به گزارش قدس آنلاین به نقل از قانون : حدود دو سالی است که به دلیل شغلم در شهر نیویورک ساکن هستم. نیویورک شهری است که در آن هیچ نقطه پایانی برای هیچ کاری تعریف نشده است. شهری پر از جنب و جوش که یکی از بزرگترین ویژگیهای آن تنوع همه چیز در این شهر است. تنوعی که به راحتی میتوانید آن را در همه جوانب زندگی ساکنان نیویورک مشاهده کنید.
شهروندانی از هفتاد و دو ملت با تنوع بسیار زیاد فرهنگی، زبانی و مذهبی. از مسلمانها و یهودیها تا مورمونها و سیکها. از پولدارهایی که برای طی کردن فاصله خانه تا محل کار از هلیکوپتر شخصی استفاده میکنند تا بیخانهمانهایی که شب را در کنار موشهای متروی معروف نیویورک به صبح میرسانند.
ساکنین شهر نیویورک افرادی پذیرای خارجیها هستند زمانی که شما با آنها در خیابان به صورت تصادفی روبرو میشوید به شما لبخند میزنند و حالتان را میپرسند. تجربه زندگی با مردم از فرهنگ و ملیت مختلف ساکنین ایالتهایی مانند نیویورک، مریلیند و کالیفرنیا را با خارجیها مهربانتر از سایر نقاط این کشور کرده است.
صبحها در مسیر خانه تا محل کار یا دانشگاه شهروندان نیویورکی معمولا یا مشغول مطالعه کتاب هستند، یا در حال دعا خواندن و یا طول مسیر خود را با مطالعه روزنامه صبح میگذرانند. اما این شهر در صبح روز ۱۸ آبان با سایر روزهایش متفاوت بود. مردم همه بهت زده بودند. به هم که میرسیدند و چشم در چشم میشدند با هم دست میدادند، شانههایشان را بالا میانداختند و بدون اینکه هیچ حرفی بزنند از کنار هم عبور میکردند. اگر کمی بیشتر دقت میکردید حتی قادر بودید کسانی را ببینید که به آرامی در حال اشک ریختن بودند. شهر پر از جنب و جوش و تحرک به شهر مردگانی در حال قدم زدن در خیابان تبدیل شده بود.
طبق معمول صبحانه خود را از یکی از دستفروشهای نزدیک محل کارم تهیه کردم. در دکه آنها دو نفر کار میکنند، دو مسلمان که یکی اهل سوریه است و دیگری اهل مصر. بارها در طول مدت تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هر زمانی که بحث اسلام و داعش در مناظره مطرح میشد برای مشتریان خود توضیح میداند که بر اساس آیههای قرآن آنها مسلمان نیستند.
زمانی که به دکه آنها رسیدم مثل همیشه صبح بخیر گفتم و حال شان را پرسیدم. به جای پاسخ پرسیدند، خب کی باید به کشور جنگ زده خود برگردیم؟ پاسخی برای این سوال نداشتم و فقط لبخند تلخی زدم. پشت کامپیوترم که رسیدم دیدم خبرگزاریها پر است از خبری مبنی بر از کار افتادن وب سایت اداره مهاجرت کانادا به دلیل مراجعه بسیار زیاد شهروندان امریکایی، آنهایی که اینده خود را در امریکا پایان یافته دیده بودند و عزم مهاجرت به کانادا را کرده بودند.
هنوز روز به میانه نرسیده بود که خبری تمام فیسبوک و توییتر را پر کرد. دعوتنامههایی از طرف گروههای مختلف جامعه مدنی که از مردم دعوت میکرد برای اعتراض به برنامهها و عقاید رءیس جمهور منتخب در ساعت شش عصر در میدان اتحاد(Union Sq) و میدان کلوبوس (Columbus Circle) تجمع کنند. قصد شرکت در این تجمعها را نداشتم چون باور نمیکردم تعداد زیادی در این تجمعها شرکت کنند اما پس از صحبت با دوستانم تصمیم گرفتم که به میدان اتحاد بروم. به محض خروج از مترو اولین چیزی که جلب توجه میکرد نوشتهای بود که به وسیله یک پرژکتور روی یکی از دیوارها دیده میشد. نوشته بودند: نیویورک بر ضد ترامپ!
تمام میدان توسط پلیس در محاصره بود.به جمعیت که رسیدم با آنها راهی شدم. هیچ کس به روند انتخابات اعتراض نداشت و آن را تقلب نمیدانست اما حقوق خود را هم به خوبی میدانستند، بر اساس قوانین امریکا هیچ کسی حق نداشت مانع از حق قانونی آنها مبنی بر تجمع اعتراضی بشود.
پیش از این در تجمعهای دیگری هم در این شهر شرکت کرده بودم اما جمعیتی که در این تجمع بود بسیار بسیار بیشتر از همیشه بود و تنوع مردمی که در آن شرکت کرده بودند از طبقههای مختلف شهروندان نیویورک بودند . از سیاه تا سفید تا آمریکای لاتینتبارها. هر دقیقه هم بر تعداد افرادی که در این تجمع شرکت کرده بودند افزوده میشد. سکوت مرگبار صبح به فریادهایی بلد و خشن تبدیل شده بود. فریادهایی بر ضد نژاد پرستی، ادبیات جنسیت زده و دیوار معروف ترامپ. جمعیت آنقدر زیاد بود که به دلیل حضور موبایلهایی که به اینترنت وصل هستند، سرعت اینترنت به قدری کند شده بود که باز کردن یک سایت ساده با دشواری ممکن بود.
جمعیت به سمت برج معروف ترامپ که ستاد مرکزی انتخاباتش بود حرکت میکرد و دقیقه به دقیقه بر جمعیت افزوده میشد. هر جایی که به ماشینی میرسیدیم که به دلیل ازدهام جمعیت قادر به ادامه راه نبود، با بوغ زدن با مردم همراهی میکرد و از طرف مردم مورد تشویق قرار میگرفت. مردمی که به ترامپ رای نداده بودند شعار میدادند "رییس جمهور من نیست" آنهایی که اعتقاد داشتند صحبتها و رفتار ضد زن او مایه نشانه بیماری است شعار میدادند "برو دکتر، به درمان نیاز داری".چقدر امکان پذیر است که یک انسان دو بار در طول عمرش چنین فریادهایی را بشنود؟ و حالا در آمریکا داشتم صدای اعتراض را می شنیدم.
در میانه راه پلیس تهدید کرد که اگر جمعیت از خیابان به پیاده رو نروند آنها را بازداشت خواهد کرد، تهدید که در روز بعد فهمیدم بازداشت حدود ۶۰ نفر را در پی داشت.
تا امروز که سه روز از اعلام نتایج انتخابات گذشته همچنان این تجمعهای به شکل فراگیرتری در چند شهر دیگر امریکا هم ادامه دارد. اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا که دارای قدرت فراوانی برای دفاع از ازادیهای مدنی شهروندان این کشور است تهدید کرده در صورتی که ترامپ بخواهد عقدههای ضد زن و نژادپرستانه خود را عملی کند او را به دادگاه خواهند کشاند و جالب است که بدانید این اتحادیه واقعا چنین قدرتی را دارد و قوانین امریکا آنها را قادر ساخته که حتی رئیس جمهور را به دادگاه بکشانند.
این تجمعها و سازمانها عملا ابزار کنترل قدرتمندان در این کشور هستند ابزاری که شاید به اندازه قدرت یک ریس جمهور و پول کسی مانند ترامپ توان نداشته باشند اما شاید بتوان حذف بیانیه ضد مسلمانان از وبسایت ترامپ را نشانهای از همین کنترلها دانست. کسانی که در این تجمعها شرکت میکردند تنها نگران خود نبودند بلکه اعتقاد داشتند به قدرت رسیدن کسانی مانند ترامپ با عقایدی نژاد پرستانه می تواند شروعی باشد برای به قدر رسیدن امثال او در سراسر دنیا.
نظر شما