تحولات لبنان و فلسطین

 چالش دولت وحدت ملی با طالبان پس از صلح با حکمتیار

همه ساله همزمان با شروع فصل سرما، از شدت حملات طالبان در سراسر افغانستان کاسته می‌شود و برعکس با آغاز فصل بهار و گرم شدن هوا، یورش‌های آنان بویژه در نبردهای میدانی و بیرون از کابل، شدت می‌گیرد. امسال هم پیش‌بینی می‌شود در استان‌های سخت گذر کوهستانی نظیر بدخشان که در سال جاری طالبان پیروزی‌های قابل توجهی در آن‌ها داشته‌اند، کم کم هر دو طرف خطوط نبرد به حفظ و تثبیت همه آنچه دارند، بسنده کنند تا آغاز فصل گرم و آب شدن برف‌ها، بویژه آنکه در مناطق کوهستانی، همیشه زمستان زودرس کار جابه جایی نیروها و فراهم کردن تمهیدات عملیات‌های بزرگ را سخت‌تر می‌کند و این به معنای فروکش کردن کلیت حملات طالبان نیست. آن‌ها هر سال با رسیدن به فصول سرد و کاهش فعالیت‌ها در نبردهای رودررو، بر تعداد عملیات‌های شهری خود می‌افزایند. در سال جاری و بویژه ماه‌های اخیر، دولت وحدت ملی و بویژه «اشرف غنی» تبلیغات مفصلی در مورد پیوستن «گلبدین حکمتیار» و حزب او به جریان صلح به راه انداخته و به دنبال بهره‌برداری از این موج رسانه‌ای هستند. در سمت دیگر طالبان تلاش خواهد کرد با افزایش حملات انتحاری، این نمایش را بی‌اعتبار کند و نشان دهد پیوستن حکمتیار به دولت، نه تنها تأثیری در کاهش درگیری‌ها ندارد، بلکه اگر آن‌ها اراده کنند، قادرند بر شدت ناامنی‌ها افزوده و در عمل دولت وحدت ملی را در این حرکت رسانه‌ای نیز ناکام گذاشته و نزد افکار عمومی بی‌اعتبار سازند.
در چنین وضعیتی این پرسش پیش می‌آید که آیا با افزایش انتحاری‌ها و حملات کورشهری، سران دولت وحدت ملی در رسیدن به اهداف خود از صلح با حزب اسلامی ناکام خواهند ماند؟ حقیقت آن است که در دولت فعلی، نیمی از قدرت اصولاً با تردید و بسیار محتاطانه به این پروژه می‌نگریست، به طوری که دست کم چهره‌های سرشناس منسوب به جریان دکتر عبدالله یا در جلسات رسانه‌ای مربوط به این رویداد حاضر نشده و یا در مقابل آن مواضعی بسیار محتاطانه اختیار کردند و در مواردی هم برخی آشکارا به مخالفت با آن برخاستند. اما چرا؟ آیا آن‌ها از دستیابی به صلح مأیوسند یا در این مورد خاص پشت پرده‌هایی هست که افکار عمومی از آن بی‌خبرند؟
پس از تشکیل دولت وحدت ملی، دکتر عبدالله در عمل به نماینده بخش عمده احزاب جهادی در حکومت و دکتر اشرف غنی به نماینده تکنوکرات‌های سکولاری که با حمایت مستقیم غرب درصدد گسترش حوزه نفوذ و قدرت خود بودند، تبدیل شدند. بسیاری برآنند که اشرف غنی، هوشمندانه با افزودن گلبدین حکمتیار و حزب اسلامی (که سابقه جهادی بسیار مهمی دارد) به تیم خود، دکتر عبدالله و جناح منتسب به وی را در جبهه انفعال قرار داده و برگ برنده دیگری در بازی با رقیب خویش رو کرد. حالا او فقط نماینده فن سالاران یا تکنوکرات‌هایی نیست که پس از پایان جهاد و روزهای سخت نبرد به کشور بازگشته و سهمی از قدرت می‌خواهند، بلکه جریان قدرتمندی از مجاهدان سابق را نیز با خود دارد. اکنون می‌توان دریافت که صلح با حکمتیار نه فقط برای کاستن از درگیری‌ها که برای نیل به مقاصدی دیگر در کابل رقم خورد!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.