ناکامی‌های اخیر اصلاح‌طلبان در پارلمان، آثار مهمی بر سرنوشت معاون اول دولت اصلاحات خواهد گذاشت.

تحولات مجلس چه تاثیری بر آینده سیاسی «عارف» دارد؟

به گزارش قدس آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، حسام رضایی: خردادِ 92 «منصرف» شد؛ اسفندِ 94 «محور» و حالا از یک سیاست‌مدار ناکام، چیزی کم ندارد. اگر محمدرضا عارف تا دیروز، دندان بر سر جگر می‌گذاشت و منادی وحدت و نماد ریش‌سفیدی در میان اصلاح‌طلبان بود،‌ امروز اما به واسطه شکست‌های پی در پی چپ‌ها در جریان انتخاب ریاست و هیئت‌رئیسه کمیسیون‌های پارلمان، صبرش به لب آمده و به دنبال فرصتی است تا از پشت پرده‌ها بگوید. پشت پرده فراکسیون امید که چگالی بالای تکثرش، حالا کار دست اصلاح‌طلبان داده است.
اصلاح‌طلبان، امروز قربانیِ‌ «ضدیت منافع» و «چندشعبگی سیاسی» در فراکسیون امید شده‌اند. اصولگرایان و اعتدالگرایان عضو این گعده پارلمانی، از میان عارف و لاریجانی، گزینه دوم را برگزیدند تا نشان بدهند، طعم شیرین قرابت به قدرت، ذائقه‌بردار نیست. سیاست قابل پیش‌بینی حامیان دولت در فراکسیون امید مبنی بر حمایت از لاریجانی، اصلاح‌طلبان را منزوی و منتظر رخدادهای آینده کرده است. در این میان،‌ آینده سیاسی عارف هم جالب خواهدبود.

***الههِ «فداکاری»
 
خیلی‌ها معتقدند که کوپن محمدرضا عارف برای یاران چپ‌گرایش، تنها در هنگامه انتخابات‌ خریدار دارد. او نگه داشته می‌شود تا در میانه خیل چک‌هایِ برگشتیِ اصلاح‌طلبان، آنجا که نیاز است، «نقد» شود‌. عارف که در انتخابات خرداد 92، در میان دانشگاهیان و جوانان روشنفکرمَآب، خاطرخواه بسیار داشت، به فرمانِ رئیس دولت اصلاحات و نقش‌آفرینی پشت پرده آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، از خیر رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم گذشت تا مسیر سیادت روحانی بر پاستور،‌ هموار و هموارتر شود.
عارف پس از این داستان، تبدیل به الههِ «فداکاری» و اسطورهِ «جان‌فشانی» اصلاح‌طلبان شد. هوادارانش، مسلک سیاسی او را عارفانه و اخلاقانه توصیف می‌کردند و معتقد بودند، او به واسطه از خودگذشتگی در انتخابات 92، می‌تواند نقش کاپیتان را در زمین بازی اصلاح‌طلبان ایفا کند اما مخالفانش او را برنمی‌تابیدند. 
هر چه بود، عارف حالا دیگر، بازوی «اجرایی» اصلاح‌طلبان شده بود. معاون اول دولت اصلاحات در انتخابات 7 اسفند هم علی‌رغم به احتزاز در آمدنِ عَلَم‌های مخالفت و ضرب ناکوک احزاب کارگزاران و اعتدال و توسعه در سمفونی دوم خردادی‌ها، سرلیست اصلاح‌طلبان در تهران شد. اما این تازه اول قصه بود!
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟
 
***اقلیت اکثریت‌نما!
 
اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس، از لیستی رونمایی کردند که علاوه بر خود، حامیان دولت و اصولگرایان میانه‌رو(هم‌راستا با مشی علی لاریجانی) هم در آن حضور جدی و پر رنگ داشتند. همان‌هایی که «برجام»، نقطه وصلشان بود و هیچ چیز و هیچ کَس، جلودار وحدت نانوشته‌‌شان نبود. همین شد که سردمداران قوای مجریه و مقننه، از «لیست امید» برای ورود متبوعین خود به مجلس بهره‌وری کردند. اما پروپاگاندای رسانه‌ای چپ‌ها به فضاسازی گسترده درباره پیروزی قاطع اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس، دست زد. اصلاح‌طلبان با ژِست اکثریت وارد پارلمان شدند اما دیری نپایید که قصه سرنوشت آن‌ها، از انتها نوشته شد!
عارف پیش از شروع رسمی پارلمان گفت: «قدرت فراکسیون امید را در روز رأی‌گیری ریاست و هیئت‌رئیسه خواهید دید.» فراکسیون امیدی‌ها، امیدوار بودند مورد تفقد و استمداد لاریجانی قرار بگیرند و با کشاندن پای وی به تعاملات پشت پرده، موفق به کسب شاهراه‌های حیاتی مجلس شوند. همین شد که به قول حسن رسولی (از چهره‌های نزدیک به عارف)، غلامرضا تاجگردون و محمدرضا تابش، مأمور رایرنی با لاریجانی شدند. اما آقای رئیس، نشست و برخاست و گفت‌وگو با «منتقدین اصولگرا»یِ خود در قالب فراکسیون ولایت را بر لابی با «موتلفینِ مقطعیِ» اصلاح‌‎طلب ترجیح داد. از طرف دیگر، علی لاریجانی با ارجاع درخواست اصلاح‌طلبان به کارگروه 5 نفره شامل کاظم جلالی، بهروز نعمتی، محسن کوهکن، احمد امیرآبادی و محمد دهقان، نیم‌نگاهی هم به تقلای چپ‌ها جهت شراکت در قدرت، انداخت. مسئله‌ای که باعث شد در جریان انتخابات هیئت‌رئیسه دائم مجلس، جای محمد دهقان و علی مطهری به عنوان نایب‌رئیس دوم تعویض شود.
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟
 
***پاتک از درون
 
اما داستان آنجایی برای اصلاح‌طلبان، تراژیک شد که در روز رأی‌گیریِ تعیین ریاست مجلس، مار خوش خط و خال فراکسیون امید، پوست انداخت و نمایندگان حزب اعتدال و توسعه(حزب نزدیک به دولت حسن روحانی) به رغم توافقات اولیه، به لاریجانی نظر کرده و ناخالصی‌هایِ فراکسیونِ مورد حمایتِ چپ‌ها را عیان و عیان‌تر ساختند. 
برجِ عاج اصلاح‌طلبان که از آن ندای «ما در اکثریت هستیم» برخواسته بود، فرو ریخت. علاوه بر این، عارف هم نشان داد، اگرچه یک «شاگرد اول علمی» است اما سر جلسهِ سیاست‌ورزی، در رقابت با چهره پرنفوذ و استخوان‌خردکرده‌ای مانند علی لاریجانی، جایی بهتر از انتهای کلاس ندارد.شاید برای همین بود که غلامحسین کرباسچی گفت: «اصلاح‌طلبان باید روی چهره «کاریزماتر» از عارف سرمایه‌گذاری می‌کردند.» 
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟
 
***ادامه ناکامی
 
از کف‌رفتن ریاست مجلس، مطلعی بر ناکامی‌های بعدی اصلاح‌طلبان بود. ایشان به واسطه جوانی و عدم احاطه بر ادبیات پارلمانتاریسم، از توانایی و ظرافت لازم برای کار در فضای مجلس برخوردار نیستند. گواه این مدعا، اختلافات و رقابت‌های درون‌جناحی برای کسب کرسی‌های هیئت رئیسه کمیسیون‌های تخصصی مجلس بود که باعث شد از ریاست 14 کمیسیون، سهم اصلاح‌طلبان، تنها 2 کمیسیون باشد. البته رقابت درون گروهی، یکی از عوامل ناکامی اصلاح‌طلبان بود. 
فروریختن تصور یا به بیان بهتر، «توهم اکثریتِ» اصلاح‌طلبان، چپ‌ها را محافظه‌کار کرده بود. به عنوان مثال «محمدعلی وکیلی» سخنگوی فراکسیون امید که با حضور جمع قابل ملاحظه‌ای از اصلاح‌طلبان در کمیسیون فرهنگی، شانس خوبی برای ریاست داشت، عقب نشست و وارد عرصه رقابت با اصولگرایان نشد. همچنین اصلاح‌طلبان در مواردی نظیر ریاست کمیسیون امنیت ملی، گزینه مناسب و درخوری نداشتند. همین شد که «مصطفی کواکبیان» را برای رقابت با علاءالدین بروجردیِ باتجربه و پر نفوذ، وارد میدان کردند.
دو کمیسیونی هم که فراکسیون امیدی‌ها، دایه‌دار فتح ریاست آن هستند، لااقل در یک مورد، مرهونِ واسطه‌گری کاظم جلالی است. غلامرضا تاجگردون که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شد، از معدود اصلاح‌طلبان مجلسِ قبل بود که در فراکسیون رهروان ولایت هم حضور داشت و توانسته بود، کاربلدی و تخصص خود را به کاظم جلالی(دست راست علی لاریجانی و رئیس فراکسیون رهروان) نشان بدهد.
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟
 
***زهد عارفانه!
 
پس از وادادن قافیه ریاست به علی لاریجانی، همگان منتظر بودند تا محمدرضا عارف با وجود مهندسی‌های انجام شده به نفع اصلاح‌طلبان، ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را به عهده بگیرد. اما وی حتی نامزد هم نشد! رخدادی که دوستداران عارف، آن را به دوری‌گزیدن وی از ریاست و ریاست‌طلبی تعبیر کردند!
با این وجود، 2 دلیل اصلی را می‌توان برای پاسخ به چرایی انفعال عارف در برابر شانس ریاست بر کمیسیون آموزش و نهایتا از دست‌دادن آن نام برد: اولا؛ عارف به عینه شاهد است که فراکسیون‌های مجلس، از ولایت گرفته تا اعتدال و حتی امید، قطار، قطار، روی رِیل علی لاریجانی حرکت می‌کنند؛ به گونه‌ای که حتی اصلاح‌طلبانِ فراکسیون امید هم در انتخابات هیئت رئیسه دائم پارلمان، به لاریجانی اقبال نشان دادند. سایه رئیس مجلس این روزها روی سر بهارستان، سنگینی می‌کند. 
عارف این موضوع را به خوبی دریافته که لاریجانی، برای نگاشتن بسیاری از معادلات مجلس، تنها به یک انگشت اشاره نیاز دارد و اشخاص برای «هستِ سیاسی‌شان»، نیازمندِ بودن در کنار وی هستند. از این رو، وی با شرکت‌نکردن در انتخابات ریاست کمیسیون آموزش، پِرِستیژ خود به عنوانِ «منتخب اول تهران» را حفظ کرد. این موضوع را عینا می‎توانیم برای مساله ریاست مرکز پژوهش های مجلس هم صادق بدانیم. آنجایی که عارف با وجود تعارف هر چند خشک و خالی کاظم جلالی، رغبتی به حضور در این مجموعه از خود نشان نداد چراکه می‌دانست، جای فرمانده بی‌لشکر، در دل دشمن است!
ثانیا؛ برگ برنده امروز اصلاح‌طلبان، در دست‌داشتن نواب ریاست مجلس است. موردی که در مقایسه با مثلا ریاست یک کمیسیون، به مراتب از شأنیت افضل‌تری در اداره پارلمان برخوردار است. با این تحلیل، عارف و یارانش چندان برای در دست‌گرفتن کمیسیون‌ها، خود را به آب و آتش نزدند. اصلاح‌طلبان به قول «احمد حکیمی‌پور» که گفت: «از آنچه در مجلس داریم، قانعیم»، از شرایط خود در مجلس، رضایت دارند. همین که توانسته‌اند بعد از 12 سال، در مجلس گروه شوند و از جمع خود یک نفر را به عنوان نایب رئیس اول، آن بالا بفرستند، این خودش یک پیروزی است. هر چند اصلاح‌طلبان بنا به دلایل مطروحه، توانی برای ارتقای سطح خود از آنچه هستند به آنچه می‌خواهند باشند، ندارند.
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟
 
***خط پایان 
 
باتوجه به جوانی و کم‌تجربگی قریب به اتفاق نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس، نقش هدایت‌گری احزاب و تشکل‌های رِفُرمیست، بی‌بدلیل خواهد بود. از طرف دیگر نظر به نداشتن کاریزمای لازم در شخص عارف حهت گرداندن یک فراکسیون، رأی ژنرال‌های اصلاح‌طلبِ بیرون از مجلس بر رأی و برنامه عارف ارجحیت پیدا خواهد کرد. این باعث می‌شود تا عملا عارف به یک فرمانده نه «خط دِه» بلکه «خط‌پذیر» تبدیل شود.  چنانچه تاکنون هم همین بوده است. 
به نظر می‌رسد مجلس برای عارف، خان پایانی در عرصه سیاست‌ورزی باشد. اگر او تا دیروز، تنها تیرِ اصلاح‌طلبان برای شلیک در ایام انتخابات بود، از این پس، مجلس و در کنار آن دولت حسن روحانی، پرورش‌دهنده نیروهایی است که طی سال‌های آتی، از آن ها هم به عنوان ژنرال یاد خواهد شد. چه آنکه از همین حالا، زمزمه‌هایی مبنی بر سرمایه‌گذاری اصلاح‌طلبان روی «محمدجواد ظریف» برای کاندیداتوری در انتخابات 1400 به گوش می‌رسد. سیاست است و هزار اتفاق!
 
تحولات مجلس چه تاثیری روی آینده سیاسی «عارف» دارد؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.