سوژه این نمایشگاه روایتی تصویری از نبرد نصر(2) است كه بهمنماه سال گذشته در شمال حلب انجام شد و به فتح دو شهر نبل و الزهرا انجامید و از مهمترین فتوح نبرد سوریه است و استقبال و شادی مردم را از بازگشت رزمندگانشان به تصویر میکشد.
بعضی چیزها شنیدنی و نوشتنی نیستند
در ابتدای ورود به نمایشگاه، دلنوشتهای از حسین مرصادی درباره عکاسی از این اتفاق جلبتوجه میکند.
وی در این متن نوشته است: «نمیدانم برنامهریزی شده بود یا اتفاقی! عملیات نصر۲ شب ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ با رمز «الزهرا(س)» آغاز شد. منطقه عملیات شمال استان حلب بود و هدف، رسیدن به دو شهر نیل و الزهرا که حدود ۴ سال محاصره بودند. بعضی چیزها شنیدنی و نوشتنی نیستند. مثل آن مه غلیظی که یکباره معلوم نشد از کجا و درست در نقطه رهایی و ساعت صفر آمد. شنیدن اثر آیه «و جعلنا من بین ایدیهم سداً...» کجا و لمس آن در میدان نبرد کجا...»
نبرد در باغهای زیتون
مرصادی در ادامه نوشته است: «نبرد در باغهای زیتون بود و اولین نقطه درگیری روستای «دویرالزیتون»، خانه کوچک زیتون! درختهای زخمی، شاخههای سبزشان را چتری کردند بر سر بچهها در آن باران آتش و گلوله. ۳ شب و ۳ روز لابهلای درختهای زیتون ضیافتی برپا بود از بوی باروت و چشیدن طعم گس مرگ. صبح آزادی معجونی از تمام حسها بود. آنجاکه شوری اشک و شیرینی لبخند بههم میرسند، نهتنها واژهها، که ثبت لحظهها نیز از توصیف آن عاجزند. نمیدانی در شادی آزادی کودکان یتیم سهیم شوی یا اندوه فراق حامد ـ فاتح اصلی این میدان ـ را بر دوش بکشی... این عکسها روایت یک رؤیا هستند. رؤیای رزمندهایکه در انتهای جاده ابریشم، دستی بر ماشه و دستی بر شاتر داشت، در جستجوی صلح...».
تکرار فتح خرمشهر، در سوریه
حسین مرصادی، درباره این نمایشگاه اینطور میگوید: در ابتدای اعزام به سوریه قرار نبود كه عكاسی كنیم، اما بعد از طیكردن مراحلی و درخواست دوستان، توانستیم دوربین را به سوریه ببریم و گوشهای از زحمات رزمندهها را به تصویر بكشیم. در بهمنماه سال 94 در شمال استان حلب، شهدای زیادی تقدیم شد و حامد كوچكزاده اولین كسی بود كه در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا به شهادت رسید. حامد كسی بود كه هماهنگی اعزام من به سوریه را برعهده داشت و خیلی تلاش كرد تا مرا به آنجا ببرد، اما متأسفانه خیلی زود او را از دست دادیم. البته شهادت حق او بود و توانست به این افتخار برسد. بعد از اینكه شهرهای نُبل و الزهرا آزاد شد، وارد شهر شدیم، اشتیاق مردم را هیچ دوربینی نمیتوانست به تصویر بكشد. آن لحظات تداعیكننده آزادسازی خرمشهر بود و ما هم جزو اولین گروههایی بودیم كه وارد شهر شدیم.
قطعه عکسهایی که پازل مقاومت را تکمیل میکنند
نحوه چیدمان این عکسها در نمایشگاه بهگونهای، همچون روایت داستانی از عملیات نصر2 و آزادسازی شهرهای نبل و الزهراست که درنهایت با شادمانی مردم به پایان میرسد. عکسهایی از نیروهای مقاومت که در جلسات توجیه عملیاتی در حال گوشدادن به تلاوت قرآنکریم هستند، آلبوم تصاویر خانوادهای در خانهای غارتشده که روی زمین افتادهاند و اعزام نیروهای تازهنفس به خط مقدم شهر، بخشهایی از این عکسهاست.
شناسایی منطقه الرزیه توسط رزمندگان مقاومت، در ادامه سختیهاییکه نیروهای مقاومت در حین عملیات شناسایی با آن روبهرو میشوند، همچون بارش شدید باران در تصویر دیده میشود. همچنین عکسهایی از صبح روز دوشنبه 12بهمن؛ روزیکه خط محور عملیات نبل و الزهرا که پس از نبردی سخت شکسته شد، عکسهایی از رزمندگان که برای اعزام به مناطق درگیری آماده میشوند و عکسهایی از شکستهشدن محاصره شهرهای نبل و الزهرا که پس از 4 سال، سرانجام مردم در اولین دقایق صبح، برای استقبال از نیروهای مقاومت به خیابانهایشان آمدهاند.
عکسها در این بخش نمایشگاه رنگ و بوی شادی و امیدبخشی به خود میگیرد. عکسهایی همچون عکس رزمندهای که پس از شکست محاصره به شهر خود برگشته و در آغوش مادرش غرق در بوسه میشود، زنان و دخترانی که برای استقبال از نیروهای مقاومت بر سر آنان برنج میریزند و عزاداری زنان برای شهداییکه قبل از آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا شهید شدهاند.
تصویر زنده شادمانی از پیروزی
از ویژگیهای بارز و برجسته این نمایشگاه، عکسهایی است که فرم رئال خود را بهخوبی حفظ کرده و هارمونی رنگ و نور در آنها هویت دارد؛ بهویژه تصاویری از شادی مردم پس از پیروزی که این احساس شادمانی و شعف در عکسها بهخوبی نمایان است و میتوان بهسادگی این جوشش و خروش را لمس کرد. علاقهمندان میتوانند برای بازدید از نمایشگاه «به نام زیتون» تا ششم شهریورماه به گالری شماره یك خانه عكاسان واقع در انتهای خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری مراجعه كنند.
نظر شما