وحید خضاب یکی از محققین و مترجمین جوان و فعال کشورمان در حوزه مسائل امنیتی و تاریخی است. خضاب آثار متعددی منتشر کرده است. او در ادامه ترجمه هایش با موضوع تکفیری ها و مسایل تاریخ و امنیت این بار به سراغ برگردان از اثری با ماجرای جاسوسی رفته است.

یک اثر خواندنی برای سلایق متفاوت کتابخوان

وحید خضاب یکی از محققین و مترجمین جوان و فعال کشورمان در حوزه مسائل امنیتی و تاریخی است. خضاب آثار متعددی منتشر کرده است. او در ادامه ترجمه هایش با موضوع تکفیری ها و مسایل تاریخ و امنیت این بار به سراغ برگردان از اثری با ماجرای جاسوسی رفته است.

کتاب «جاسوس استورم» روایت داستانی دارد و بسیار جذاب نوشته شده است. ماجری کتاب زندگی شخصی به نام مورتن استورم است که در ترور یکی از افراد مطرح القاعده به نام « انور العولقی » نقش زیادی داشته است. راوی که خود استورم است، خاطراتش را از زمان کودکی تا زمانی که تبدیل به یک جاسوس زبده می شود، نقل می کند.

ماجرای جاسوسی خواندنی

راوی اهل دانمارک است او در یک خانواده پر تنش به دنیا آمده و کودکی بسیار بدی داشته است. پدر و مادرش از هم جدا شده اند و دوران تحصیلاتی ناموفقی را گذرانده است. از نوجوانی وارد گروه‌های خلافکار شده و در دوران نوجوانی هر خلافی از حضور در گروه های ارازل و اوباش گرفته تا دزدی مسلحانه، ، قاچاق و مسایل دیگر، مرتکب شده است.  

روند زندگی او به همین شکل ادامه دارد تا اینکه در دوران جوانی به صورت اتفاقی، با کتابی که راجع به زندگی پیامبر (ص) است، آشنا می شود و با خواندن آن ، به اسلام تمایل پیدا می کند البته علت مسلمان شدن او فقط این کتاب نیست، شاید یکی دیگر از دلایل مسلمان شدن او،  وضعیت بد روحی و رهایی از آن وضعیت بوده است. به هر حال مورتن استورم مسلمان می شود اما  مسلمان شدن، پایان ماجرای او نیست و به نوعی آغاز ماجرای اوست. ماجرایی که مسیر او را به انگلستان و بعد به یمن می‌کشاند.    

از آن جا که تکفیری ها در دهه 90 در لندن حضور گسترده ای داشته اند و به این شهر لندنستان می گفته اند، به صورت اتفاقی با یکی از مساجد تندورهای تکفیری انگلیسی مواجه می شود.  تکفیری های فعال در لندن او را به یمن اعزام می کنند تا در یکی از مدارس سلفی یمن درس بخواند . ورودش به یمن همزمان است با آشنا شدنش با گروه های محلی تکفیری و نیروهای القاعده و مشخصا انور العولقی . فردی که در سال های بعد از 11 سپتامبر، به عنوان مهم ترین مبلغ القاعده در سطح جهان مطرح می شود.  

استورم بعد از آشنایی با او، جزء نزدیکترین افراد العولقی می شود. او تصمیم می گیرد به سومالی برود که در آن جا هم گروه های تکفیری و سلفی فعال بودند . استورمِ بدون دین، که مسلمان شده، به زودی سلفی، و سپس تکفیری می‌شود اما باز هم ماجرایش طوری پیش می‌رود که با شبهه‌ای بسیار سست (که می‌شود آن را کاملا «آبکی» نامید) مرتد می‌شود.

ارتداد هم باعث تغییر موضع او می‌گردد و دست او را در دست چند سرویس اطلاعاتی می‌گذارد و «مراد استورم تکفیری» تبدیل می‌شود به «جاسوس استورم»  و  باعث می شود با گروهی که قرار است العولقی را ترور کنند، همکاری کند.

اثری برای عموم مخاطبان  

جاسوس استورم یک کتاب قطور است که به خاطر گرانی کاغذ و بالا رفتن قیمت کتاب در سه مجلد منتشر می شود تا مخاطب بتواند آن ها را به مرور تهیه کند.  

در اولین جلد این سه گانه ، سه دهه زندگی استورم نقل شده یعنی از دوران  کودکی تا سال 2002 اما مجلدهای دو و سه به گستردگی زمانی این جلد نیست و بیشتر حول و حوش ترور انور العولَقی است.

مترجم «جاسوس استورم» تاکید می کند متن این کتاب به طور کامل ترجمه شده و چیزی از آن حذف نشده است.

خضاب می گوید: اگر به نظر مترجم مساله ای خلاف واقع از زبان استورم مطرح شده ، در پاورقی کتاب توضیحات لازم داده شده است. حتی در بخش هایی از کتاب که کلمات خوب و پاکیزه ای از زبان راوی نقل نشده، این کلمات کامل حذف نشده بلکه حرف اول آن نوشته شده و بقیه حروف سه نقطه گذاشته شده است.

پازل خواندنی کامل می شود

قرار است از سوی نشر شهید کاظمی 20 عنوان کتاب ترجمه با محوریت امنیتی و تاریخی منتشر شود و بنای کار بر این است خاطراتی برای ترجمه انتخاب شوند که دو ویژگی داشته باشند اول اینکه این آثار روایت های قابل اعتنا و متقنی داشته باشند و دوم اینکه به اندازه ای خوش خوان باشند که حتی مخاطب عمومی هم بتواند با آن راحت تر ارتباط برقرار کند. 

آقای مترجم می گوید: قرار است هر کدام از این ترجمه ها، قطعه ای از پازلی باشند که با در کنار هم قرار دادن آن ها مخاطب با  تفکرات گرو های تکفیری،  دامنه فعالیت آن ها، دشمنی های شان با یکدیگر، چشم اندازها، اهداف و ارتباطاتشان آشنا شود .

به گفته خضاب «جاسوس استورم» قطعه ای از این پازل است که تکفیری های یمن را پوشش می دهد و کتاب های بعدی که قرار است در آینده منتشر شود حوزه فعالیت تکفیری ها را در فیلیپین، اندونزی، قفقاز و حتی بوسنی نشان می دهد. راویان این کتاب ها خاطرات خواندنی و عجیبی را برای مخاطب نقل کرده اند.  

صحت و سقم اطلاعات در تاریخ شفاهی

یکی از مهم ترین مسایل در تاریخ شفاهی صحت اطلاعات راوی است و راستگویی است. این پژوهشگر در خصوص صحت و سقم اطلاعات استورم در این اثر می گوید: در تاریخ شفاهی قابلیت محک زدن صحت و کذب مطالب وجود دارد . ما مطلبی که قرینه صدق داشته باشد می توانیم ارایه کنیم اما اینکه با قطعیت بگوییم حتما آنچه روایت شده عین حقیقت است، نمی توان صحبت کرد. این مساله نه تنها برای این کتاب راجع به همه آثار تاریخ شفاهی قابل تعمیم است. 

خضاب در خصوص آثاری که بر اساس شخصیت های سیاسی ایران نوشته شده است، توضیح می دهد: درباره شخصیت های سیاسی خودمان کتاب های زیادی نوشته شده است، همه مطالب گفته شده هم کاملا صحت ندارد اما راویان دروغ هم نگفته اند چون طبق مباحث حوزوی بحثی داریم با عنوان کذب قولی و کذب قایلی. یعنی گوینده عمدا ماجرا را به گونه دیگری جلوه می دهد . کذب قولی همان چیزی که ما می گوییم به علت گذشت زمان راوی یا اشتباه تعریف کرده، و یا از زاویه دید خودش به وقایع نگاه کرده است. حرف غلط است اما راوی دروغ نگفته، بنابراین هر کسی حرف راست  می گوید لزوما درست نمی گوید این یک قاعده کلی است بنابراین کتاب های تاریخ شفاهی بر همین قاعده استوارند.

او ادامه داد: ما نمی توانیم بگوییم همه روایت های این کتاب عینا اتفاق افتاده اما با توجه به کلیت روایت و مطالب دیگری که می بینیم و طبق گفته های افراد دیگر ، روایت ها درست است.

وحید خضاب، مترجم، پژوهشگر و تاریخ نگار است. خضاب مترجم تخصصی جریان‌های تکفیری و جریان مقاومت است، که پیش از این آثاری چون روزی روزگاری القاعده، من در رقه بودم، در راه پردردسر، اسرار جعبۀ سیاه، از افغانستان تا لندنستان، کاملا سری، تاریخ درخشان آل سعود و فرمانده در سایه از او منتشر شده است.

« زندگی زیر پرچم داعش» ار آثار دیگر این مترجم است و به گفته خودش شاید متفاوت‌ترین کتابی باشد که تا به حال دربارۀ بحران سوریه، داعش و «جنگ جهانی» موجود،  نوشته شده است که این اثر هم از سوی نشر شهید کاظمی منتشر شده است. 

«جاسوس استورم» اثر تازه این مترجم جلد سوم  از «مجموعه کتاب‌های اطلاعاتی امنیتی» است. بخشی از کتاب را در این جا می آوریم تا با نثر و ترجمه این اثر آَشنا شوید.

« دوباره داشت ترس و وحشت برم می‌داشت. سفرم برای دیدار با انور العولقی تمام شده بود، ولی اگر دستگاه اطلاعاتی یمن از طرح من خبردار شده و اجازه داده بودند سفرم را تکمیل کنم و به اینجا برسم تا بازداشتم کنند]یا اگر خود عولقی دیگر به من اعتماد نداشت و می‌خواست در اینجا بلایی به سرم بیاورد چه؟ از آن گذشته، فدیه هم اینجا بود. او عولقی را می‌شناخت و می‌دانست که ما با هم دوستیم، ولی از قصد واقعی من هیچ خبر نداشت.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.