قدس آنلاین/ آمنه مستقیمی: در طول سال هستند روزها و شب‌هایی که دیگر اوقات در شرافت و عظمت به گرد پای آن‌ها هم نمی‌رسند، روزها و شب‌هایی که می‌توان بدون مانع، طعم شیرین قُرب را چشید... و لیلة القدر سرآمد چنین اوقاتی است؛ به مناسبت فرا رسیدن این شب عظیم الشأن و در بررسی راز این عظمت با دکتر محسن میرباقری، دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی، مدیرمسؤول مؤسسه نورالمجتبی(ع) و کارشناس معارف سازمان صداوسیما گفت و گو کرده‌ایم که به حضورتان تقدیم می‌شود:

 مقدرات ما در شب قدر محضر امام عصر(عج) عرضه می‌شود

بنابر تصریح آیات و روایات، شب قدر شبی باعظمت و برتر از هزار ماه است، راز عظمت لیلة القدر چیست؟ آیا میان این شب با معراج حضرت رسول(ص) ارتباط خاصی است؟

شب‌های مبارکه احیا از جهات گوناگون عظمت دارد؛ اولاً این شب‌ها، شب‌های قرآن است چنانکه در سوره مبارکه قدر می‌فرماید:«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَة القدر» و نیز در سوره مبارکه دخان است که:«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَة مُبارَکَة إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» یعنی قرآن در شب قدر که برتر از هزار ماه است، نازل شده و در این شب هر امر تقدیر می‌شود.

دوم آنکه شب‌های احیا، شب‌های پیامبر(ص) و نزول قرآن بر قلب مبارک ایشان است، برخی بزرگان همچون صاحب المیزان با استناد به آیات معتقدند: قرآن دو نوع نزول دارد؛ یکی تدریجی و طی 23 سال و نیز دفعی و یک جا در لیلة القدر؛ یعنی قرآن از نظر معارف، معانی و الفاظ در شب قدر یک جا بر قلب پیامبر(ص) نازل شد چنانکه سوره مبارکه شعراء در آیه 192 به این مسأله می‌پردازد: «وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ»؛ پس این شب، شب پیامبر(ص) است و نیز برخی معراج حضرت را مقارن با همین زمان دانسته‌اند!

خداوند در سوره مبارکه نجم به سفر معراج پیامبر(ص) اشاره کرده و می‌فرماید:«وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى...» این پیامبر که با شما همصحبت است، هرگز سردرگم نشد که نداند چه گوید و هرگز به بی‌راهه نرفت، آنچه می‌گوید وحی است که بر او نازل می‌شود و این پیامبر(ص) را شدیدالقوی تعلیم داده است؛ برخی مفسران گفته‌اند، منظور از شدیدالقوی خداست و برخی روح القدس را مخاطب می‌دانند(این با مقصود آیه هماهنگ تر است).

از آیه «فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» برمی‌آید (بنابر گمان قوی) که قرآن بر قلب پیامبر(ص) نازل شده؛ زیرا چیزی بالاتر از قرآن برای نزول بر قلب ایشان نیست؛ پس می‌توان نتیجه گرفت، پیامبر(ص) در شب قدری در اوایل بعثت به ضیافت آسمانی رفتند و روح القدس با نزول همه قرآن از ایشان میزبانی کرد؛ یعنی پیامبر(ص) از آن تاریخ همه قرآن را در قلب خود داشتند، اما مأمور به ارایه تدریجی آن بودند، چنانکه در سوره قیامت می‌فرماید:«لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ؛ با شتاب و عجله زبان به قرائت قرآن مگشای» و یا در سوره مبارکه طه می‌فرماید:«وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»؛ وقتی مرحوم کربلایی کاظم در دوران معاصر با عنایت الهی در یک لحظه حافظ کل قرآن شد، اینکه پیامبر(ص) در شب معراج همه قرآن را دریافت کرده باشد، تعجب آور نیست!

گفتید، عظمت شب قدر دلایل متعدد دارد؛ دیگر عوامل دخیل در این عظمت کدامند؟

آنکه شب قدر، شب امیرمؤمنان علی(ع) است و خداوند اقتضا کرده، در هر سه شب احیا، نام ایشان جاری شود چنانکه شب نوزدهم رمضان شب ضربت خوردن، شب بیست و یکم رمضان شب شهادت و شب بیست و سوم رمضان، شب سوم آن حضرت است. همچنین، این شب، شب حضرت زهرا(س) است و در روایات گفته اند، ایشان حقیقت و همتای شب قدر است، پس باید قرآن در ایشان نازل شده باشد، چنانکه در روایت داریم که حضرت زهرا(س)، قلب رسول خدا(ص) است. پنجم آنکه شب قدر، شب همه ائمه(ع) و نیز شب امام زمان(عج) است. امام رضا(ع) فرمودند: «امیرالمؤمنین این ماجرا را بسیار نقل کردند که: «نزد رسول خدا بودم و آن دو نفر (خلفای اول و دوم) هم حضور داشتند، پیامبر سوره قدر را می‌خواندند و می‌گریستند، آن دو پرسیدند: چرا گریه می‌کنید؟ حضرت فرمودند: «از عظمتی که در این سوره می‌بینم» تا رسیدند به آیه «تَنَزَّل‌ُ المَلائِکَةُ وَ الرُّوح‌ُ» سپس پیامبر از آن دو پرسیدند: «ملایکه و روح بر چه کسی نازل می‌شوند؟» آن دو عرض کردند: شما! پیامبر فرمودند: «بعد از من بر چه کسی نازل می‌شود؟» عرض کردند: نمی‌دانیم!

امیرالمؤمنین فرمودند: «پیامبر دستشان را بر سر من گذاشتند و فرمودند: «اگر نمی‌دانید، بدانید بعد از من ملایکه و روح القدس بر این مرد نازل می‌شوند!»

و امروز بر امام زمان(عج) نازل شده و مقدرات همه را به ایشان عرضه می‌کنند و اگر کسی بخواهد در شب قدر دستش به جایی وصل باشد، برای امام زمان(عج) دعا و به ایشان توسل کند. من خود در دوران جوانی در شب قدری دو ساعت مداوم برای ایشان دعا کردم و بسیاری از برکات زندگی را ناشی از همان دعا می‌دانم.

افزون بر این، خداوند می‌خواهد در شب قدر به مؤمنان لطف کند، چنانکه در سوره مبارکه دخان آمده در این شب همه امور حکیمانه رقم می‌خورد البته امور مربوط به خدا تقدیر می‌شود، نه تصمیماتی که ما برای اعمالمان می‌گیریم. مانند سؤال امتحان که معلم طرح می‌کند، اما دانش آموز در پاسخ مستقل است. برای مثال در شب قدر صحنه گناه مقدر می‌شود، اما انجام یا پرهیز از آن دست خود ماست: «أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ..» یعنی شب قدر از اسرار رحمت الهی است.

 

مگر نه آن است که انسان‌ها با سرنوشت مشخص به دنیا می‌آیند، پس این تقدیر امور سالانه در شب قدر به چه معناست و آیا انسان می‌تواند در این تقدیر دخل و تصرف کند؟

ما یک سرنوشت همه عمر داریم که بنابر روایات در دوران جنینی فرشتگان الهی این مقدرات را میان دو چشم انسان حک می‌کنند و باید شامل کلیات باشد، اما مقدرات سالانه در شب قدر رقم می‌خورد؛ برای مثال دانشجو باید 140 واحد درسی را بگذراند، اما در هر ترم طبق قوانین دانشگاه واحدهایی به او عرضه می‌شود که مقدراتِ مقطعی است!. انسان هم مقدرات کلی مانند طول عمر و سطح معیشت دارد و نیز مقدرات سالانه که مستقلاً رقم می‌خورد مانند اینکه از دنیا برود یا رزقش افزون شود. شب قدر زمانی است برای دعا و گرفتن حاجات، چون خدا دعای انسان را می‌شنود و به درخواستش توجه می‌کند «إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»؛ پس باید در این شب‌ها تا صبح اِحیا گرفته شود و خدا را یاد کنیم؛ زیرا دعا و صدقات ما در مقدراتمان تأثیر دارد، مانند معلمی که بر اساس اعمال دانش آموز، او را تشویق و یا تنبیه می‌کند.

اگر لیلة القدر شب اجابت و دعاست، پس چرا همه حوایج ما در این شب مستجاب نشده و بسیاری از آن‌ها در تقدیر ما نوشته نمی‌شود؟

متأسفانه، ما اجابت را بد یا اشتباه معنا کرده و بر این باوریم که اجابت باید در جا باشد، در حالی که اجابت پاسخ گفتن و توجه کردن است، مانند مادری که ندای فرزند را پاسخ می‌دهد، اما ممکن است از سر عاطفه، محبت و صلاح، درخواست فرزند را به تعویق بیندازد که این بی‌توجهی و بی‌محبتی نیست.

وعده خدا هم هرگز دروغ نیست و ما دعای غیرمستجاب نداریم، البته دعای واقعی، نه غافلانه، اگر از دل بخواهیم خداوند می‌شنود و طبق مصالح ما و حکمت‌های خود اجابت می‌کند، گاهی در جا، گاهی با تأخیر و گاهی به شکل دیگری غیر از تقاضای ما؛ این‌ها همه اجابت است و حتی اگر در دنیا به انسان داده نشود، ذخیره آخرت او می‌شود و نباید به خدا سوءظن داشت؛ در نهایت آنکه، دعا عبادت و راه ارتباط با خداست.

ما امکان دخل و تصرف مستقیم در مقدرات الهی را نداریم، اما می‌توانیم به صورت غیرمستقیم یعنی با دعا و صدقه در تصمیم خدا اثر بگذاریم؛ معمولاً خداوند حاجات کوچک را زود اجابت می‌کند، البته هستند حوایج بزرگی که شاید به صلاح انسان نباشند، اما می‌توان در اجابت آن‌ها نیز از طریق دعا «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ» و اعمالی چون صدقه، نیکی به پدر و مادر، صله رحم و احسان به دیگران اثر گذاشت.

 

ارتباط با امام عصر(عج) و توسل به ایشان در درک عظمت شب قدر و رقم زدن سرنوشت بهتر چقدر مؤثر است؟

خداوند در کنار ابراز علاقه و توجه به خود، از توجه به امور مربوط به خود نیز خشنود می‌شود؛ زیرا توجه به قرآن به عنوان کلام خدا، توجه به پیامبر(ص) و امام عصر(عج) به عنوان حجت او روی زمین، همان توحید است؛ یعنی توجه ما به امام و قرآن با نگاه استقلالی نیست، بنابراین در شب قدر که مقدرات انسان به محضر امام عصر(عج) عرضه می‌شود، باید برای فرجشان دعا کنیم که این سبب فرج ماست و برای ایشان صدقه داده و با حضرتش مناجات کنیم، اصلاً می‌توان مقدمه این توجه را رفتن به محضر پدر و مادر در لیلة القدر و جلب رضایت و حلالیت آن‌ها قرار داد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • منتظر IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۳
    0 0
    عالی بود..........باتشکر