر دور داشت.
نظر شما