یک مثل قدیمی هست که می‌گوید «آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است» به بیان ساده اینکه گاهی دیدن یک ماجرا بهتر از هر تفسیر و سخنی است. بر همین اساس آنچه در ادامه ذکر می‌شود تنها اندکی شرح موضوع است و تصاویر خود بیانگر اتفاق نامعمولی است که در شهر مشهد در حال انجام است.

حمل زباله‌های عفونی به خطرناک‌ترین شکل ممکن در مشهد

موضوع تفکیک، حمل و بی‌خطرسازی زباله‌های عفونی از سال گذشته جدی‌تر از همیشه مطرح و درنهایت تصمیم بر این شد که مطب‌ها و مراکز درمانی به شیوه‌ای کاملاً اصولی نسبت به جمع‌آوری و تحویل زباله‌های خطرناک خود اقدام کنند و سازمان پسماند مأموریت دفن و امحای این زباله‌ها را دارد. هرچند تصمیم گرفته شده بسیار منطقی و معقولانه بود ولی آنچه این روزها در عمل دیده می‌شود بسیار تأسفبار است و باید متولیان پیش از بروز اتفاقات تلخ از ادامه این روند جلوگیری کنند.

اگر نگاهی به دستورعمل شیوه جمع‌آوری و تفکیک و حمل این نوع از زباله‌ها بیندازید، خواهید دید این کار باید برای زباله‌های بیمارستانی و مراکز درمانی بسته به حوزه کاری و نوع زباله‌های تولیدی در شرایط خاصی انجام شود که استفاده از کیسه‌های زباله مخصوص برای هر نوع زباله و حمل زباله‌های نوک تیز در محفظه‌های نفوذناپذیر و مقاوم و زدن برچسب روی هر کیسه که نشانگر نوع محتویات آن باشد و باز نکردن بسته‌ها و چندین و چند دستور دیگر از جمله این الزامات است. حال با این پیش‌فرض‌ها و الزامات تعیین شده که متولیان این موضوع در نظام پزشکی و علوم پزشکی به عنوان مجری و ناظر اجرای این طرح بخوبی به آن‌ها واقف هستند، به بیان ماجرا می‌پردازیم.

همان‌گونه که گفته شد ماجرا مربوط به نحوه حمل زباله‌های عفونی در مشهد است و تصاویر گرفته شده، نمایانگر بی‌توجهی کامل به الزامات تعریف شده هستند. اینکه وانت پراید با گنجایش محدود برای این موضوع انتخاب شده، خود علامت سؤالی بزرگ است، که بی‌شک کم‌هزینه بودن خرید آن اصلی‌ترین دلیل انتخاب این نوع از خودروها از سوی پیمانکار است. البته بر اساس شنیده‌ها قسمت بار این دو دستگاه پراید مناسب‌سازی شده که باید کارشناسان این حوزه دراین باره نظر فنی بدهند.

اما عمده رفتارهای مخاطره‌آمیز مربوط به شیوه رفتار عاملان جمع‌آوری و حمل زباله‌هاست که یا هیچ آموزشی ندیده‌اند و اگر آموزش فشرده‌ای دیده‌اند هیچ الزامی به رعایت آن‌ها ندارند و خیالشان از نبود نظارت هم به نوعی راحت است، چراکه بدون داشتن تجهیزات ایمنی شخصی از قبیل لباس مخصوص ماسک و دستکش اقدام به این کار می‌کنند.

نکته دیگر اینکه بر اساس مشاهدات، کارگر در نظر گرفته شده برای آنکه بتواند زباله بیشتری در خودرو جا بدهد کیسه‌های زباله‌ها را سوراخ می‌کند تا هوای داخل آن‌ها تخلیه شود و در حالی‌که دستکشی در دست ندارد، با فشاردادن کیسه‌ها در صدد بارگیری بیشتر است؛ این درحالی است که هرلحظه امکان دارد سرسوزن آلوده‌ای به دستش فرو رود و او و اطرافیانش را درگیر بیماری عفونی کند. یا اینکه در مواقعی که خودرو تقریباً پر است کیسه‌های زباله‌های عفونی را که از مراکز درمانی خارج می‌کند در گوشه‌ای از خیابان یا پیاده‌رو می‌گذارد.

 بارها شیرابه آلوده آن‌ها در سطح معبر جاری شده است که باز خود این امر نشانه بسته‌بندی غیر اصولی زباله‌ها در کیسه‌های نامناسب یا معیوب است. نکته تأسفبار دیگر اینکه وقتی قسمت بار خودرو کوچک وانت پراید پر می‌شود، کارگر مربوطه کیسه‌های خطرناک را در قسمت کابین سرنشین جا می‌دهد که می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد.

مسئله دیگر اینکه در مواقعی مشاهده شده به دلیل پر بودن خودرو حمل، کیسه زباله در گوشه خیابان رها شده تا در سیستم جمع‌آوری زباله شهرداری جمع‌آوری شود که خطرات دیگری به دنبال دارد؛ اینکه زباله‌گردها به سراغ این دسته از زباله‌ها می‌آیند و احتمال خطرآفرینی بسیاری دارد و یا اینکه کارگران خدمات شهری شهرداری هم به تصور اینکه زباله خانگی است در معرض این خطرات قرار می‌گیرند.

با تمام این اوصاف به نظر می‌رسد باز قرار است مشهد در ابتکاری نامعمول اولین باشد، چرا که بعید است متخصصان این حوزه آنچه را در مشهد رخ می‌دهد حتی نزدیک به ضوابط فنی بدانند و به طور قطع بر اساس آنچه مشاهده شده می‌توان گفت زباله‌های عفونی به روشی خطرناک در مشهد جمع‌آوری می‌شوند.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.