در دانشگاه‌ها و مدارس آلمان، امکان آموزش و آشنایی با ادیان وجود دارد. در مورد اسلام در آلمان باید گفت که این دین در حال حاضر نیاز به یک گفتمان جدید در جامعه دارد.

آینده اجتماعی آلمان در سایه تکثر ادیان

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری فارس، سیدعلی موجانی (رایزن فرهنگی ایران در آلمان):‌ به تازگی چندین بنیاد معتبر علمی آلمانی از جمله بنیاد مرکاتور، فولکس واگن، برتلزمان، رابرت بوش، بنیاد علمی و ... به صورت جمعی با انتشار سندی ۲۲۰ صفحه‌ای، موضوع آینده اجتماعی جامعه مهاجر پذیر آلمان را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند.

این گزارش که با عنوان «همگرایی و مهاجرت؛ تنوع مذهبی و مشارکت در جامعه مهاجرتی» انتشار یافته است مفهوم قابل تامل چند خدا و یک دولت؛ تنوع دینی و مشارکت جامعه مهاجرت پذیر را موضوع توجه خود قرار داده است.

کثرت و تنوع ادیان در آلمان سبب شده است که در کنار ادغام جمعیت‌های مهاجر، همگرایی اجتماعی نیز با علاقه‌ای افزون مورد توجه دولت و صاحب نظران آلمانی قرار گیرد.

علاوه بر چند صد هزار پناهجوی مسلمانی که از سال 2015 تاکنون وارد آلمان شدند، قرار است هر ساله تعدادی مشخص (حداقل چهارصد هزار) پناهجوی دیگر نیز که بیشتر از کشور سوریه هستند، به جمع ساکنین این کشور بپیوندند.

حال سوال اساسی تهیه‌کنندگان این سند آن است که زندگی اجتماعی و آینده جامعه آلمان، در سایه تکثر ادیان و یا پررنگ شدن نقش دین در جامعه (حداقل بین مسلمانان) و در شرایطی که جمعیت افراد دین دار رو به افزایش است، چگونه رقم خواهد خورد؟ البته چگونگی نحوه تعامل دولت و جامعه آلمان با ادیان نیز پرسش دیگری است که مورد توجه واقع شده است.

این پژوهش به طور کلی در سه فصل با خلاصه‌ای از عناوین ذیل به رشته تحریر درآمده است:

فصل اول: دین و مشارکت در جامعه مهاجرتی

1. نقش دین در جامعه مدرن

1.1. کثرت گرایی دینی و اتحاد اجتماعی

1.2. رابطه میان دین و مشارکت اجتماعی

1.3. تأثیر دین یا دین گرایی با مشارکت فردی

2. تحقیر افراد به خاطر تعلق دینی آنها به یک دین خاص

2.1. درآمدی بر رفتارها و تصورات تحقیرآمیز

2.2. تحقیر و تبعیض یهودیان

2.3. تحقیر و تبعیض مسلمانان

3. افراط گرایی از طریق دین

3.1. خشونت و افراط گرایی

3.2. بنیادگرایی در میان مسلمانان

3.3. استراتژی های مقابله و مبارزه با خشونت و افراط گرایی

فصل دوم: نحوه برخورد دولت آلمان با دین و تنوع دینی در جامعه مهاجرتی

1. روند تاریخی: کثرت گرایی دینی از طریق مهاجرت

1.1. آیا دین در جامعه اهمیت خود را از دست می دهد؟

1.2. تکثرگرایی دینی

1.3. ادیان مهاجر در آلمان (ادیانی که وارد آلمان شدند)

2. نحوه برخورد نهادها با تنوع دینی در آلمان با تمرکز بر بحث نگاه برابر به اسلام

2.1. جوامع دینی و ساختار حقوق عمومی در بحث اسلام

2.2. کلاس های درس دینی در مورد دین اسلام

2.3. اسلام شناسی در دانشگاه ها

2.4. سایر نهادها و بحث برابری جوامع دینی

2.5. آزادی دینی در مقابل وظائف به عنوان یک کارگزار

3. هنجار میان آزادی دینی و چارچوب قانون

3.1. حقوق اسلامی در آلمان؛ کاربرد و چارچوب

3.2. کفر و آزادی عقاید و افکار

3.3. قوانین ختنه در مقابل سلامتی کودک

3.4. معافیت از کلاس و یک درس خاص؛ شروط دولت در زمینه تربیت در مقابل رفتارهای تربیتی

3.5. موضوع حجاب؛ قوانین دینی برای حجاب در مقابل اجبار برای رفتار خنثی در محیط های دولتی

فصل سوم: مهاجرت و پیشرفت (توسعه)

1. مهاجرت و پیشرفت در ابعاد بین المللی

2. پیشینه تحقیق در مورد مهاجرت و پیشرفت (توسعه)

2.1. تأثیرات توسعه بر مهاجرت

2.2. تأثیرات مهاجرت بر توسعه

3. سیاست های مهاجرت و توسعه؛ در اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن

3.1. روند گسترش سیاست های مهاجرتی اتحادیه اروپا

3.2. عملکرد و ابزارها در زمینه توسعه و مهاجرت

3.3. موضوع پناهندگی؛ روند منطقه ای و برنامه های حمایتی

در جمع بندی این پژوهش می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

• در نتایج این پژوهش آمده که گرایش و عضویت در کلیساهای آلمان بسیار کم شده است. جامعه آلمان در آینده سکولارتر خواهد شد. مهاجرت بسیار افزایش پیدا کرده فلذا به موازات آن تنوع دینی افزایش پیدا خواهد کرد.

در آمار رسمی این پژوهش آمده که در دهه 70 میلادی تقریبا 95 درصد از جامعه آلمان غربی عضو یک کلیسا بودند، اما این رقم با روند رو به کاهش خود در حال حاضر حدود 65 درصد است. تعداد افرادی که هیچ گرایش دینی ندارند رو به افزایش است.

• مهاجرت نیز یکی از دلایل اصلی تنوع دینی و تکثرگرایی دینی در آلمان به شمار می‌آید. از طرفی طیف شاخه‌های دینی مسیحی از طریق مهاجرت گسترش می‌یابد، اما در مورد اسلام تفاوت چندانی در شکل دین به وجود نمی‌آید.

در این گزارش به دین یهود نیز به عنوان یکی از ادیان محو شده در جامعه آلمان اشاره دارد. در مجموع تغییرات جمعیتی در آلمان باعث شده که تنوع فرهنگ و دین در این جامعه افزایش یابد.

• دین و ادغام اجتماعی (انتگراسیون)؛ رابطه دین و ادغام اجتماعی در پژوهش‌های مختلف نتایج متفاوتی را به همراه دارد. دین یا به عنوان یک اهرم موثر و مثبت و یا به عنوان ترمز در بحث مشارکت اجتماعی مطرح می‌شود.

در مجموع نمی‌توان اثبات کرد که دین گرایی به طور مستقیم با عواملی مانند آموزش و یا پیشرفت شغلی و تحصیلی در ارتباط است یا خیر. اما به طور مشخص مشارکت اجتماعی افراد در پیشرفت شغلی آنها تأثیر واضحی دارد.

در برخی مباحث مطرح می‌شود که تعلق دینی در عدم پیشرفت تحصیلی و یا شغلی موثر است. یکی دیگر از مباحث ادغام اجتماعی و دین، موضوع بنیادگرایی است. در مورد اسلام این موضوع در مقایسه با مسیحیت بیشتر به چشم می آید.از آنجایی که این موضوع در خود تابوهایی (موانعی) را می‌بیند، لازم است تا در آن رابطه تحقیقات مشخص تر و بدون مرزی صورت گیرد.

• رابطه دین و ترور؛ رابطه بین دین و ترور نیز بسیار پیچیده است. از یک طرف شاهدیم که بسیاری از ترورهایی که صورت می‌گیرد با نام اسلام است. از طرف دیگر شاهدیم که افراد خاطی و جنایتکار افرادی هستند که از گروه‌های مذهبی و یا مساجد و حتی خانواده‌هایشان دل کنده و با هیچ کدام ارتباط مستقیمی ندارند.

برای گرایش چنین افرادی به ترور و خشونت دلایلی مانند بیکاری، عدم تحصیل و آموزش، سرخوردگی و عدم چشم انداز مناسب در زندگی آینده شان عنوان می شود. اما در مقایسه با مطالعات جهانی در حوزه تروریسم، ما شاهدیم که بسیاری از این افراد هم تحصیل کرده و هم از طبقه اجتماعی متوسط بوده‌اند.

در هر صورت با جمعیت فراوانی که به عنوان مهاجر به آلمان ورود کردند، موضوع مشارکت شغلی و آموزش در سیاست مهاجرتی آلمان و به ویژه در راستای پیشگیری از خشونت و تبعیض سهم عمده ای را دارد.

در این پژوهش رابطه دقیق و مشخصی بین دین و خشونت و یا دیگر فاکتورهای اجتماعی مشخص نشد. از طرفی به طور واضح خشونت و ترور به نام اسلام انجام می‌گیرد، اما از طرفی دیگر دلایل زیادی وجود دارد که اسلام منبع این خشونت‌ها نیست.

• آلمان به عنوان یک نظام سازگار با دین، حقوق جوامع دینی و انتظارات از آنها نیز محور دیگری در این گزارش است. اشاره به اینکه آلمان یک جامعه سکولار اما نه کاملا لائیک است را گزارش به عنوان یک گزاره اصلی طرح می‌کند.

جوامع دینی امکان استفاده و انجام اعمال مذهبی خود را تا جایی دارند که در چارچوب قوانین عمل کنند. در دانشگاه‌ها و مدارس آلمان نیز امکان آموزش و آشنایی با ادیان وجود دارد. در مورد اسلام در جامعه آلمان باید گفت که این دین در حال حاضر نیاز به یک گفتمان جدید در جامعه آلمان دارد.

نگاه نقادانه و تفسیرهای نوین در بحث منابع آن به ویژه قرآن احساس می شود. نقش اجتماعات دینی و دین شناسان در تشکیل یک توازن میان گفتمان دین و پیشگیری از خشونت بسیار مهم به شمار می آید. در جامعه کثرت گرایی مانند آلمان نیاز است تا فهم مشترکی میان افراد در مورد یک گفتمان شکل گیرد.

• تأثیر تکثر ادیان در تنوع و بسط گفتمان سیاسی به یک گفتمان سیاسی متنوع نیز به عنوان ضرورت طرح شده و نویسندگان توجه می‌دهند اسلام پس از دین مسیحیت و یهود بزرگترین اقلیت دینی در آلمان است. گفتمان سیاسی که تابحال برای دفاع از حقوق ادیان بزرگ در آلمان وجود داشته است، در حوزه دین اسلام نیز گسترش یافته است.

چندفرهنگی و تکثر ادیان موضوعی است که در گفتمان سیاسی آلمان تأثیرات زیادی خواهد داشت. توازن این گفتمان بین ادیان مختلف و ادیان وارد شده به آلمان کاری دشوار است، چرا که دولت آلمان بی طرفی خود را باید در مقابل تمام ادیان حفظ کند و بر سر اصول آزادی ادیان به شکل مساوی پایبند بماند.

پذیرش ادیان و فرهنگ‌های مختلف به معنی پذیرش گفتمان سیاسی جدید است. چرا که این فرهنگ‌ها و ادیان نیز از حقوق سیاسی خاص خود برخوردارند. این در حالی است که چالشی دیگر گریبان گیر این گفتمان است. چالشی به نام کاهش گرایش به ادیان بزرگ (مسیحیت) و برجسته شدن ادیان جدید، به ویژه اسلام.

• اهمیت شناخت و پذیرش ادیان مختلف؛ دموکراسی، ارزش ها، هنجارها و تنوع عقاید نیز موضوعی است که در یک جامعه چندفرهنگی و تکثرگرا از نظر مذهبی مهم به شمار می آیند. لذا گزارش توصیه دارد تنظیم روابط میان مجامع دینی و غیردینی مختلف باید در یک جامعه دموکراتیک مدنظر قرار گیرد.

تنظیم و توازن دموکراسی میان عقاید مختلف تنها با پذیرش و به رسمیت شناختن تفاوت ها صورت می گیرد. جوامع مذهبی و گروه‌‌‌‌های غیرمذهبی باید بپذیرند که میان آنها از نظر ارزش ها و هنجارها اختلافاتی وجود دارد و تنها با پذیرش این اختلاف ها و احترام به آنهاست که همزیستی مسالمت آمیز و دوری از تنش میسر می‌شود.

• نظام آموزشی آلمان، اجبار در امر آموزش و استثناها؛ نیز یک موضوع جدی این گزارش است چرا که تحصیل و مدرسه در آلمان اجباری است. پس از ورود مهاجران در دهه های گذشته به آلمان، تغییراتی در اجرای قوانین آموزشی آلمان صورت گرفته است. اینجا بیشتر موضوع شرکت و ممانعت از حضور کلاس های آموزشی ورزشی مانند شنا مورد بحث قرار می گیرد.

در دهه 90 با توجه به شمار زیاد دانش آموزان مسلمان در مدارس و مخالفت والدین آنها با شرکت در برخی کلاس های ورزشی، نظام آموزشی آلمان برای حمایت از برنامه ادغام اجتماعی و همگرایی اجتماعی مسلمانان این استثنا را از لحاظ قانونی برای آنها قائل شد. این موضوع از نظر برخی از کارشناسان دیوار ذهنی بزرگی را برای دانش آموزان مسلمان و غیر مسلمان به وجود می آورد.

در سال‌های گذشته تلاش زیادی شده تا این استثنا را در نظام آموزشی از بین ببرند. برخی بر این معتقدند که این امر یک خلأ اجتماعی بزرگ در میان افراد مسلمان و غیر مسلمان به وجود می آورد و شاید باعث چنددستگی در میان جامعه شود.

• سازگاری با ادیان از نظر حقوقی، روند پذیرش و قانون گذاری، مقایسه آلمان با سایر کشورها هم از دیگر محورهای این گزارش است. آلمان در مقایسه با دیگر کشورها از نظر پذیرش و پیگیری حقوق ادیان در نظام قانونی خود وضعیت بهتری را دنبال می کند. حقوقی مانند ساخت مساجد و برپایی برنامه های مذهبی و غیره. این مقایسه با توجه به رابطه دولت و دین و ملاک بی طرفی، آزادی ادیان و تلاش برای ادغام اجتماعی انجام شده است.

• مدیریت و مهار مهاجرت، سیاست بازار کار و سیاست خارجی هم در بررسی اجمالی این متن مورد توجه جدی واقع شده است. سیل مهاجرتهای اخیر در آلمان باعث شده تا این کشور در تدوین سیاست های داخلی و خارجی خود قوانین جدیدی را اتخاذ نماید. این مدیریت اخیرا در مورد تفکیک و اولویت بندی بین مهاجران از کشورهای جنگ زده و بحرانی و مهاجرانی که تنها به دلایل اقتصادی وارد آلمان شده اند، انجام شده است.

این موضوع نیز غیر قابل انکار است که بازار کار آلمان همیشه به نیروهای کار خارجی وابسته است و این قضیه در آینده نیز وجود خواهد داشت. در مورد سیاست خارجی نیز آلمان تحرکات خود را چه در سطح اتحادیه اروپا و چه در سطح بین الملل و نهادهای بین المللی افزایش داده است.

اخیرا سیاست‌های پذیرش مهاجران سخت‌گیرانه تر و روند بازگشت مهاجرانی که آینده و یا شانسی برای ماندن ندارند، تسریع شده است. مدیریت زیرساخت‌ها و پایه های سیاسی در این روند و انتقال آن به سطوح خردتر یعنی ابعاد اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.

• در مقایسه‌های آماری که در این پژوهش جای گرفته‌اند، نتایج متفاوتی وجود دارد. به طور مثال در بحث فضا و جو انتگراسیون (ادغام اجتماعی) افرادی که پیشینه مهاجرتی دارند، از این وضع نسبت به افرادی که پیشینه مهاجرتی ندارند کمتر راضی هستند.

به ویژه در میان مهاجران ترک که رضایت کمتری در مورد موضوع ادغام اجتماعی دارند. اما در هر حال تفاوت نظر تنها حدود 10 درصد است. یعنی شهروندان با پیشینه مهاجرتی حدود 60 درصد و شهروندان بدون پیشینه مهاجرتی حدود 70 درصد از فضای ادغام اجتماعی در جامعه آلمان راضی هستند.

• در این پژوهش همچنین آمده افرادی که سابقه تبعیض و یا خاطره بدی در جامعه دارند، نسبت به ادغام اجتماعی کمتر خوش بین هستند. این مقایسه در حالی است که مسیحیان نسبت به مسلمانان به ادغام اجتماعی خوش بین تر هستند.

• نگاه به ادغام اجتماعی در ایالات مختلف آلمان کمی متفاوت است. در این بین مولفه‌هایی مانند سن افراد، سطح تحصیلات و وضع اقتصادی آنها تأثیرگذار هستند.

• در یک مقایسه کلی در چهار موضوع آموزش، همسایگی، روابط اجتماعی و محیط کار، در دو زمینه روابط اجتماعی و محیط کار، ادغام اجتماعی بهتر اتفاق می افتد. به بیانی دیگر در بحث آموزش و همسایگی بحث هایی وجود دارد که مانع شکل گیری ادغام اجتماعی و ابراز خوش بینی نسبت به آن است.

این گزارش در بخش نظر سنجی با طرح پرسش‌هایی آمار جالب توجهی را نیز به شرح ذیل ارائه می‌دارد:

1. احساس تعلق شهروندان ترک تبار نسبت به آلمان کمتر از سایر مهاجرین است. نسل اول مسلمانان مهاجر نیز نسبت به نسل‌های جدیدتر احساس تعلق کمتری به آلمان دارند.

2. تنها 15 درصد از شهروندان آلمانی معتقدند که اسلام به آلمان تعلق دارد. اما 40 درصد از شهروندان ترک تبار معتقدند که اسلام به آلمان تعلق دارد. در بین سایر مهاجران حدود 28 درصد موافقند که اسلام به آلمان تعلق دارد. در بین مسیحیان، حدود 12 درصد از افراد مذهبی و معتقد هستند که اسلام را جزء آلمان می‌دانند، اما مسیحیانی که خیلی مذهبی نیستند، با رقم 18 درصد یعنی بیشتر از افراد مذهبی با این سوال موافقند.

در مقابل میان مسلمانان مذهبی 53 درصد افراد هستند که اسلام را جزئی از آلمان می‌دانند. اما مسلمانان کمتر مذهبی یا غیر مذهبی اعتقاد چندانی به این موضوع ندارند. تنها 21 درصد از آنان معتقدند که اسلام به آلمان تعلق دارد.

3. آیا مسلمانان از جامعه آلمان طرد شده‌اند؟ براساس این متن 26 درصد از شهروندان ترک تبار با این سوال موافق‌اند. سایر مهاجرین حدود 18 درصد موافقند و تنها 10 درصد از شهروندان آلمانی با این موضوع موافقند که مسلمانان از جامعه آلمان طرد شده‌اند.

4. آیا کلاس درس دینی باید در مدارس وجود داشته باشد؟ حدود 58 درصد از شهروندان ترک، 47 درصد از سایر مهاجرین و 46 درصد از شهروندان آلمانی با این موضوع موافقند.

5. آیا کلاس درس اسلام باید به عنوان یک رشته درسی وجود داشته باشد؟ 57 درصد از شهروندان ترک، 35 درصد از سایر مهاجرین و 31 درصد از شهروندان آلمانی با این سوال موافقند.

در مقایسه با سوال قبل نکته قابل توجه این است که در مورد سوال وجود درس اسلام در مدارس، مخاطبان آلمانی و سایر مهاجران درصد کمتری موافقند. در حالی که با کلاس درس ادیان به طور کلی موافق هستند، اما راجع به کلاس درس اسلام نظرشان تا 15 درصد کاهش می یابد.

6. آیا شما با ساخت مسجد در منطقه خود مشکلی دارید؟ حدود 15 درصد از شهروندان آلمانی با ساخت مسجد در منطقه خود مخالف اند. سایر مهاجران فقط 5 درصد مخالف اند و حدود 7 درصد از شهروندان ترک با ساخت مسجد در نزدیکی محل خود مخالف هستند.

7. آیا همسایگان شما نسبت به ساخت مسجد در منطقه شما مخالف اند؟ حدود 24 درصد از شهروندان آلمانی کاملا موافق اند که همسایگان آنها با ساخت مسجد مخالف هستند. این رقم برای شهروندان ترک حدود 20 درصد و سایر مهاجران 17 درصد است.

8. چه کسی مسئول ادغام اجتماعی و همگرایی در جامعه است؟ تقریبا همه گروه ها یعنی شهروندان ترک، آلمانی و سایر مهاجران ابتدا خود افراد مهاجر را مسئول می دانند، سپس دولت و بعد از آن جامعه آلمان.

 

ملاحظه و پیشنهاد: به نظر می رسد مناسب است تا با توجه به آینده اسلام در اروپا، متن گزارش به عنوان یک سند پایه ابتدا به فارسی ترجمه و از سوی سازمان نشر و توزیع شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.